نقشه استعمار برای زنان - بخش نوزدهم
پیامدهای آزادی زنان به سبک غربی
سیدمحمدحسین راجی
در ادامه یادداشت پیشین، میخواهیم به پیامدهای آزادی زنان به سبک غربی با محوریت فروپاشی نهاد خانواده بپردازیم.
خشونت خانگی علیه زنان
نتایج، گویای این است که تضعیف نهاد خانواده و افزایش ولنگاریهای بیحد و حصر، نهتنها منجر به کاهش آسیبهای اجتماعی و فرهنگی نشده است؛ بلکه بیش از همه این خود زنان هستند که از این مسئله رنج میبرند و جایگاه آنان در سطح خانواده و جامعه دچار آسیب جدّی شده است. خشونت علیه زنان در جوامع غربی بسیار بیشتر از دیگر کشورهای جهان است.
برآوردهای منتشر شده توسط سازمان بهداشت جهانی نشان میدهد که در حدود 30درصد از زنان در سراسر جهان در طول زندگی خود مورد خشونت شریک زندگی یا شریک جنسی خود قرار گرفتهاند. حدود 38درصد از کل قتلهای زنان، توسط شرکای صمیمی آنها انجام میشود و علاوهبر خشونت شریک زندگی، 6درصد از زنان در سطح جهان اظهار داشتهاند که توسط شخص دیگری غیر از شریک زندگی مورد آزار جنسی قرار گرفتهاند.
در گزارش سال 2017 سازمان جهانی زنان نیز به این نکته اشاره شده است که بیش از نیمی از قتلهای عمد زنان در سطح جهان توسط شرکای صمیمی یا یکی از اعضای خانواده آنان بهوقوع پیوسته است.
مؤسسه آمریکایی social solutions در گزارش سال 2018 خود به 20 مورد از آمارهای هشداردهنده در ارتباط با خشونت خانگی علیه زنان در آمریکا پرداخته است که برخی از آنها به شرح زیر است:
- نزدیک به هر 20 دقیقه یک نفر مورد تعرض جنسی در ایالات متحده آمریکا قرار میگیرد.
- بیش از 40 درصد از کل قتلهای زنان در آمریکا توسط شریک زندگی آنان انجام شده است.
- اغلب افرادی که مورد خشونت خانگی قرار گرفتهاند، هیچگاه این مسئله را به پلیس گزارش ندادهاند.
-...
مسئله خشونتها علیه بانوان، نهتنها در ایالات متحده آمریکا بلکه در بسیاری از کشورها که از الگوی غربی تبعیت میکنند فراگیر شده است. طبق یک گزارش در سال 2016، یک نفر از هر 5 زن بالای 15 سال در کشور استرالیا، مورد تعرض جنسی قرار گرفتهاند.
فرزندان نامشروع
تولد فرزندان نامشروع علاوهبر تغییر فضای فرهنگی و اجتماعی جامعه، هزینههای اقتصادی قابل ملاحظهای را به بار میآورد. این موضوع یکی از مهمترین موضوعاتی است که جامعه غربی امروز با آن دست و پنجه نرم میکند.
نشریه مرکز مطالعات بینالمللی دانشگاه ییل آمریکا سال 2020 گزارشی درباره این موضوع در سراسر جهان منتشر کرد. در این گزارش آمده است که میزان تولدهای بدون ازدواج در دنیا به شدت رو به افزایش است و چالشهای بسیاری را هم به همراه دارد. از 140 میلیون تولّد در جهان در سال 2016، حدود 15 درصد آن خارج از ازدواج بوده و در برخی از کشورهای آمریکای جنوبی مانند شیلی و کاستاریکا این عدد به حدود 70 درصد و در برخی کشورهای اروپایی مانند فرانسه، نروژ و سوئد تا حدود 60 درصد افزایش پیدا کرده است.
