اخبار ویژه
پس از عبور اسرائیل از خط قرمز قواعد نظامی هم تغییر کرده است
در حالی که برخی نشریات اصلاحطلب ادعا میکردند نباید وارد تله تنش با اسرائیل شد، برخی از این نشریات اکنون میگویند رژیم صهیونیستی از خط قرمز عبور کرده است.
پیش از این روزنامه آرمان ادعا کرده بود «اسرائیل به دنبال بازکردن پای ایران به جنگ است» و سردبیر روزنامه هم میهن هم نوشته بود: «خشونت افسارگسیخته دولت نتانیاهو که امروز گویی از کنترل قدرتهای جهانی هم خارج شده، ناشی از تضعیف گفتمان میانهرو و فرصتهایی است که طی چند دهه برای کاهش رادیکالیسم پدید آمده بود. امروز نیز، دمیدن در آتش جنگ صرفا به تقویت نتانیاهو و رادیکالیسم خونین او میانجامد. در شرایط پیچیده کنونی، باید راهحلی بینالمللی یافت تا این رادیکالیسم خلعسلاح شود و منازعه نظامی به سطح رقابتها و یافتن راهحل سیاسی بازگردد.»
اما این توهم یافتن راهحل سیاسی همان بود که ظرف چند ماه گذشته موجب معطل کردن مجازات بازدارنده علیه اسرائیل و گسترش جنایات رژیم شد.
در همین حال روزنامه اعتماد در گزارشی با عنوان «عبور تل آويو از آخرين خط قرمز/ هدف نهايي تلآويو رويارويي با ايران است» نوشت: «حملات بيامان و بيوقفه اسرائيل به نقاطي در لبنان نشان ميدهد هدف اين رژيم قرار دادن خاورميانه در آستانه جنگي ويرانگر و منطقهاي است. ناظران معتقدند اسرائيل به دنبال گسترش جنگ در منطقه است و هدف اسرائيل از حملات بيامان به لبنان، ايجاد شرايطي مشابه در غزه است. اليا مگنير، تحليلگر نظامي و امنيتي مستقر در بروكسل به گاردين گفت كه ارتش اسرائيل هيچ تمايزي بين غيرنظاميان و جنگجويان در غزه و اكنون در لبنان قائل نميشود. سياست ارتش اسرائيل براي تخريب زيرساختهاي غيرنظامي مانند ساختمانهاي آپارتماني در بيروت براي گسترش وحشت در ميان مردم طراحي شده است. اين تحليلگر نظامي و امنيتي افزود راهبرد اسرائيل در منطقه همين است. اعتماد سپس از قول برخی رسانههای غربی نوشت: نتانياهو به جهان دهن كجي كرد/ اسرائيل خط قرمزي نميشناسد/ ترور سید حسن نصرالله براي اسرائيل گران تمام ميشود/ نصرالله متحدي قدرتمند براي ايران بود/ نصرالله ميراث طلايي براي حزبالله بر جاي گذاشت/ با ترور نصرالله، مقاومت جبهه جديدي را عليه اسرائيل ايجاد ميكند/ عدم تمايل مقاومت لبنان به خشونت، اسرائيل را جسورتر كرد/ اسرائيل ستون مقاومت را هدف قرار داد اما پيروز نميشود.
روزنامه شرق هم در یادداشتی با تاکید بر این که پس از ترور سید حسن نصرالله قواعد جنگ تغییر کرده، نوشت: اتفاقات لبنان و منطقه ضاحیه جنوبی در بیروت که منجر به شهادت دبیرکل محبوب حزبالله لبنان و تعداد دیگری از همرزمان ایشان شد، بدون تردید یکی از مهمترین و شاید فجیعترین جنایاتی است که به دست اسرائیل رقم خورده است. سالهای درازی است که اسرائیل به دنبال ترور این شخصیت تاثیرگذار بود و به خوبی میدانست که جدیترین دشمن اشغالگری که در قالب اسرائیل به نمایش گذاشته شده است، شخصیتی محبوب و کاریزماتیک به نام سیدحسن نصرالله بود که در تمام منطقه محبوبیت زیادی داشت.
