kayhan.ir

کد خبر: ۲۹۹۴۵۶
تاریخ انتشار : ۲۰ آبان ۱۴۰۳ - ۲۲:۲۵

اخبار ویژه

 
 
مدیریت 166 شرکت شستا با کدام معیار انتخاب شده ؟!
محمدرضا (میثم) سعیدی با حکم وزیر رفاه به عنوان مدیر شستا انتخاب شد! سعیدی همکار احمد میدری در مجلس ششم بوده و از امضاکنندگان نامه موسوم به جام زهر و متحصنین بوده است.
مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی، با صدور حکمی غیر قانونی و سؤال برانگیز، محمدرضا سعیدی را به عنوان سرپرست شرکت سرمایه‌گذاری تأمین اجتماعی (شستا) منصوب کرد.
محمدرضا (میثم) سعیدی، از اعضای طیف رادیکال دفتر تحکیم در ده هفتاد بود که به همراه برخی عناصر دیگر مانند حقیقت‌جو و موسوی خوئینی و یوسفیان و تاجرنیا، در فهرست انتخاباتی حزب مشارکت/ اصلاح‌طلبان وارد مجلس ششم شدند و در تحرکات ساختارشکنانه به عنوان پیاده نظام حزب منحله مشارکت نقش داشتند. از این جمع، حقیقت‌جو و موسوی خوئینی پس از دوره نمایندگی از کشور‌ گریختند و پناهندگی گرفتند.
میثم سعیدی جزو متحصنان مجلس و مدعیان استعفا بود؛ جمعی از افراطیون سیاسی کاری که مجلس را به بن بست کشاندند و در حالی که نارضایتی مردم از این سیاسی کاری‌ها و عدم توجه به مشکلات اقتصادی اوج می‌گرفت، کوشیدند با تهدید به استعفا در کنار برخی مدیران دولت خاتمی، انتخابات مجلس هفتم را به تعطیلی بکشانند که البته ناکام ماندند. میثم سعیدی آن روزها بازیچه پدرخوانده‌های افراطیون بود و صلاحیتش رد شده بود. او همچنین در ادامه پادویی برای پدرخوانده‌های حزب مشارکت، نامه موسوم به جام زهر را که خواستار تسلیم در برابر آمریکا به بهانه مسئله هسته‌ای بود، امضا کرده بود.
رشته تحصیلی وی، شیمی و مدیریت کسب و کار عنوان شده است. او در عین حال به اعتبار بده بستان‌های سیاسی در دولت روحانی، مدیریت‌هایی را در پتروشیمی جم و شرکت تاپیکو و همچنین سازمان منطقه آزاد کیش در اختیار داشته است.
یادآور می‌شود شستا دارای ۱۶۶ شرکت زیرمجموعه و ۹ شرکت هلدینگ اصلی و چند شرکت هلدینگ فرعی است. شستا در زمینه‌های مختلفی همچون دارو، معدن، سیمان، تولید برق، فناوری اطلاعات، ترابری دریایی، کشاورزی و دامپروری، نفت، گاز، پتروشیمی و... فعال است. شرکت‌های زیرمجموعه شستا شامل 9 هلدینگ می‌باشند: سرمایه‌گذاری نفت، گاز و پتروشیمی تامین (تاپیکو)، سرمایه‌گذاری دارویی تامین (تیپیکو)، سرمایه‌گذاری سیمان تامین (سیتا)، سرمایه‌گذاری صدر تامین (تاصیکو)، سرمایه‌گذاری صبا تامین (صبا)، کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران (حکشتی)، سرمایه‌گذاری صنایع عمومی تامین، سرمایه‌گذاری توسعه انرژی تامین، و خدمات ارتباطی رایتل.