بسیاری از فرزندان نامشروع در خانههای تکوالدی زندگی میکنند، که معمولا مادران سرپرست آن هستند و این تعداد به صورت چشمگیری افزایش یافته است. به عنوان مثال، بین سالهای 1980 و 2005، نسبت خانوارهای تکوالدی برای بسیاری از کشورهای صنعتی از جمله فرانسه، ژاپن، سوئد، انگلستان و ایالات متحده دو برابر شده است.
همچنین درصد کودکان نامشروع از کل متولدین در ایالات متحده آمریکا به 40 در سال 2014 افزایش پیدا کرده است.
مرکز مطالعات فرصت برابر آمریکا به مسئله زنان و ازدواجهای نامشروع در سال 2020 پرداخت و از آن به عنوان یک اتفاق وحشتناک جهانی یاد کرد. در این گزارش آمده است که طبق اطلاعات مرکز آمار آمریکا، هم اکنون از هر سه تولد در این کشور یک مورد حاصل رابطه نامشروع و در شهر نیویورک حتی نیمی از تولدها غیرمشروع است.
نرخهای سرسامآور تولد نامشروع، دلیل اصلی آسیبهای اجتماعی، بهویژه برای آمریکاییهای آفریقاییتبار است؛ اما برخلاف تصور اقدام مشخصی برای رفع این معضل اجتماعی وجود ندارد. در میان دانشگاهیان و رسانهها مدتهاست که بچهدار شدن بدون ازدواج اشکالی ندارد و مذموم شمرده نمیشود. به گفته پروفسور ویلسون، بیش از نیمی از مردم و 70 درصد افراد زیر 35 سال فکر میکنند که هیچ شرمساری برای داشتن فرزند خارج از ازدواج لازم نیست.
با این حال بنابر نظرسنجی مؤسسه پیو، مردم در جامعه آمریکا، مادران مجرد را که عمدتاً از محل ازدواج غیرقانونی صاحب فرزند شدهاند، برای جامعه مضر میدانند.
همجنسگرایی
نتیجه بدیهی تضعیف نهاد خانواده و افزایش بیبندوباریهای اخلاقی، شیوع انحرافات جنسی در سطح جامعه است. جامعهای که نتواند نیاز جنسی مربوط به افرادش را در بستر صحیحی مانند خانواده تامین کند، ناگزیر با تجربههای فاجعهباری روبهرو میشود که علاوهبر مشکلات فرهنگی و اخلاقی، باعث شیوع بیماریهای مختلف و حتی ضربات اقتصادی خواهد شد.
به گزارش سایتstatista، آمار همجنسگرایان زن در آمریکا افزایش تعجبآوری داشته است و در سال 2020 به 6.4 درصد از جمعیت آمریکا رسیده است. در حالی که همین آمار برای مردان برابر 4.9 درصد میباشد و این مسئله نشاندهنده فروپاشی کامل اخلاقی جامعه غرب است.
به گزارش روزنامه گاردین، زنانی که در محدوده سنی 16 تا 44 سال قرار دارند و برخی از تجارب همجنسگرایی را تجربه کردهاند، طی 20 سال گذشته افزایش چشمگیری داشتهاند و به عدد 16 درصد در سال 2010 رسیدهاند. به طوری کلی تقریباً از هر 20 زن در آمریکا یک نفر، زندگی با شریک همجنس در طول پنج سال قبل از این تاریخ را گزارش کرده است.
مؤسسه آمریکایی گالوپ نیز در مقاله سال 2018 خود به این نکته اشاره کرده است که هماکنون 5.1 درصد از زنان آمریکایی، همجنسگرا هستند.
به گزارش اندیشکده آمریکاییpew، مقبولیت همجنسگرایی در جامعه آمریکایی نیز بسیار افزایش پیدا کرده است و مردم نگاه منفی گذشته را نسبت به این گروه از افراد دارا نیستند و حتی از حقوق آنان نیز حمایت میکنند.