در شرایطی که درگیری در جنوب لبنان نزد دو طرف روند ثابتی را طی میکرد، اسرائیل ناگهان از روند موجود خارج شد و به سرعت به سمت تشدید تنش گام برداشت و حملات گسترده و خونینی به بیروت، ضاحیه، بقاع و جبیل ترتیب داد که تعداد زیادی از غیرنظامیان قربانی این جنگافروزی شدند. اگر بخواهیم وضعیت منطقه را طی ماههای اخیر دقیقتر بررسی کنیم، به این نتیجه میرسیم که قواعد جنگ به طور کلی تغییر کرده است. سفر اخیر بنیامین نتانیاهو به آمریکا برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل مرحله غیرقابل چشمپوشی این تحولات محسوب میشود. بدون تردید نتانیاهو در جریان این سفر چراغ سبز واشنگتن برای گسترش جنگافروزی و انجام عملیات علیه فرماندهی حزبالله لبنان را دریافت کرده است. در این معرکه اسرائیل باز هم نشان داد که برای جان انسانهای بیگناه هیچ ارزشی قائل نیست. اقدامات جنگ افروزانه اخیر اسرائیل و تشدید درگیریها در منطقه نه تنها با چراغ سبز آمریکا انجام شده است، بلکه در این اقدامات، تمام امکانات نظامی، امنیتی، اطلاعاتی، سایبری و تکنولوژیک هم به کمک اسرائیل آمد. همان گونه که در عملیات به شهادت رساندن مقامهای ارشد حماس از جمله اسماعیل هنیه و نیز در جریان حملات موشکی ایران با عنوان «وعده صادق» شاهد بودیم، ایالات متحده به طور تمام و کمال در کنار اسرائیل بود و به آنها کمک میکرد. نکتهای که باید به آن توجه داشت، این است که ایالات متحده در سیاست واقعی خود به گونهای عمل میکند و در اظهارات خود متضاد با سیاست واقعی خود موضع میگیرد.
روزنامه آرمان هم خاطر نشان کرد که اسرائیل پس از یک سال شکست در جنگ غزه، تمام خطوط قرمز را زیر پا گذاشته است.
سوغات سفر به نیویورک: برجام یا بازگرداندن الواح هخامنشی؟!
عبرتآموز بودن روند برجام و بیسروته بودن ماجرای احیای آن، روزنامه زنجیرهای را به ضد و نقیضنویسی واداشت.
روزنامه غربگرای آرمان از یکسو نوشت: «توافق هستهای در اولویت نیست» و «باید برجام را رها کرد» و از طرف دیگر ادعا کرد سوغات سفر هیئت ایرانی به نیویورک، احیای برجام است!
این روزنامه در یادداشتی با عنوان «توافق هستهای در اولویت نیست»، به قلم فردی به نام قاسم محبعلی نوشت: «زمان اجرای برجام از نظر زمانی سپری شده و باید با اصلاحاتی در قالب یک زمانبندی جدید با شرایط جدید صورت بگیرد. به نظر میرسد که مواضع اروپاییها و آمریکا بر این قرار بوده که یک توافق جدید صورت پذیرد و بعید است که آمادگی بازگشت به برجام به شکلی که در سال ۲۰۱۵ بود را داشته باشند. اما با این حال احیای برجام هم یکی از گزینههاست و در عین حال که به نظر میرسد باید مذاکرات جامعی صورت بگیرد و در بخش هستهای نیز باید اصلاحاتی صورت بگیرد. هرچند که در این خصوص حتما ایران صحبتهایی خواهد داشت، چرا که امروز دیگر شرایط ایران نیز مثل شرایط سال ۲۰۱۵ نیست و آنها نیز میخواهند مواد جدیدی در برجام بگنجانند و زمانبندیها باید تغییر کند. اما همانطور که اشاره شد به احتمال زیاد اگر قرار باشد مذاکراتی آغاز شود که بسیار سخت مینماید؛ چون آمریکاییها اشتیاق