kayhan.ir

کد خبر: ۲۹۷۶۶۴
تاریخ انتشار : ۲۴ مهر ۱۴۰۳ - ۲۱:۳۱

جای خالی یک زنجیره مهم (یادداشت روز)

 
 
بارها تصاویر ناراحت‌کننده رها شدن صدها و شاید هزاران تن محصول باغی همچون سیب و پرتقالِ در حال فساد کنار خیابان یا در پهنای چندین کیلومتری بیابان و صحرا را دیده‌ایم که به دلیل به صرفه نبودن یا فقدان یک زنجیره منسجم تولید تا توزیع، به سطح عرضه نرسیده و باغداران رها کردن محصول خود را از بسته‌بندی و عرضه به صرفه‌تر دیده‌اند! این تصاویر تأسف‌انگیز را همچنین بارها در مورد رها شدن محصولاتی همچون گوجه فرنگی، سیب زمینی و... از سوی کشاورزان زحمتکش اما کم‌بهره از دسترنج خود دیده‌ایم.
در عین حال در همان زمان یا چندی بعد مردم باید محصولات باغی و کشاورزی از این دست را به قیمتی گزاف تهیه کنند.
اینها تنها نمونه‌هایی از یک واقعیت تلخ و مزمن است که نشان از نبود یک راهبرد درست و نداشتن یک طراحی مناسب برای ایجاد زنجیره تولید تا توزیع مواد غذایی و محصولات کشاورزی در کشور دارد و مربوط به امروز و دیروز و این دولت و آن دولت هم نیست، هر چند گاه ممکن است در دوره‌هایی این معضل کمتر یا بیشتر شده باشد.
امروز را به عنوان «روز جهانی غذا» نامگذاری کرده‌اند با محوریت توجه به امنیت غذایی مردم در دنیا. در همین ارتباط در ادامه آنچه اشاره شد باید در نگاهی وسیع‌تر به این موضوع اذعان کرد که کشور غنی و چهار فصل ما با انواع ویژگی‌های اقلیمی و برخورداری از انواع امکانات خدادادی، آن‌طور که بایسته و شایسته است به نسبت این پتانسیل‌ها در حوزه غذایی حق مطلب را ادا نکرده است.
به عنوان مثال امروز سرانه مصرف گوشت قرمز و سفید و شیر به عنوان عناصر مهم جدول غذایی در ایران به مراتب پایین‌تر از سرانه جهانی است آن هم در شرایطی که کشور ما فعلا کشوری جوان محسوب می‌شود و طبیعتاً باید مصرف این محصولات در حد بالایی باشد.
از سوی دیگر؛ با وجود برخورداری از تنوع اقلیمی و امکان افزایش تولید، همچنان در تامین اقلام مهمی همچون گوشت و نهاده‌ها به میزان قابل توجهی وابسته به واردات هستیم.
موضوع دیگر اینکه در صادرات برخی محصولات باغی و کشاورزی با تولید بالا و مازاد بر نیاز داخلی هم آن‌طور که باید موفق نیستیم و در مواردی از رقبا جا مانده‌ایم.
در مسئله کیفیت حمل و نگهداری و همچنین فرهنگ مصرف و پرهیز از هدر رفت فراوان محصولاتی که به سختی تولید می‌شوند هم نمی‌توانیم نمره بالایی دریافت کنیم.
بخش مهمی از چاره کار ایجاد زنجیره استاندارد تولید و بهره‌برداری است که باید به طور جدی در خصوص ورود به این مسئله از سوی دولت و مجلس و بخش‌های تحقیقاتی و هر سازمان و فرد و نهاد مؤثری برنامه‌ریزی کنیم.
بخش اول این زنجیره؛ تامین و تولید نهاده‌های غذایی، کشاورزی و دامپروری و برخی مایحتاج اولیه استراتژیک برای ورود به عرصه تولید کشاورزی و دامی است که هم از نظر اقتصادی و هم از نظر تامین امنیت غذایی، بخش مهمی است و ارزش جهانی 400 میلیارد دلاری دارد. در این بخش ما همچنان نیازمند واردات وسیع هستیم. راه خروج از این وابستگی قابل تأمل، ورود جدی‌تر و تمرکز شرکت‌های دانش‌بنیان بر این بخش و حمایت دولت از آنهاست. 
