چه کسانی از فیلمهای زیرزمینی در ایران حمایت مالی میکنند؟ (اخبار ادبی و هنری)
رئیس پیشین انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران، از حامیان مالی فیلمهای شکست خوردهای چون «دانه انجیر معابد» و «کیک محبوب من» سخن گفت.
سعید مستغاثی، نویسنده کتاب «حکایت سینماتوگراف» در بخشی از یک گفتوگو با هفتهنامه صبح صادق، درباره ادعای مستقل بودن فیلمهای زیرزمینی، تصریح کرد: اگر مستقل بودن در سینما به معنای این است که فقط از نهادهای دولتی و حاکمیتی در داخل کشور برای ساخت فیلم بودجه نگیرند و بهجایش از سفارتخانهها و دولتهای اروپایی و جاهایی مثل انستیتو فیلم دوحه امیر قطر و جشنوارههای خارجی پول بگیرند، بله خب، میتوان گفت اینها فیلم مستقل هستند! اگر هم سفارشی نبودن به معنای آن است که فیلمنامه آنها مثلا در صدا و سیما و وزارت ارشاد تصویب نشود ولی برای ساخت فیلمهایشان مانند «گذشته» از مؤسسه سینه یوروپ (بخش سینمایی اتحادیه اروپا) دهها هزار یورو بگیرند؛ بله با تغییر تعاریف، سفارشی محسوب نمیشوند!
لازم به یادآوری است که محمد رسولاف به اصطلاح مستقل، از زمان ساخت فیلمهایی مانند «لِرد» که فیلمنامهاش با نام اولیه «رسوب شراب» در بنیاد (HBF (Hubert Bals Fund هلند، تصویب شد، پیشاپیش برای ساخت آن پول گرفت، و از همانجا هم تهیهکنندهاش فردی به نام «کاوه فرنام» صاحب مؤسسهای به نام Advanced Media بود که پیوست سینمایی و تلویزیونی رادیو اروپای آزاد یا همان «رادیو فردا» محسوب شده، رسانهای که تحت مدیریت سرویس اطلاعاتی آمریکا CIA فعالیت دارد. فیلم «شیطان وجود ندارد» نیز با همین تهیهکننده و سرمایه موسساتی در آلمان ساخته شد و اینک فیلم «دانه انجیر معابد» نیز به همان روال سفارش داده شده و پول دریافت کرده. آنها حتی یک سنت یا یک یورو بیهوده خرج نمیکنند و از شما حرفشنوی میطلبند. آنها فقط تا جایی مستقل هستند که به ایران و ایرانی فحش دهند.
وی افزود: در سینه یوروپ هفتادمین جشنواره برلین که در بهمن 1400 برگزار شد، مراسم سفارش فیلم «کیک محبوب من» و تامین سرمایه آن هم اجرا شد. «کیک محبوب من» هم مانند «گذشته» جایزه یوروایمیج را از مؤسسه «سینه یوروپ» (بخش سینمایی اتحادیه اروپا) دریافت کرد.
فیلم جدید بهتاش صناعیها که با همکاری همسرش مریم مقدم ساخته شده نیز مثل خیلی دیگر از این دست فیلمهای به اصطلاح زیرزمینی که راهی جشنوارههای خارجی شدند، نرخ روز ملاکش است و نه سینما و هنر؛ کارگردان فیلم فکر کرده با نمایش چند زن بیحجاب کهنسال و شرابخواری و رقص در فیلمش، مثلا از خط قرمزها عبور کرده و با این کارش خواسته توجه دستاندرکاران جشنوارههای خارجی را به خودش جلب کند، اما از ساخت فیلم و به کار بردن تمهیدات هنری و سینمایی غافل شده است.
کارگردانی فیلم، آنقدر دچار اشتباه است- ازجمله جای اشتباه دوربین و اندازه نماها در صحنههای مختلف- که هیچ حس و حالی را ایجاد نمیکند. عجیب اینکه سازندگان «کیک محبوب من» حتی از نگارش یک دیالوگ ساده هم ناتوان بودهاند و نتوانستهاند دو سه گفتوگوی خوب و جذاب را بین کاراکترهای فیلم طراحی کنند! فیلم «کیک محبوب من» هم مانند خیلی از این آثار ازجمله آثار محمد رسولاف و جعفر پناهی، خیلی زود از یادها میرود و هیچگاه به خاطرهای برای علاقهمندان به سینما تبدیل نخواهد شد.