هلدینگ شستا در زمینه مدیریت سرمایه‌گذاری، تجارت و بازرگانی، مدیریت دارایی و مبادلات سهام شرکت‌ها و در حوزه‌های مختلفی از جمله نفت، گاز و پتروشیمی، زنجیره تامین تولید و توزیع دارو، کانی‌های فلزی و غیرفلزی، تولید برق و نیروگاه، سیمان و ساختمان، حمل‌ونقل، بورس و بیمه و... فعالیت می‌کند.
به‌طور متوسط معادل ۱۰ درصد از مجموع ارزش بازار بورس اوراق بهادار تهران، متعلق به شرکت‌های زیرمجموعه شستا است.
از شرکت‌های وابسته که تمام یا بخش عمده سهام آن‌ها متعلق به شستا است، شامل:  شرکت هلدینگ پتروشیمی تاپیکو، کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران، شرکت فولاد مبارکه اصفهان، شرکت ملی صنایع مس ایران، شرکت پالایش نفت ایرانول، شرکت پتروشیمی جم، شرکت خدمات بهداشتی و درمانی میلاد سلامت.
احسان احمدی معاون برنامه‌ریزی راهبردی و سرمایه‌گذاری تامین اجتماعی چندی پیش گفته بود: شستا اکنون با 163 هزار میلیارد تومان سرمایه بزرگ‌ترین شرکت در بازار سهام از نظر حجم سرمایه است.
برخی منابع رسانه‌های هم گفته‌اند که سرمایه شستا تا ۲۰۰ هزار میلیارد تومان افزایش یافته است. یادآور می‌شود در دوره‌های گذشته برخی مدیران شستا به عنوان مدیران نجومی‌بگیر ارزیابی شده‌اند و همچنین برای برخی محافل سیاسی، شستا نقش غنیمت سیاسی و انتخاباتی را داشته است.
رئیس هیئت‌مدیره صندوق بیمه اجتماعی روستائیان، تیر ماه ۱۳۹۵ به روزنامه آرمان گفته بود: «متأسفانه اعضای هیئت‌مدیره بعضی از صندوق‌های بیمه‌های اجتماعی، یا دو شغله هستند، یا حضور ندارند و این مسئله به لحاظ مدیریتی مشکل‌ساز بوده است». 
اسفند سال ۱۳۹۶، کانال روزنامه سلام درباره استیضاح وزیر رفاه و کار نوشت: «یکی از نمایندگان فراکسیون امید که در هیئت‌رئیسه مجلس هم عضو است، از ربیعی برای رای اعتماد درخواست کرده که ۵ نفر از بستگانش در هیئت‌مدیره شرکت‌های بزرگ شستا منصوب شوند»!
فرزندان دیگر این عضو فراکسیون امید، در یکی از شرکت‌های زیر مجموعه شستا (آتیه صبا) شاغل بودند. همچنان که فرزند وزیر کشور دولت اصلاحات، به عضویت و ریاست هیئت مدیره شرکت سولیران (بزرگ‌ترين کارخانه سازنده ساختمان‌های فولادی صنعتی- وابسته به شستا) منصوب شده بود.
 
 
ظریف، دولت در سایه!
روزنامه زنجیره‌ای هم‌میهن، از محمدجواد ظریف به عنوان «دیپلمات در سایه» یاد کرد و با کلیشه‌ای خواندن موضع مقامات رسمی دولت درباره انتخابات آمریکا مدعی شد: اظهارات و موضع‏‌گیری‏‌های محمدجواد ظریف پس از انتخاب ترامپ می‏‌تواند مبنای یک استراتژی در شرایط جدید باشد(!)
