kayhan.ir

کد خبر: ۲۹۶۹۵۲
تاریخ انتشار : ۱۵ مهر ۱۴۰۳ - ۲۲:۲۴
نگاهی به فیلم شوشانا

تروریست، ‌پرستو یا خبرنگار؟

 
 
 
فاطمه قاسم‌آبادی
مهم‌ترین روش جنگ با مخالفین توسط صهیونیست‌ها، ترور است. ترور به روش زدن و در رفتن بزدلانه‌، از قبل از جنگ جهانی دوم در فلسطین، توسط یهودی‌ها برای رسیدن به مقاصدشان، اجرا می‌شده و این روش، تا به‌حال ادامه داشته است.
دو سازمان مهم زیرزمینی صهیونیست‌ها در دهه 30 میلادی به نام‌های «ایرگون» و «هاگانا» که بعدها اعضایش به بخش‌های مهم اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل تبدیل شدند، دقیقاً از همین روش ترور و حذف ناجوانمردانه دشمنان، استفاده می‌کردند.
فیلم «شوشانا» به کارگردانی «مایکل وینتربتوم»، محصول سال 2023 و ساخته کشور انگلستان است. این فیلم فعالیت‌های تروریستی دو گروه ایرگون و هاگانا را در دهه 30 و 40 بررسی می‌کند و تبدیل این دو گروه از تروریست‌های زیرزمینی، به سازمان‌های مشروع آدمکشی، از طرف انگلستان را نشان می‌دهد.
داستان قبل ازجنگ جهانی دوم
فیلم شوشانا، در ظاهر زندگی دو افسر پلیس انگلستان در فلسطین را در دهه 30 و 40 دنبال می‌کند، «توماس ویلکین» و «جفری مورتون» برای رسیدگی به پرونده‌های ترور اعراب، توسط یهودیان صهیونیست، وارد فلسطین می‌شوند تا ریشه گروه‌های خرابکار را پیدا کنند.
در آن دوران پر از آشوب در فلسطین، دو گروه زیرزمینی ایرگون و هاگانا، یهودیان افراطی و صهیونیست را که آرزوی ایجاد کشوری مخصوص خودشان را داشتند، جذب کردند. 
این افراد با بمب گذاری، بین مردم کوچه و بازار و ایجاد رعب و وحشت، مخالفین خود را هدف قرار می‌دادند.
در این بین «شوشانا» که عضو هاگانا بود، به عنوان یک زن خبرنگار یهودی، به توماس ویلکین، نزدیک می‌شود تا سر از چند و چون پیشرفت این پرونده در بیاورد.
ویلکین بی‌خبر از همه جا، به شوشانا اعتماد می‌کند و در نهایت زمانی که می‌فهمد او جاسوس گروه هاگانا است، رابطه‌شان تمام می‌شود و بعد از این اتفاق، ویلکین توسط همین گروه ترور می‌شود و بهای اعتمادش را با از دست دادن جانش می‌دهد. 
دعوای زرگری انگلیس و یهودیان
در فیلم شوشانا، مخاطبین از همان ابتدا می‌بینند که یهودیان مدام در حال ناله کردن هستند که انگلستان دستان ما را بسته است و اجازه نمی‌دهد خودمان برای سرزمینی که ما را به آن فرستاده‌اند، تصمیم بگیریم و سلطه خفقان‌آور انگلستان باید تمام شود!
اینکه فیلم سعی کرده به سبک کشورِ تحت استعمارِ سابق یا همان هندوستان، ناله سر دهد که انگلستان بلای جان و مزاحم‌شان بوده، جالب توجه است، مخصوصاً که یهودیان، چه قبل از جنگ جهانی دوم و چه بعد از آن، بدون کمک و حمایت انگلستان و آمریکا نمی‌توانند حتی یک روز در سرزمین‌های اشغالی دوام بیاورند.
