آفات و موانع عزتمندی (پرسش و پاسخ)
پرسش:
از منظر آموزههای وحیانی چه آفات و موانعی موجب میشود که انسانها به سوی عزتمندی سوق پیدا نکنند؟
پاسخ:
شرط تحقق پدیدهها
به لحاظ نظری در عالم هستی هر پدیدهای که به وقوع میپیوندد و لباس هستی میپوشد با دو شرط همراه است:
1- وجود مقتضی: یعنی آن پدیده به لحاظ ذاتی و عقلی، اقتضای پیدایش آن وجود داشته باشد.
2- فقدان موانع: یعنی اینکه آسیبها و موانعی که مانع پیدایش آن پدیده در عالم خارج میشود، از بین برود.
انسان به لحاظ وجودی و دارا بودن استعدادها و ظرفیتهای بالقوه بالایی که دارد از این اقتضای ذاتی برخوردار است که به اوج عزتمندی و قله تکامل معنوی برسد، اما شرط تحقق این اقتضای وجودی، فقدان آسیبها، آفات و موانعی است که میتواند جلوی بروز و ظهور این عزتمندی را بگیرد و مانع ظهور و پیدایش آن گردد. اینک به اهم این آفات و موانع عزتمندی انسانها ذیلا میپردازیم.
عوامل ذلت و خواری انسان
موانع آفات و آسیبهایی که انسان را به ذلت و خواری میکشاند و مانع بروز و ظهور عزتمندی در انسان میگردد، باید توسط هرکسی شناسایی و جهت از بین بردن آنها به شکل مستمر با آنها مبارزه شود، عبارتند از:
1- حرص و طمع
آزمندی و حرص و طمع و چشم دوختن به مال و منال مردم، به شدت، مناعت طبع و بزرگواری انسان را خدشهدار میکند. امام علی(ع) حرص و طمع را ذلت حاضر، نقد و بالفعل میشمارد و میفرماید: «الطمع مذله حاضرهًْ»
(شرح غررالحکم، ج 1، ص 120) امام باقر(ع) به جابرابن یزید جعفی سفارش میکند که اگر عزت نفس میخواهی، طمع را در وجودت نابود کن«اطلب بقاء الغرباماته الطمع» (بحارالانوار، ج 78، ص 164) امام صادق(ع) نیز از قول لقمان حکیم نقل میکند که به فرزندش چنین سفارش کرد: «اگر میخواهی عزت جهان را گرد آوری، از آنچه در دست مردم است، چشم طمع بپوشان که پیامبران و صدیقان، با قطع طمع به چنین مقامی رسیدند.(همان، ج 13، ص 419)
2- باطلگرایی
گام نهادن در راه باطل و گرایش عملی به آن در واقع پشت پا زدن به حق است و هرکسی با حق سر ستیز داشته باشد، قطعا ذلیل خواهد شد. به فرموده امام حسن عسکری(ع) «ماترک الحق عزیز الا ذل و لا اخذ به ذلیل الاعزّ» هیچ عزیزی حق را ترک نکرد جز اینکه خوار گشت و هیچ ذلیلی آن را برپا نداشت جز اینکه عزیز شد.(همان، ج 72، ص 232)
3- اظهار ناتوانی
بسیاری از مردم، با متانت و آبروداری زندگی میکنند، یعنی در عین فقر و نداری مشکلات خود را برای همگان بیان نمیکنند. «صورتشان را با سیلی سرخ نگه میدارند. به گونهای که شخص بیاطلاع خیال میکند وضعشان خوب است.»
(بقره- 273) زیرا میدانند بیان تنگناها و سختیهای زندگی برای کسانی که قدرتی ندارند، و نمیتوانند به آنان یاری برسانند، جز خواری و خجالت و از بین رفتن عزت و آبرو ثمری ندارد. امام علی(ع) در این زمینه میفرماید:
«رضی بالذل من کشف ضره لغیره» هرکس ناتوانی و درماندگی خویش را برملا کند، در واقع تن به خواری داده است. (شرح غررالحکم، ج 4، ص 93)
4- دروغ
دروغ یک صفت ضدکمال و عزت نفس انسان است که در آموزههای وحیانی به شدت از آن مذمت شده به گونهای که خدای متعال برای دروغگویان در قرآن کریم آرزوی مرگ و هلاکت میکند: «قتل الخراصون» کشته باد دروغگویان (ذاریات- 10) یا در آیه دیگر میفرماید: «ویل لکل افاک اثیم» وای (هلاکت باد) بر هر دروغگوی سهلانگار. (جاثیه- 7)
همچنین در روایات دروغ کلید هر بدی و شری معرفی شده است، امام علی(ع) میفرماید: «الکذب مفتاح کل شر» دروغ کلید و سرمنشأ تمام بدیها است. (میزان الحکمه، ج 3، ص 2674، باب 3459) و بالاخره امام حسین(ع) میفرماید: «الصدق عزّوالکذب عجز»
صداقت و راستی نشانه عزت و دروغ شاخص عجز و ناتوانی انسان است. (تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 246)