بخش دوم و گام بعدی در این مسیر، بخش تولید محصولات کشاورزی و دامی است که ارزش جهانی آن تا سه هزار میلیارد دلار برآورد می‌شود و شامل تولید گوشت، شیر، محصولات زراعی، میوه و محصولات باغی، غلات، سبزیجات، شیلات و خوراک دام می‌شود. سهم کشور ما در این حوزه نیز با آنچه باید فاصله زیادی دارد و ما همچنان در بخش‌هایی وابسته به واردات هستیم. در این بخش باید با هموار کردن راه مردم و بخش خصوصی برای ورود به عرصه تولید و حمایت عملی از آنها نیاز کشور را برطرف و گام به مرحله قطع واردات و رسیدن به افزایش صادرات گذاشت. در این بین قوانین دست و پاگیر 
باید بر طرف شود. به عنوان مثال باید برخی ممنوعیت‌ها که به مصلحت نیست رفع شود، از جمله باید ممنوعیت چرای دام‌ها در اراضی وسیع ملی که دلیل موجهی ندارد رفع شود تا ظرفیت عظیمی به زنجیره تامین غذای دام دامداران افزوده شود. باید در مناطقی همچون شرق کشور که مردم محلی ظرفیت زیادی در تولید شیر دارند، صنایع لبنی بزرگ فعال شوند تا هم به سود‌آوری این مردم و جلوگیری از مهاجرت آنها منجر شود و هم ظرفیت بیشتری به حوزه تولید و فرآوری مواد لبنی کشور اضافه شود.
استعداد‌ها و ظرفیت‌های بومی همچون امکان پرورش شتر در مناطق شرقی و کم آب کشور باید در سطحی ملی دیده شود تا بخش مهمی از نیاز کشور به گوشت سالم رفع و آبادانی و درآمد‌زایی مردمان زیادی از مناطق محروم محقق شود.
 بخش سوم و گام بعد از تولیدات، بحث فرآوری است که با ارزش جهانی
سه هزار و 500 میلیارد دلاری زنجیره‌ای از تولید نوشیدنی‌ها، لبنیات، فرآورده‌های پروتئینی، قند و شکر و کنستانتره را شامل می‌شود.
در این بخش نیز در کشورمان از همه ظرفیت موجود به‌درستی استفاده نمی‌شود و گاه از یکسو بخشی از محصولات کشاورزی و دامی که می‌توانند مولد ارزش افزوده و تبدیل به محصولی جدید و سودآور شوند از بین می‌روند و در سر دیگر این خط، کارخانه نیازمند تامین ماده اولیه برای تولید محصولات فرآوری شده، باید راهی دیگر برای تامین نیاز خود پیدا کند با صرف هزینه‌ای بیشتر.
بخش چهارم و نهائی این زنجیره بخش توزیع و بازاریابی است که اصل درآمد اینجاست. ارزش جهانی این بخش تا 6 هزار میلیارد دلار تخمین زده می‌شود. به عنوان مثال تنها یک فروشگاه زنجیره‌ای آلمانی فعال در این حوزه در اروپا سال گذشته در این بخش 65 میلیارد دلار درآمد داشته است یعنی چیزی معادل درآمد نفتی ما! در این حوزه اما ما دچار ضعف در بازاریابی یا استفاده از بازارهای موجود منطقه‌ای و جهانی هستیم. چرا باید در حوزه‌هایی از تولید محصولات کشاورزی و غذایی که امکان صادرات داریم و با وجود داشتن بازار پرجمعیت کشورهای همسایه نتوانیم بهره لازم را ببریم؟ در همین 
جام جهانی گذشته فوتبال در قطر سهم ایران در عرضه مواد غذایی به بازار پرکشش ایام برگزاری این بازی‌ها آن هم به عنوان نزدیک‌ترین کشور تولید‌کننده 
مواد غذایی به کشور میزبان بسیار کم بود و کشورهای دیگر مانند هند و... این بازار پرسود را قبضه کرده بودند.
