شرحی از ماجرای غمانگیز ویرانی و اشغال 418 روستای فلسطین- ۲۸
حمله به خانههای مردم با اتوبوسهای زرهی برای تخلیه روستا
ولید الخالدی
ترجمه امیرحسین بابالار
جبع
موقعيت:
PGR: 146228
فاصله تا حيفا: 5/18 كيلومتر
متوسط ارتفاع: 50 متر
تملك و کاربری زمينهای روستا در سال 45 / 1944 (هكتار):
مالكيت کاربری
عرب: 9/475 زراعی: 5/470
يهودي: 0 درصد از كل: 67%
مشاع: 3/225 عمارت ساختماني: 6
مجموع: 2/701
جمعيت:
سال 1931: 762 نفر
سال 45 / 1944: 1140 نفر
تعداد خانهها (سال 1931): 158 باب
جبع پيش از 1948
روستا بر دامنههای غربی بخش جنوبی کوه کرمل واقع شده و به دشت ساحلی پیرامون روستای الصّرفند، و جادۀ ساحلی که حدود 5/1 کیلومتری شرق آن قرار داشت مشرف بود. نام آن در عربی به معنی «کوهستان» یا «صخره» است. گفته شده که جبع بر روی محوطۀ باستانی رومی به نام گاباتا واقع شده بود.
[Avi Yonah 1940:14; Smith 1931:Map 1] جبع در سال 1596 روستایی بود در ناحیۀ شفا (استان لجّون) و 99 نفر جمعیت داشت. مالیات روستا براساس میزان محصولات آن نظیر گندم و جو و همینطور سایر تولیدات آن مثل بزها و کندوهای عسل پرداخت میشد. [Hut.And Abd.:158] در اواخر قرن نوزدهم، جبع دارای یک درختستان زیتون و یک چاه آب بود که چرخ چاه و آبشخورهایی داشت و از آن برای سیراب کردن چارپایان استفاده میشد. جمعیت حدود 150 نفری روستا بر روی 18 فدّان از زمینهای روستا زراعت میکردند. [SWP (1881) II:42] در دوران معاصر روستا بر محوری شمالی - جنوبی قرار گرفته بود. جمعیت مسلمان آن خانههای خود را از سنگ میساختند، آنها در سال 1885 یک مدرسۀ ابتدائی پسرانه احداث کردند. اقتصاد روستا عمدتاً مبتنی بر دامداری و کشاورزی و محصول اصلی آن غلات و سبزیجات بود. اهالی آن همچنین به پرورش درختان زیتون و تولید روغن زیتون به وسیلۀ دستگاههای دستی روغنگیری میپرداختند. در سال 45/1944 جمعاً 7/420 هکتار از اراضی روستا به کشت غلات اختصاص مییافت؛ 45 هکتار نیز آبیاری شده و یا برای احداث باغات مورد بهرهبرداری قرار میگرفت. بقایای موزائیکی، مقبرههای حفرشده در دل صخرهها(گوردخمهها) و سایر بقایای باستانی در میان آثار باستانی و کهن روستا به ثبت رسیدهاند. دهانۀ مسیل وادی المغارة، جائی که در آن غارهایی حاوی شواهدی از سکونت انسانی پیش از تاریخ یافت شده و در سال 1930 کشف شد با فاصلهای کمتر از 2 کیلومتر در شمال روستا واقع گردیده است.
اشغال روستا و اخراج ساکنین آن
نخستین حملۀ گزارش شده به جبع توسط نیروی عظیمی از سربازان صهیونیست در بعدازظهر روز 26 فوریۀ 1948 به وقوع پیوسته است. نیویورک تایمز گزارش کرد که «نیروهای صهیونیستی در حالی که به وسیلۀ اتوبوسهای زرهی به روستا میرسیدند آتش گشوده و به یک خانه حمله کرده و قبل از آنکه مجدداً حرکت بکنند داخل آن را تخریب کردند.» یک روز قبل از این تهاجم، حملۀ شناسایی دیگری هم انجام شده بود. روزنامه فلسطینی فلسطين گزارش کرد که یک خودروی زرهی درحال عبور از جبع در روز 25 فوریه به طرف دو نفر از اهالی روستا شلیک کرد. در این تهاجم هیچ تلفاتی گزارش نشد، اما در حملهای که چند روز بعد و در روز 5 مارس در نزدیکی جبع صورت گرفت 4 نفر مجروح شدند. در یک بیانیۀ رسمی کشور بریتانیا اعلام شده بود که یک خودروی زرهی یهودی در ساعت 8:30 صبح به روی دو دستگاه اتوبوس عرب در نزدیکی روستا آتش گشوده است؛ یکپرستار در میان زخمیها وجود داشته است. هرچند، جبع در چند هفتۀ پس از آن در میان فعل و انفعالات خصمانه گرفتار شده بود، اما برای مدت 4 ماه و تا زمان فرارسیدن مرحله دوم آتشبس به اشغال درنیامد.
