مقابله با نفوذ فرصتطلبان (پرسش و پاسخ)
پرسش:
فرصتطلبان چگونه به عنوان یک آفت بزرگ نهضتها میتوانند مانع تداوم نهضت یا انقلاب شوند و راهکارهای مقابله با آنان چگونه است؟
پاسخ:
آفت بزرگ نهضتها
رخنه و نفوذ افراد فرصتطلب در درون یک نهضت از آفتهای بزرگ هر نهضت است. وظیفه بزرگ رهبران اصلی، این است که راه نفوذ و رخنه این گونه افراد فرصتطلب را سد نمایند. هر نهضت مادامی که مراحل دشوار اولیه را طی میکند، سنگینیاش بر دوش افراد مؤمن مخلص و فداکار است. اما همین که به بار نشست یا لااقل نشانههای بار دادن آن آشکار گشت و شکوفههای ثمردهی درخت هویدا گشت، سر و کله افراد فرصتطلب پیدا میشود. روزبه روز که از دشواریها کسته میشود و موعد چیدن ثمر نزدیک میگردد، فرصتطلبان محکمتر و پرشورتر پای علم نهضت سینه میزنند، تا آنجا که به تدریج انقلابیون مومن و فداکاران اولیه را از میدان بدر میکنند. این جریان تا آنجا کلیت پیدا کرده که میگویند: انقلاب فرزندان خود را میخورد! گویی خاصیت انقلاب این است که همین که به نتیجه رسید، فرزندان خود را یک به یک نابود میسازد! ولی انقلاب فرزند خور نیست، غفلت از نفوذ و رخنه فرصتطلبان است که فاجعه به بار میآورد.
نقش فرصتطلبان در صدر اسلام
فرصتطلبی، تأثیر شوم خود را در تاریخ صدر اسلام نشان داد، در دوره عثمان، فرصتطلبان جای شخصیتهای مومن به اسلام و اهداف اسلامی را گرفتند. «طرید»ها (رانده شدهها) وزیر شدند، و کعب الاحبارها مشاور، و اما ابوذرها و عمارها به تبعیدگاهها فرستاده شدند، یا در زیر لگد مچاله شدند.
آغاز نهضت و تداوم آن
شکی نیست که نهضت را اصلاحطلب آغاز میکند، نه فرصتطلب، و همچنین آن را اصلاحطلب مومن به اهداف نهضت میتواند ادامه دهد، نه فرصتطلب که در پی منافع شخصی و یا قبیلهای و باندی خویش است. به هر حال مبارزه با رخنه و نفوذ فرصتطلبان، علیرغم تظاهرات فریبندهشان، یکی از شرایط اصلی ادامه یک نهضت در مسیر اصلی است.
خطرناکتر بودن دشمنان داخلی
همانطور که قرآن کریم فرمود: «امروز (با انتخاب جانشین پیامبر(ص)) دشمنان بیدینتان از نابودی دین شما ناامید شدند بنابراین دیگر از آنها نترسید،فقط از من (خودتان) حساب ببرید و بترسید.»(مائده- 3)
بنابراین از خارج دنیای اسلام بر اسلام نباید ترسید، از داخل باید ترسید. ترس از داخل هم منحصر به این نیست که مردم به علل خاص شهوانی و غیره، فسق و فجور کنند، بلکه از جریان نفاق داخلی و از نیروهایی که از مواجهه علنی با اسلام میترسند و ماسک و نقاب اسلام و نهضت اسلامی را به چهره میزنند و هدفهای شوم و پلید خود را زیرپوشش شعارهای اسلامی و انقلابی، آن هم شعارهای غلیظ و شدید با تهی کردن اسلام از درون و محتوا و ابقای اندام و پوستهها و با تغییر دادن مسیر و هدف و بالاخره با نوعی تحریف معنوی عملی میسازند. آری از اینها باید ترسید، و از فریب خوردن سادهدلان مسلمان، از این گروه منافق و سنگ اسلام بر سینه زن باید نگران بود!
راهکار تداوم انقلاب
پیروزی نهضت ما در آینده، بستگی به ایمان به خود و احیای ارزشهای اصیل اسلامی دارد. اگر راه خود را بر اساس معیارهای اسلامی دنبال کنیم و مقاصد و معایب را تنها بر اساس ضوابط اسلامی از میان برداریم و صبر و تقوای اسلامی داشته باشیم،و روحیه جهاد، امر به معروف و نهی از منکر اسلامی در ما زنده باشد، همچنین با تأکید بر بعد عملی اسلام چهرههای فرصتطلب و منافق را نگذاریم که در پستهای حکومتی نفوذ کنند و سرنوشت مسلمانان را به دست بگیرند. در آن صورت تداوم انقلاب و پیروزی ما قطعی خواهد بود.