چندانی حداقل تا برگزاری انتخابات در اوایل ژانویه آینده ندارند فعلا خیلی تمایل و آمادگی به مذاکره در باب مذاکرات هستهای یا تحریمها ندارند. البته شاید راجع به جنگ در لبنان و غزه یا قضیه اوکراین و روسیه آمادگی داشته باشند اما فعلا درخصوص توافق هستهای، در زمینه رفع تحریم و مذاکرات نگاه مثبتی ندارند. از طرفی بالاخره هر توافقی داد و ستد است و به شرایط زمانی و مکانی خود بازمیگردد. الان شرایط حساسی در خاورمیانه است که ایران میتواند از این شرایط استفاده کند تا صلح و امنیتی برقرار شده و امتیازاتی در قبال آن بگیرد... فعلا به نظر نمیرسد که مسئله رفع تحریمها آنطور که ایران انتظار دارد اتفاق بیفتد. مگر اینکه اول در خاورمیانه صلح برقرار شده و به مسئله اوکراین توجه شود بعد شاید بتوانیم راجع به مسئله رفع تحریمها بعد از انتخابات آمریکا، با آمریکاییها و سپس اروپاییها صحبت کنیم».
آرمان همچنین از قول علی بیگدلی نوشت که باید برجام را رها کرد: «سفر آقای پزشکیان و هیئت همراه به نیویورک با سیاست انعطاف صورت گرفته که کلیدیترین نکته این سفر بود. نکته مهم در این زمینه این است که ما باید برجام را رها کنیم و درباره مسائل هستهای سیاست انعطافپذیری و امتیازگیری را از خود نشان بدهیم که ظاهرا این سیاست در ایران تدوین شده و آقای پزشکیان حامل این سیاست در نیویورک بوده است. در شرایط کنونی این مسئله حائز اهمیت است که آیا ما با برجام میتوانیم مشکلات داخلی را حل کنیم و برای سرمایهگذاری خارجی جذابیت ایجاد کنیم؟ واقعیت این است که در شرایط کنونی مشکل ما تنها برجام نیست و آقای پزشکیان به خوبی به این نکته اشاره کرد که ما یک پکیج مشکل با غرب داریم که باید بتوانیم این پکیج را حل کنیم. در این پکیج مسائلی مانند اتهام فروش تجهیزات نظامی به روسیه، مسائل مرتبط با حقوق بشر، مسئله ارتباط ما با گروههای منطقهای و... است که به صورت کلی یک پکیج را تشکیل میدهد که باید آن را با غرب حل کنیم. اگر به خاطر داشته باشیم در اوایل کار بایدن اعلام کرد ما حاضر هستیم تحریمهای ذیل برجام را برداریم، اما دولت وقت ایران معتقد بود باید همه تحریمها برداشته شود. در شرایط کنونی نیز در همین وضعیت قرار داریم و اگر قرار است تنها تحریمهای ذیل برجام برداشته شود شرایط را تغییر نخواهد داد».
اظهارات غلطانداز بیگدلی در حالی است که آقای روحانی رئیس دولت مدعی تدبیر، برای جا انداختن برجام وعده داده بود که همه تحریمهای اقتصادی و مالی و بانکی با توافق به شکل یکجا لغو خواهد شد و آن روز کسی نمیگفت که برای لغو تحریمها باید بستهای از امتیازات مختلف دیگر را هم بدهیم! نکته قابل تامل این است که غربگرایان با برجام خسارت هنگفتی را به کشور تحمیل کردند تا مثلا تحریمها لغو شود و بر همین اساس از برجام یک توافق مقدس ساختند. اما حالا که ایران امتیازات هنگفتی داده و خسارات گوناگونی متحمل شده و در عین حال غرب عهدشکنی و خلف وعده کرده، از کیسه خلیفه میبخشند و میگویند که باید برجام را کنار گذاشت و از آن عبور کرد (چون اراده طرف کلاهبردار غربی بر این است).