هم‌میهن در یادداشتی با عنوان دیپلمات در سایه که عنوان دولت در سایه را تداعی می‌کند، نوشت: اگر بخواهیم لیست دارایی و سرمایه‌های ملی را ردیف کنیم، فهرست بلندبالایی از منابع هیدروکربوری تا ذخایر و معادن گران‌سنگ و مزیت‌های جغرافیایی و اتمسفر بی‌نظیر طبیعی و میراث تاریخی و جاذبه‌های توریستی و... را می‌توانیم نام ببریم. اما معمولاً کمتر کسی در وهله نخست سراغ مهم‌ترین مزیت و قابلیت ملی یعنی سرمایه‌های انسانی می‌رود. ظریف، یکی از این سرمایه‌هاست که این روزها همه‌چیز دست به دست هم داده تا نقش و جایگاهی ممتاز و متمایز در راستای منافع ملی ایفا کند. آقای دیپلمات شاید بهتر از خیابان‌های تهران و محافل سیاسی داخلی، با پیچ‌وخم‌های سیاست‌ورزی در واشنگتن و نیویورک آشنا باشد و این مزیتی است که هیچ سیاستمدار و دیپلمات ایرانی از آن برخوردار نیست و در بزنگاهی که یک‌بار دیگر شاهد حضور ترامپ در کاخ‌سفید خواهیم بود، می‌تواند بسیار به کار آید. عموم مقامات رسمی و چهره‌های شاخص سیاسی، با انتخاب مجدد ترامپ ترجیح داده‌اند در قالب جمله کلیشه‌ای «برای ما فرقی نمی‌کند که چه کسی رئیس‌جمهوری آمریکا باشد» از کنار این موضوع گذر کنند؛ که البته هم با توجه به حساسیت موجود پیرامون این مقوله و عقبه و سابقه طی‌شده، شاید بتوان به آنان حق داد که چنین واکنشی از خود نشان دهند اما تنها کسی که در این میان واکنشی متفاوت از خود نشان داد، دکتر محمدجواد ظریف، معاون راهبردی رئیس‌جمهور بود که خطاب به ترامپ گفت: «آقای ترامپ باید نشان بدهد که سیاست‌های غلط گذشته را دنبال نمی‌کند. حتماً ترامپ متوجه شده است که سیاست فشار حداکثری که ایشان شروع کرد، باعث شد که ایران غنی‌سازی‌اش از 3/5 درصد به ۶۰درصد برسد و تعداد سانتریفیوژ‌ها نیز افزایش پیدا کند. ایشان اهل محاسبه است، باید محاسبه‌ای بکند، چرتکه‌ای بیندازد، ببیند که سود و زیان آن سیاست چه بوده و آیا کماکان می‌خواهد آن سیاست زیان‌بار را ادامه بدهد یا عوض کند.»
هم‌میهن می‌افزاید: «این پالس‌های ارسالی از سوی ظریف که توأمان بیم و انذار می‌دهد و عواقب تکرار سناریوهای خصمانه گذشته را گوشزد می‌کند و در عین ‌حال به ترامپ یادآور می‌شود که شرایط متفاوت این برهه را لحاظ و زمینه‌ای برای تغییر رویکرد را مهیا کند، نشان می‌دهد که ظریف با درک درست از جایگاه ممتاز و ویژه خود در این برهه حساس به جای انفعال و بی‌عملی و سخنان کلیشه‌ای به دنبال زمینه‌سازی برای گره‌گشایی در این کلاف سردرگم و هزینه‌کرد از آبرو و حیثیت خود در راستای روزنه‌گشایی در برابر دیواری به سختی ترامپ است. ظریف در دوران وزارت امورخارجه خود همزمان با روی کار آمدن ترامپ نیز بیکار ننشست و نشان داد که در قالب یک دیپلمات عملگرا از هیچ کوشش و تلاشی دریغ نمی‌ورزد. حال البته او در مقام وزارت امورخارجه نیست و سمت رسمی در این حوزه ندارد؛ اما این درست همان چیزی است که در این شرایط به کار دستگاه دیپلماسی ایران می‌آید. او قیدوبندهای دیپلمات‌های رسمی را ندارد و می‌تواند با فراغ بال راحت‌تری آن چیزی را که نشان داده استاد متبحری در آن است، به میدان بیاورد. ظریف بارها نشان داده در حوزه دیپلماسی عمومی و رسانه‌ای به‌خصوص در حوزه آمریکا با توجه به شناخت تمام‌عیار و چندده‌ساله با چم‌وخم‌های حوزه سیاست خارجی ایالات‌متحده و بازیگران مهم و تعیین‌کننده آن، می‌تواند نقشی معادله‌ساز و متوازن‌کننده ایفا کند. اظهارات چند روز اخیر او پس از پیروزی ترامپ نیز نشان‌دهنده آن است که وی با همه مخاطرات و ناملایمات محتمل، آماده این نقش‌آفرینی و ایفای رسالت تاریخی خود است و کاش این ظرفیت را قدر بدانیم و استراتژی هدفمند و عمل‌گرایانه‌ای را در این زمینه پی‌ریزی و پیگیری کنیم».