[F:۴۸/2/۲۶, ۴۸/2/۲۷, ۴۸/3/۷; NYT:۴۸/2/۲۷] جبع درنتیجۀ انجام یکی از فشردهترین عملیاتهای اسرائیلی که در خلال آتشبس دوم جنگ به وقوع پیوست سقوط کرد. در نیمۀ دوم ژوئیۀ 1948، این روستا بخشی از وسیعترین کانونهای تصرّف نشدۀ موجود در قلب قلمرو اسرائیلی محسوب میشد. براساس آنچه در کتاب تاریخ جنگ استقلال آمده است در روز 24 ژوئیه، نیروی ویژهای متشکل از 4 گردان از میان تیپهای گولانی، کارملی و الکساندرونی در کنار یکدیگر به آن حمله کردند. سه روستایی که کانون مزبور را تشکیل میدادند(جبع، إجزم و عين غزال) از 15 مه 1948 ایستادگی کرده بودند. مدافعین این روستاها موفق شدند دو حملۀ قبلی را پاسخ بدهند درحالی که خطوط نقل و انتقال اسرائیلیها بر روی جادۀ ساحلی در جنوب حيفا را مختل کرده بودند. در خلال حملۀ سوم، جریان حمایت و پشتیبانی نظامی اعراب از روستاها کاملاً قطع شد، هرچند براساس آنچه در کتاب تاریخ جنگ استقلال آمده، آنها با استفاده از رادیو و پیک با قوای عراقی حاضر در منطقۀ طولکرم در ارتباط بودند. اولین تهاجم اسرائیل، در روز 24 ژوئیه دفع شد. اما روز بعد، ارتش اسرائیل اقدام به بمباران هوائی و توپخانهای سنگینی کرد و نهایتاً مسیر خود برای ورود به روستاها را در شب مابین 25 و 26 ژوئیه باز کرد. ساکنین روستا هم، براساس نوشتههای بنی موریس، مجبور به ترک خانه و کاشانۀ خود ویا فرار به سمت شرق و در راستای مسيل وادی عارة گردیدند که در هنگام فرار هم مورد حمله و آتشبار قوای اسرائیلی قرار گرفتند.
[M:213-14; NYT:۴۸/7/۲۶; T:252-54]
سازمان ملل اقدام به بازرسی در مورد جزئیات مربوط به اشغال «مثلث کوچک» کرد که نتیجۀ آن به این صورت اعلام شد که «با تکمیل حمله... تمام ساکنین این سه روستا مجبور به تخلیۀ روستاهای خود شدند.» در مورد تلفات برجای مانده، تخمینهای متفاوتی صورت پذیرفت. در حالیکه اسرائیلیها زندانی شدن تنها 4 نفر را در جبع پذیرفتند، دبیرکل اتحادیۀ عرب مدعی بود که هزاران نفر از ساکنین این سه روستا بازداشت و بسیاری از ایشان قتلعام شدهاند. سازمان ملل اعلام کرد که در نتیجۀ این حملات 8000 نفر بیخانمان شده و در یک جابهجایی به طرف منطقۀ جنين منتقل شدند. ناظرین سازمان ملل ابتدا در پیداکردن هرگونه نشانهای از قتلعام، ناکام ماندند و توانستند جسد 2 نفر را در تمام سه روستا بیابند. اما در ماه سپتامبر بازرسان سازمان ملل اعلام کردند که 130 نفر از اهالی روستاها به قتل رسیده و یا مفقود گردیدهاند. منابع اسرائیلی گزارش کردند که اهالی روستا مجبور شدهاند جسد سوختۀ 25 تا 30 نفر را در عين غزال به خاک بسپارند و مدعی بودند که اجساد مزبور تا حدّ زیادی متلاشی شده بودند. براساس بازرسی سازمان ملل، تخریب سیستماتیک جبع بلافاصله پس از تسخیر آن انجام شده بود. کنت فولک برنادوت، میانجی سازمان ملل در ماه سپتامبر و در برابر شورای امنیت اظهار داشت: «من قویاً معتقدم که ارزیابیهای انجام شده بر روی تخریب دو روستا (جبع و عين غزال) از روستاهای سه گانه در حدّ افراط و زیادهروی بوده و هم از جنبۀ روح حاکم بر قرارداد آتشبس و هم از منظر توافقات مکتوب موجود در آن یک تخلف محسوب میشود.» نیویورک تایمز گزارش کرد که برنادوت همچنین گفته است که دولت موقت اسرائیل به او گفته که هر کار ممکنی را برای اسکان مجدد ساکنین عرب این سه روستا انجام خواهد داد و تمام خانههای آسیب دیده و یا تخریب شده را به خرج خودش بازسازی خواهد کرد. آن قول و قرار هرگز تحقق نیافت. [M:214; NYT:۴۸/۳۱۷, ۴۸/9/۱۴]
آباديهاي اسرائيلي در زمينهاي روستا
اسرائیل در سال 1949 آبادی گوع کارمل (146229) را بر روی زمینهای روستا و در یک کیلومتری شمال غرب محوطۀ آن احداث کرد.