موضوع قابل تامل بعدی، تیتر روزنامه آرمان است که برخلاف دو یادداشت مذکور است: «سوغات نیویورک؛ احیای برجام؟!».
آرمان ذیل این تیتر نوشت: «سفر رؤسایجمهور کشورمان به نیویورک همهساله مورد توجه جهانیان قرار گرفته است. یکی از مسائلی که حداقل از سپتامبر سال 2018 که آمریکا از توافق هستهای خارج شد تاکنون یعنی به مدت 6 سال همواره مورد بحث میان ایران و کشورهای اروپایی بوده مسئله برجام است که از همان دولت حسن روحانی تیم مذاکرهکننده چه در زمان نشست مجمع عمومی در حاشیه نشست و چه در زمانهای دیگر در وین یا نقاط دیگر به مذاکره با طرفین توافق میپرداخت و اگر همان زمان نیز شرایط به سمت و سوی درستی میرفت شاید در همان اسفندماه سال 99 دوباره شاهد احیای برجام بودیم اما اینگونه نشد. در 3 سال دولت شهید رئیسی نیز تلاشها در این مسیر ادامه یافت، اما دستاوردی حاصل نشد. چنانکه چند ماهی است که بسیاری از تحلیلگران معتقدند که برجام احیاشدنی نیست و ایران باید برای برداشته شدن تحریمهای خود در قالب و سازوکار دیگری وارد عمل شود. اما با روی کارآمدن دولت پزشکیان و بازگشت معماران برجام به رأس دیپلماسی، این امید میرود که شاید هنوز امیدواریها در این مسیر ادامه پیدا کند. همانطور که خود رئیسجمهور پیش از سفر به نیویورک نیز بارها بر لزوم برداشته شدن تحریمها و مذاکره با غربیها بر سر برجام تاکید کرده بود و این مهم را بهعنوان یک مسئله کلیدی در سازمان ملل و نشستهای جانبی نیز مطرح کرد... به نظر میرسد که میتوان علاوهبر رساندن درست پیام ایران به جهانیان مسئله احتمال ازسرگیری مذاکرات در راستای احیای برجام را یکی از دستاوردها و ارمغانهای سفر رئیسجمهور به نیویورک در نظر گرفت. در این مسیر نیز همهساله مذاکراتی در جهت بازگردادن الواح تاریخی ایران باستان از دوره هخامنشیان و... به کشورمان انجام شده که در هر سال تعداد مشخصی از این الواح به کشور استراداد شده است. دور ششم استرداد الواح هخامنشی به کشور با سفر دکتر مسعود پزشکیان به نیویورک رقم خورد تا نهمین رئیسجمهور نیز در متن این حرکت قرار گیرد و از این جهت برای ایرانیان پیامآور شادی باشد».
فایننشال تایمز: غرور شکسته اسرائیل در لبنان احیا نمیشود
روزنامه انگلیسی تاکید کرد در حالی که غرور اسرائیل در غزه شکسته شده و دستاوردی نداشته و به خاطر ترورها در لبنان هیجانزده است، ممکن است رویکرد تهاجمی اخیر، اسرائیل را به باتلاق بیندازد.
روزنامه فایننشال تایمز مینویسد: نخستوزیر اسرائیل در آستانه سالگرد ماجرای 7 اکتبر (حمله حماس) با تلاش برای برگرداندن موازنه قوا به نفع خود، سودای نظمی جدید را در خاورمیانه در سر میپروراند. با زدن سید حسن نصرالله، اسرائیل امیدوار است که در جنگ با دشمنان منطقهای خود ابتکار عمل را به دست گرفته باشد. خیلیها در اسرائیل میخواهند از این فرصت استفاده کنند و ضربه محکم نه فقط به حزبالله، بلکه به ایران و متحدانش در عراق و سوریه و یمن بزنند. اگر اسرائیل بتواند به این محور مقاومت آسیب جدی وارد کند، دستاورد آن در عربستان و امارات بیسر و صدا مورد استقبال قرار میگیرد.