کنایه روزنامه هم‌میهن به «موضع کلیشه‌ای» در واقع تخطئه ادبیات درست رئیس‌جمهور و وزیر امور خارجه و تلاش برای ایجاد دولت در دولت است؛ چه اینکه آقای پزشکیان تاکید کرد: «برای ما هرگز تفاوتی ندارد که چه کسی در انتخابات آمریکا پیروز شده است، چرا که کشور و نظام ما به قدرت درونی خود با ملتی باعزت و عظمت متکی است». آقای عراقچی هم در گفت‌و‌گو با اشپیگل تاکید کرد: «انتخابات آمریکا برای ما اهمیتی ندارد. ما سیاست‌های خودمان را دنبال می‌کنیم».
نوشابه باز کردن هم‌میهن برای ظریف و تملق‌های نچسب نسبت به وی در حالی است که در دوران وزارت ظریف، هم برجام به بدترین شکل ممکن تدوین شد که نتیجه آن واگذاری امتیازات نقد در مقابل خرید وعده‌های نسیه و نقض عهدهای فاحش دولت اوباما بود، هم ترامپ توانست بدون هیچ هزینه‌ای از توافق خارج شود و به مدت نزدیک سه سال دیگر، دولت روحانی را به انجام یکطرفه تعهدات وادار کند و اگر قانون راهبردی اقدام متقابل مجلس نبود، این بیگاری همچنان ادامه پیدا می‌کرد و حال آن که شمار تحریم‌ها در مقایسه یا پیش از برجام، بیش از دو برابر شده بود!
نکته دیگر، اظهارات اخیر آقای ظریف است، مبنی بر اینکه «آقای ترامپ باید نشان بدهد که سیاست‌های غلط گذشته را دنبال نمی‌کند. حتماً ترامپ متوجه شده است که سیاست فشار حداکثری که ایشان شروع کرد، باعث شد که ایران غنی‌سازی‌اش از 3/5 درصد به ۶۰درصد برسد و تعداد سانتریفیوژ‌ها نیز افزایش پیدا کند». 
فاکتور کردن غنی‌سازی 60درصدی در حالی است که ظریف پیش از این در چند نوبت به همراه حسن روحانی به قانون اقدام متقابل مجلس حمله کرده بودند و غنی‌سازی 60درصدی یکی از الزامات همین قانون بازدارنده بود. در حالی که ترامپ، برجام را به‌هم زده و دولت بایدن هم حاضر به تضمین دادن و لغو معتبر تحریم‌ها نبود و مذاکرات احیای برجام نیز به همین علت به بن‌بست رسید، آقای ظریف در تبلیغات انتخاباتی و در شبکه سوم سیما ادعا کرد: «اگر قانون اقدام راهبردی مجلس و مخالفت رژیم صهیونیستی نبود‌، می‌توانستیم با بایدن توافق هسته‌ای را احیا کنیم، در واقع اگر قانون مجلس نبود بعد از پایان دوره ترامپ توافق هسته‌ای احیا می‌شد.»