روستا در حال حاضر
تودههای متراکم از زبالههای سنگی را میتوان در محوطۀ روستا مشاهده کرد. یک بقعه هنوز در قسمتهای مرتفع آن برجای مانده است. جنگلی از درختان کاج در زمینهای مجاور روستا رشد کرده که دورادور آن با سیمهای خاردار محصور شده است. دراطراف روستا بقایای مقبرهها دیده میشود. بخشی از منطقه به عنوان چراگاه مورد استفادۀ اسرائیلیها قرار میگیرد.
الجلمه
موقعيت:
PGR: 158236
فاصله تا حيفا: 14 كيلومتر
متوسط ارتفاع: 75 متر
تملك و کاربری زمينهای روستا در سال 45/1944 (هكتار):
مالكيت کاربری
عرب: سندی در دست نیست
زراعی: سندی در دست نیست
يهودي: سندی در دست نیست
درصد از كل: سندی در دست نیست
مشاع: سندی در دست نیست
عمارت ساختماني: سندی در دست نیست
مجموع: 3/771
جمعيت:
سال 1931: سندی در دست نیست
سال 45 / 1944: سندی در دست نیست
تعداد خانهها (سال 1931): سندی در دست نیست
الجلمة پيش از 1948
روستا بر دامنۀ شمالي كوه كرمل و در حدود 2 كيلومتري شرق شهرك عربي عسفيا قرار داشت. در فهرست اعلام جغرافيايي فلسطين، الجلمة در طبقه مزارع قرار گرفته است. جادۀ حيفا - ناصرة از حدود 100 متری شمال روستا عبور میکرد. درست پایین الجلمة، خربة عسافنة واقع شده بود که محل استقرار روستا محسوب میشده است. این محل توسط دانشگاه میسوری و با حمایت کمپانی شیشهسازی کورنینگ بین سالهای 1964 تا 1971 مورد حفاری و کاوش باستانشناسانه قرار گرفت. درنتیجۀ این کاوشها مشخص شد که این محوطه متناوباً و از قرنهای اول تا چهارم میلادی محل اسکان بوده است. اهمیت ویژۀ سایت یادشده برای کاوشگران کارخانۀ شیشهسازی این بود که تولید شیشه در این محل در قرن چهارم میلادی به اوج خود رسیده است. [Weinberg 1988]
اشغال روستا و اخراج ساکنین آن
اغلب روستاهای مجاور الجلمة بلافاصله پیش و یا بعد از سقوط حيفا اشغال شدند. براساس کتاب تاریخهاگانا در دستورات صادره به تیپهاگانا که دربرگیرندۀ طرح دالت بود، وظیفۀ کنترل جادۀ شمالی بین حيفا و الجلمة به تیپ کارملی محول گردید. این اتفاق به احتمال زیاد در هفتۀ پایانیآوریل و هفتۀ ابتدائی ماه مه 1948 و زمانی که قوای صهیونیستی مجموعهای از روستاها در پسکرانههای حيفا نظیر بلدالشيخ را به اشغال درآوردند به وقوع پیوست. احتمالاً ساکنین این روستا هم در همین زمان اخراج شدهاند. [S:1474; see also T:252]
آباديهاي اسرائيلي در زمينهاي روستا
هیچ آبادی اسرائیلیای بر روی زمینهای روستا احداث نشده است.
روستا در حال حاضر
منطقه توسط یک اردوگاه نظامی تصرّف و با درختان اُکالیپتوس پوشانده شده است.