اینها بخشی از مشکلات مشهود و عیان است و قطعاً متخصصین و کارشناسانی که به طور ویژه بر روی این حوزه‌ها اشراف دارند می‌توانند کامل‌تر و از زوایای مختلف به واکاوی این حوزه‌ها بپردازند، دانشگاه‌ها و پژوهشگران باید به طور جدی‌تر وارد گود شده و به رفع نیازها یا ترسیم صحیح راه موفقیت در این بخش‌ها بپردازند.
 در این میان دولت، مجلس و همه ارکان اثرگذار در حاکمیت باید برای رفع مشکلات وجود، حمایت از فعالان بالقوه و بالفعل این بخش‌ها و به کار گرفتن همه ظرفیت‌ها در پهنه وسیع کشور جهش بزرگ برای رفع نیازها و افزایش تولید، کاهش واردات و کسب ارزش افزوده و صادرات را رقم بزنند.
البته نباید فراموش کرد که توجه به مسئله تامین مواد غذایی نباید سیاستگذاران و مسئولان مربوطه را از مسئله مهم تامین امنیت غذایی غافل کند. امنیت غذایی در کنار تامین مواد غذایی در دنیای امروز مسئله‌ای مهم و قابل توجه است. برخورداری از محصولات سالم، مطمئن و با کیفیت نیاز مهم مردم و لازمه داشتن جامعه‌ای سالم است.
بی‌شک با به‌کارگیری همه ظرفیت‌های بی‌نظیر کشور و ورود علمی و جهادی به عرصه افزایش تولید و احیا و برداشت زنجیره تولید نهاده‌ها و پیش‌نیازها، تولید محصولات کشاورزی و دامی، توجه به صنعت فرآوری و نهایتاً توزیع و عرضه می‌توان شاهد جهشی عظیم در این بخش باشیم.
در این بین باید از اسراف در سطح کلان و خرد به‌شدت پرهیز شود. بخشی از این اسراف ممکن است در خانه‌ها رخ بدهد تا جایی که بنا بر برخی آمار معادل غذای چند میلیون نفر در کشور ما دور ریخته می‌شود؛ اما بخش زیادی از این اسراف در مسیر تولید تا توزیع اتفاق می‌افتد که هر دو باید برطرف شود. نکته دیگر اینکه با توجه به کمبود آب و اهمیت استفاده درست از آب در تولید محصولات باغی و کشاورزی باید به سمت استفاده بهینه و علمی و توجه به آمایش سرزمینی در برنامه‌ریزی تولیدات کشاورزی و دامی حرکت کنیم.
گاه تولید محصولی در کشور ما با استفاده از دو برابر آب در تولید همان میزان محصول در کشوری دیگر است! اکنون یک بار دیگر صدها و هزاران تن محصولی که در ابتدای این مطلب به رها شدن پس از تولید آنها اشاره شد را تصور کنید که چه میزان آب برای تولید آنها استفاده شده اما نهایتاً هیچ سودی برای کشور نداشته است.
نکته پایانی؛ توجه به موضوع تکراری و آسیب‌رسان دلالی است. وقتی کشاورز و باغدار و صنعتگر سرمایه‌گذار برای فرآوری محصولات کمترین سود ممکن را می‌برند اما دلالان گاه ده‌ها و صدها درصد سود بی‌زحمت را کسب کرده و مردم نیز به سختی و با هزینه‌ای گزاف محصول نهائی را تهیه می‌کنند، قطعاً این چرخه اشکالی بزرگ دارد که باید هرچه سریع‌تر برای کمک به حیات کشاورزی و دامداری، صنایع مرتبط و تامین امنیت غذایی مردم، مبارزه با این دلالی‌ها مورد توجه مسئولان امر قرار گیرد.
عباس شمسعلی