ظریف البته بعد از تذکر توبیخ‌آمیز رهبر معظم انقلاب، از اظهارات خود عقب‌نشینی کرده و بر اهمیت اجرای قانون مذکور تاکید کرد. رهبر انقلاب در دیدار نمایندگان مجلس، با اشاره به اینکه مجلس می‌تواند در مسائل خارجی دست دولت را پرُ کند، فرمودند: «از جمله اقدامات خوب و اثرگذار مجلس در زمینه سیاست خارجی قانون اقدام راهبردی مجلس یازدهم است؛ البته بعضی‌ها به این قانون اعتراض و عیب‌جویی کردند که مطلقاً وارد نیست و تصویب آن قانون، کار بسیار درستی بود.»
این نکته هم شایان ذکر است که دولت ترامپ برای مذاکره با دولت روحانی و تیم ظریف، 13 شرط توهین‌آمیز گذاشته بود. هنگامی هم که ظریف چهار سال قبل با اشپیگل مصاحبه کرد و تداعی درخواست مذاکره از آن گفت‌و‌گو شد، ترامپ پاسخ داد: نه مرسی! حالا بعد از چهار سال، روزنامه هم‌میهن همان روند موهن و پرخسارت را به عنوان موفقیت و شاهکار دوره وزارت ظریف معرفی می‌کند و ضمناً پیشنهاد دور زدن پزشکیان و عراقچی توسط ظریف را می‌دهد!
 
 
خوش‌خیالی عجیب واعظی نسبت به دیوانه‌ای به نام ترامپ!
رئیس دفتر روحانی در دوران ریاست جمهوری وی گفت: ترامپ با دور اولش فرق می‌کند(!)
محمود واعظی، قائم‌ مقام و رئیس دفتر سیاسی حزب اعتدال و توسعه، گفت: به نظر می‌رسد که ترامپ دور دوم با ترامپ دور اول در برخی از حوزه‌ها از منظر اندیشه‌ای تفاوت کرده است و دیگر متوجه شده است که سیاست‌های خصمانه در مواجه با جمهوری اسلامی ایران به نتیجه نمی‌رسد.
محمود واعظی در گفت‌وگو با ایسنا، با اشاره به نتیجه انتخابات آمریکا و تاثیر آن بر تعاملات با جمهوری اسلامی ایران بیان کرد: باتوجه به مؤلفه‌های دخیل در روابط فی‌مابین ایران و ایالات متحده آمریکا، می‌توان گفت همواره نوعی رفتار خصمانه از سوی طرف آمریکایی نسبت به کشورمان وجود دارد. با توجه به اصول و سیاست‌هایی که در روابط خارجی  جمهوری اسلامی ایران نسبت به آمریکا نهادینه شده، طبیعی است که حسب انتخاب رئیس‌جمهور جدید، تاثیری در روابط دیپلماتیک دو کشور پدیدار نخواهد شد؛ بلکه تحول جدید نیاز به «پارادایم شیفت» دوسویه بر اساس احترام متقابل با در نظرگیری منافع و امنیت ملی کشورمان دارد.
وی در عین حال اظهار کرد: ضروری است توجه شود که تعامل برای «کاهش تنش» در روابط دوجانبه با برقرای روابط میان دو کشور بسیار متفاوت است. براساس تجربیات گذشته، معتقدم سیاست خارجی اتخاذی و نوع تعامل «جمهوری خواهان» آمریکا با «دموکرات‌ها» پیرامون کشورهای منطقه، جنگ‌های غزه و اکراین، تحولات خاورمیانه و حتی قدرت‌های جهانی یکسان نیست و متفاوت است.
وی تاکید کرد: در دوره چهار ساله‌ای که دونالد ترامپ بر سر کار بود، علی‌رغم همه نوع سختگیری‌ها و تحریم‌های گسترده و فشارهای حداکثری که علیه جمهوری اسلامی ایران وضع کرد، به هیچ یک از اهداف مد نظر کاخ سفید، نرسید. از طرف دیگر اظهارات ترامپ در دوران رقابت‌های انتخاباتی پیرامون موضوع ایران و همچنین منطقه حائز اهمیت است. وی صراحتا اذعان کرده که به دنبال دخالت و  تغییر نظام جمهوری اسلامی ایران نیست و برای پایان دادن به جنگ‌های فرسایشی در منطقه تلاش مضاعفی خواهد کرد.