بهترین شاهد برای این مطلب، جنگ یوم کیپور سال 1973 است. «گلدا مایر» نخست‌وزیر وقت اسرائیل، به محض اینکه دید جنگ شروع شده، بلافاصله با آمریکا برای گرفتن کمک، تماس گرفت و آمریکا هم با متحدینش یعنی انگلستان و کشورهای اروپایی مذاکرات را شروع کرد. در مورد جنگ جدید طوفان الاقصی هم وضعیت به همین منوال بود.... 
حالا با توجه به چنین پیشینه‌هایی، چطور یهودیان صهیونیست می‌توانند ادعا کنند که در طول تاریخ‌، چه قبل و چه بعد از پیدایش کشور جعلی‌شان، توانسته‌اند لحظه‌ای از انگلستان به عنوان بزرگ‌ترین حامی‌شان دور شوند و این کشور را دشمن خود بدانند؟ 
در فیلم اما روایت به شکلی است که گویی یهودیان قبل از جنگ جهانی دوم به قدری خودکفا شده‌اند که دیگر نیازی به انگلستان ندارند و خودشان می‌توانند اسرائیل را بدون هیچ کمک خارجی به وجود بیاورند و این وسط ترور شخصیت‌ها برای رسیدن به این هدف کافی است!
ولی در واقعیت بین انگلستان و یهودیان صهیونیست همیشه یک نوع دوستی غیر قابل تغییر بوده است و اگر هم گاهی صهیونیست‌ها مانند گربه‌های ناسپاس، چنگی به آن انداخته‌اند، انگلستان با ملایمت این گربه‌های چموش را تحمل کرده است، چون برای پیشبرد اهدافش و زیر نظر گرفتن منطقه خاورمیانه، به آن‌ها نیاز داشته و در واقع نیاز متقابل، رمز پایداری و ادامه این دوستی بوده است.
ظاهرفمینیست، باطن‌پرستو!
در فیلم شوشانا، شخصیت اصلی داستان که خود شوشانا است، دختری است که کاملاً تیپ و نماد تفکر صهیونیستی دارد. او بر خلاف دختران یهودی زمان خودش، زندگی بی‌قید و ‌بندی دارد و براحتی و بر خلاف دستورات شریعت یهود، مشروب می‌خورد و با جنس مخالف رابطه دارد و.... 
البته در فیلم شوشانا کاملاً هدفمند به مردان نزدیک می‌شود و به رسم افسران اطلاعاتی زن موساد امروزی که در خاطرات‌شان عنوان کرده‌اند، در مواقع لازم، از برقراری رابطه جنسی با دشمنان فرضی ابایی ندارد....
او در اجتماع به عنوان یک خبرنگار شناخته می‌شود و سبک زندگی فمینیست‌های مدرن را در زندگی‌اش پیاده کرده ‌اما در باطن این خانم خبرنگار، به وقتش به خاطر گروه تروریستی که عضو آن است، در ترور‌ها شرکت می‌کند و روی عرب‌ها که ساکنان اصلی سرزمین هستند، اسلحه می‌کشد.
ایرگون و هاگانا و شروع ترورها
ایرگون یا «اتسل» و هاگانا در دهه 30 میلادی، دو سازمان زیرزمینی بودند که پیش از زمان تشکیل دولت صهیونیستی، در فلسطین مشغول فعالیت بودند.
در آن زمان این دو گروه با هم روابط خوبی نداشتند و حتی اتسل سازمان هاگانا را به داشتن سیاست نرمش و سازشکاری در برابر اعراب و در مواردی انگلیسی‌ها، متهم می‌ساخت و خواستار نشان دادن شدت عمل بیشتری در برخورد با آنان بود. به همین دلیل اعضای اتسل تصمیم گرفتند عملیات‌های مستقل ترور را انجام بدهند. 
از معروف‌ترین عملیات‌های ترور اتسل، می‌توان به بمب‌گذاری «هتل شاه داوود» و «کشتار دیر یاسین» اشاره کرد که در آن اتسل به همراه گروه تروریستی دیگری به نام «لحی»، ۱۰۷ روستایی عرب، از جمله زنان و کودکان را کشتند. 
