یک یارانه خاص برای طبقهای خاص!
شرکتهای هواپیمایی سالانه ۳۳ هزار میلیارد تومان یارانه سوخت دریافت میکنند
شرکتهای هواپیمایی برای تامین سوخت ناوگانهای خود سالانه ۳۳ هزار میلیارد تومان یارانه سوخت دریافت میکنند؛ درحالی که این هزینه میتوانست در زمینههایی به کار گرفته شود که عموم مردم جامعه هم از آن بهرهمند شوند.
به گزارش خبرگزاری دانشجو، شرکتهای هواپیمایی در حالی همیشه و با هر بهانهای تهدید به افزایش قیمت بلیت میکنند که دولت به منظور کاهش هزینه سفرهای هوائی سالانه ۳۳ هزار میلیارد تومان سوخت یارانهای به شرکتهای هواپیمایی واگذار میکند و این یارانه به جیب شرکتها که نقشی در توسعه این بخش ندارد میرود. به عبارت دیگر این یارانه سوخت که پدیدههایی مانند مدیران پروازی را بهوجود آورده، فقط خرج سفرهای قشر پردرآمد جامعه میشود و عموم مردم از آن بیبهرهاند.
به گفته «حمید نجف»، کارشناس صنعت هوائی کشور، روزانه چهار و نیم میلیون لیترسوخت در کشور صرف حملونقل هوائی میشود اما شرکتهای هواپیمایی مبلغ سوخت را کمتر از نرخ آزاد تهیه میکنند، این درحالی است که شرکتهای هواپیمایی خارجی و هواپیماهای باری که نقش مهمی در صادرات دارند سوخت را به قیمت آزاد تهیه میکنند.
دولت هر لیتر سوخت را به مبلغ ۶۰۰ تومان به شرکتهای هواپیمایی میفروشد، به عبارت دیگر دولت هر لیتر سوخت هواپیما را ۲۱ هزار تومان خریداری کرده (بر اساس صورتحساب مالی سالانه پالایشگاه اصفهان) و لیتری ۶۰۰ تومان به شرکتهای هواپیمایی میفروشد.
اگر درآمد حاصل از فروش به شرکتهای هواپیمایی، هزار میلیارد تومان و هزینه خرید از پالایشگاه ۳۴ هزار میلیارد تومان باشد، حدودا درسال «۳۳ هزار میلیارد تومان» یارانه سوخت به شرکتهای هواپیمایی تعلق میگیرد.
طبق گزارش اندیشکده حکمرانی شریف، فقط دو و نیم
میلیون نفر از جمعیت کل کشور یعنی حدود سه تا چهار درصد به طور مستمر از حملونقل هوائی استفاده میکنند که غالباً مدیران شرکتهای دولتی هستند که این یارانه صرف سفرهای کاری قشر پردرآمد جامعه میشود.
با در نظر گرفتن سوخت ۶۰۰ تومانی، هزینه یک سفر یک و نیم ساعته با توجه به ظرفیت باک هواپیما، حدود پنج میلیون تومان برآورد میشود که با تقسیم بر ۱۲۰ مسافر، سالانه نفری حدود 14 میلیون تومان به این افراد یارانه تعلق میگیرد.
نجف، کارشناس صنعت هوائی نیز درباره یارانه سوخت هواپیما گفت: لزومی به پرداخت این یارانه احساس نمیشود، این حمایتها صحیح نبوده و در نهایت منجر به فلج شدن این صنعت خواهد شد.
نکته مهمی که وجود دارد این است که با این مبلغی که صرف این صنعت میشود، اقدامات قابل توجهی از جمله خرید هواپیماهای جوان، تاسیس فرودگاه بینالمللی، توسعه زیرساختهای این صنعت و غیره میتوان انجام داد.
هرچقدر سن ناوگانها بیشتر باشد، مصرف سوخت آنها هم افزایش مییابد؛ بر اساس آمار مصرف سوخت ناوگانهای ایرانی بیشتر از استاندارد جهانی است بنابراین با تهیه ناوگانهای جوانتر مصرف سوخت هم کاهش مییابد.
هزینه ساخت یک فرودگاه حدود ۱۰ میلیارد دلار برآورد میشود و برای ساخت آن پنج الی ۱۰ سال زمان لازم است. بنابراین اگر یارانه پرداختی توسط دولت صرف ساخت یک فرودگاه بینالمللی میشد، در بازه حدود هفت ساله، یک فرودگاه جدید با امکانات ویژه در کشور به بهرهبرداری میرسید.
طبق آمارها بیشتر مردم ایران از حملونقل زمینی برای سفرهای بین شهری استفاده میکنند که با حذف یارانه سوخت هواپیما میتوان برای توسعه حملونقل زمینی، بهبود جادهها و امکانات جادهای استفاده کرد.
بنابراین تعلق گرفتن این مبلغ سنگین به عنوان یارانه سوخت منطقی به نظر نمیرسد؛ آن هم زمانی که با این هزینه میتوان زیر ساختهای صنعت هواپیمایی و بخشهای دیگر را افزایش دهند.