واعظی افزود: ترامپ تاکید کرده صرفا آنچه برای او حائز اهمیت است، عدم  تولید سلاح هسته‌ای در ایران است. قبل از این‌که ترامپ بخواهد مانع دستیابی ایران به «سلاح کشتار جمعی هسته‌ای» شود، ما خودمان بارها اعلام کرده‌ایم که جمهوری اسلامی ایران وفق فتوای مقام معظم رهبری به دنبال تولید و اشاعه سلاح کشتار جمعی هسته‌ای نیست و این امر را مردود می‌داند. وی خاطر نشان کرد: مسئله مهم دیگری که ترامپ در سخنرانی انتخاباتی بدان تاکید کرده این است «که اگر رئیس‌جمهور شوم تحریم‌ها را برخواهم داشت. تحریم‌های ما علیه ایران و روسیه موجب شده تا جملگی سودهای تجاری به جیب جمهوری خلق چین برود. این امر نیز منجر به تضعیف دلار در دنیا شده است.» اگر مواضعی که ترامپ در دوران رقابت‌های انتخاباتی اخیر مطرح کرده، بر مبنای تفکر و به شکل صادقانه مطرح شده باشد، با بسیاری از سیاست‌های  ۸ سال گذشته ایشان در زمان ریاست جمهوری اولش متفاوت است.
اظهار خوش خیالی واعظی نسبت به ترامپ و تغییر افکار او در حالی است که روحانی، از ترامپ به عنوان دیوانه و مزاحم برجام یاد کرده و ضمنا گفته بود معنایی ندارد با کسی که توافق را زیر پا گذاشته دوباره مذاکره و توافق کنیم!
همچنین مجله آمریکایی نیوزویک به تازگی درباره امکان تغییر ترامپ نوشت: میان حرف تا عمل دونالد ترامپ فاصله بسیار است. خودتان را به گمانه‌زنی درباره رویکرد او خسته نکنید یک نفر باید خیلی احمق باشد اگر وقت خود را بیش از حد صرف فکرکردن درباره برنامه‌های ترامپ کند! او دیدگاه ثابتی ندارد. چیزهایی را در جریان مبارزات انتخاباتی می‌گوید، اما زمانی که در مقام است به آن‌ها توجه نمی‌کند یا بسته به اینکه چه کسی با او در اتاق حضور دارد، نظرش را تغییر می‌دهد. او از اینکه برای همه شبیه یک معمای حل نشده باشد استقبال می‌کند. نیوزویک افزود: به دور اول ترامپ نگاه نکنید. ترامپ علاقه‌ای به ناتو نداشت و اروپایی‌ها را برای افزایش بودجه دفاعی تحت فشار قرار داد، اما سیاست‌های او با شعارهای او مطابقت نداشت. سطح نیروهای ایالات متحده در سراسر اروپا ثابت ماند و زمانی که ترامپ دستور خروج تقریباً 10000 سرباز از آلمان را صادر کرد، قرار بود اکثر آنها دوباره در کشورهای دیگر اروپا مستقر شوند. یا سیاستش در مورد روسیه را بررسی کنید. شیفتگی شخصی ترامپ به پوتین، به خوبی شناخته شده است. اما روابط آمریکا و روسیه در دوران ترامپ چندان عالی نبود. دولت ترامپ نسبت به دولت اوباما رابطه خصمانه‌تری با مسکو داشت. تحریم‌ها نهادینه شده و گسترش یافت، ده‌ها دیپلمات روسی از آمریکا اخراج شدند، چندین کنسولگری روسیه تعطیل شد و ترامپ، موشک‌های ضد‌تانک جاولین را به اوکراین فرستاد، در حالی که اوباما این کار را نکرد.