در هنگام این حمله به هتل شاه داوود، «مناخیم بگین»، که بعدها نخست ‌وزیر اسرائیل شد، رهبر گروه بود و عملیات به دستور او انجام شد. مقامات بریتانیا از مدت‌ها قبل و دهه ۳۰ اتسل را به عنوان «گروهی تروریستی» می‌شناختند.
ولی در نهایت با اعلام استقلال اسرائیل در سال ۱۹۴۸ میلادی، این سازمان بنیانگذار اصلی نیروهای دفاعی اسرائیل شد و رهبران آن از سال ۱۹۴۸ یکی پس از دیگری به فرماندهی ارتش و مناصب سیاسی رسیدند.
در مورد گروه هاگانا هم وضعیت به همین منوال بود و رفته رفته آنها هم به اتسل پیوستند.
تغییر فاز از مظلوم به ظالم
یک زمانی تنها تصویری که از یهودیان در فیلم‌ها و سریال‌های غربی وجود داشت، یک موجود بینوا و لاغر مردنی بود که دل سنگ به‌حالش کباب می‌شد.
تازه این کل ماجرا نبود، معمولاً موجود بینوا، تحت آزار و اذیت‌های بی‌دلیل و دشمنی‌های بدون علت مردم اطرافش بود و راهی به جز تحمل کردن نداشت!
این وضعیت در فیلم‌ها معمولاً با ورود آمریکایی‌ها به ماجرا، تغییر رویه می‌داد چنان‌که در تمام فیلم‌های جنگی در مورد جنگ جهانی دوم، آمریکا نجات‌بخش جهان و در راستایش، نجات دهنده یهودیان بود. 
اما الان بیشتر از یک دهه است که وضعیت فرق کرده، برای اینکه تصویر یهودی بینوا که منتظر کمک بقیه است، دیگر زیادی تکراری و نخ‌نما شده، بنا بر این برنامه‌سازان غربی سعی کردند رنگ و لعاب تازه‌ای به این موجود ساخته خودشان بدهند.
در چند سال اخیر، مهم‌ترین وجه شخصیتی که به یهودیان در فیلم‌ها و سریال‌ها اضافه شد، جرأت جنگیدن با دشمنان بود که قبلاً وجود نداشت برای مثال در فیلم‌های معروفی چون فهرست شیندلر، پیانیست و... همیشه‌، دیگران برای نجات یهودیان می‌جنگیدند، 
نه خودشان!
اما این رویه در سال 2009 با فیلم «حرامزاده‌های لعنتی» کاملاً تغییر کرد. مخاطبین در این فیلم دختری به نام شوشانا را می‌بینند که با وجود ترس از دشمن نازی، در نهایت قدم در راه نابودی همان دشمن می‌گذارد و جانش را هم در این میان وسط می‌گذارد یا در همین فیلم شوشانای جدید، او علاوه ‌بر جانش، آبرو و اخلاق و معشوقه‌اش را هم در راه رسیدن به هدفش دور می‌اندازد.
در فیلم شوشانا شخصیت اصلی کسی است که در نهایت در سکانس آخر فیلم در حالی که دارد بیان می‌کند یهودیان باید کنار اعراب زندگی مسالمت‌آمیز داشته باشند، مسلسل را به سمت اعراب گرفته است و دیگر خبری از موجود مظلوم وجود ندارد و رسماً اعلام می‌کند که هیچ صلحی وجود ندارد و اعراب برای بقای یهودیان باید از بین بروند. 
ساخت فیلم شوشانا، از سال 2010 مورد بررسی بود ولی هیچ تهیه‌کننده‌ای حاضر به قبول آن نشد اما در نهایت در سال 2023 و همزمان با اوج گرفتن درگیری‌های بین صهیونیست‌ها با مردم فلسطین، طی چند ماه ساخته شد و در سال 2024 اکران شد.
این فیلم از نظر منتقدین نمرات بالایی را کسب کرد ولی مخاطبین آن را مانند بیشتر فیلم‌های جدید مربوط به زندگی یهودیان، نپسندیدند و به آن نمرات پایینی دادند.