برای اسرائیل، تغییر موازنه قوا مستلزم معکوس کردن روایت ملی شکست و سردرگمی است که پس از 7 اکتبر آغاز شد. حمله حماس، تحقیر سرویسهای اطلاعاتی اسرائیل بود. شهرت اسرائیل به دلیل اینکه همیشه یک قدم جلوتر از دشمنانش بود، بخش مهمی از استراتژی بازدارندگی آن بود. این شهرت در یک روز در هفتم اکتبر 2023، زمانی که اسرائیل به طور کامل توسط حماس فریب خورده و غافلگیر شد، از بین رفت.
جنگ یک سال اخیر در غزه نتوانست غرور اسرائیل یا امنیت آن را بازگرداند. علیرغم عملیاتی که منجر به کشته شدن گسترده غیرنظامیان شد، اسرائیل نتوانسته است گروگانهای خود را آزاد کند. اسرائیل همچنین در حال شکست در نبرد برای افکار عمومی بینالمللی است و در جلسات دادگاه بینالمللی به نسلکشی متهم شده است. مجموعهای از حملات اسرائیل به حزبالله که با پیجرهای انفجاری شروع شد، که تعداد زیادی از سربازان این سازمان را کشته یا ناقص کرد، برای بازگرداندن وجاهت اطلاعاتی خود و روحیه اسرائیلیهاست.
ضربهای که به حزبالله وارد شده، به طور بالقوه ایران را در وضعیتی تهدیدآمیز قرار میدهد. حضور یک نیروی شبه نظامی قدرتمند تحت حمایت ایران با زرادخانه عظیم موشکی درست در شمال اسرائیل همیشه به عنوان کلید قدرت بازدارندگی ایران در برابر اسرائیل تلقی میشد. اسرائیل از حمله مستقیم به ایران اجتناب میکنند چون از موشکهای حزبالله میهراسد. اکنون، با ضربه خوردن شدید حزبالله، ایران با یک دوراهی مواجه شده است. اگر کنار بایستد، متحدانش احساس میکنند به آنها خیانت شده و اسرائیل ممکن است جرات کند تا اقدامات رادیکالتری انجام دهد یا شاید حمله به تاسیسات هستهای ایران. از طرف دیگر، اگر ایران مستقیما در جنگ درگیر شود، آمریکا هم ممکن است وارد درگیری شود. با وجودی که آمریکاییها حداقل در تئوری پشت دست خود را برای ورود به جنگی جدید در خاورمیانه داغ کردهاند؛ اما متعهد به دفاع از اسرائیل هستند.
پیامدهای خونین و پر هرج و مرج پس از جنگ در عراق، خاطره اخیر و دردناک واشنگتن است. برخی از حامیان هیجانزده اسرائیل، لحظه کنونی را با جنگ شش روزه 1967 مقایسه میکنند؛ پیروزی ناگهانی و غیرمنتظره اسرائیل که موازنه قوا را در خاورمیانه تغییر داد. اما در حالی که فرصتهایی برای اسرائیل وجود دارد، خطرات زیادی نیز وجود دارد. حزبالله ممکن است همچنان بتواند با زرادخانه موشکهایش، شهرهای بزرگ اسرائیل را مکررا هدف قرار دهد. اگر اسرائیل به تهدیدات خود مبنی بر حمله زمینی به لبنان عمل کند، ممکن است خود را در یک درگیری شبیه باتلاق قرار دهد که سالها ادامه یابد، آن هم در حالی که نیروهایش از یک سال قبل در غزه در حال جنگ هستند. در دراز مدت، جنگ در لبنان ناشی از حملات هوائی اسرائیل، احتمالا نسل جدیدی از سربازان حزبالله را ایجاد خواهد کرد. تصور میشود حدود 60 درصد از مبارزان حماس، فرزندان کشتههای درگیریهای قبلی با اسرائیل هستند. نتانیاهو ممکن است رویای ایجاد یک نظم جدید منطقهای در خاورمیانه را در سر داشته باشد؛ اما به جای برقراری یک نظم جدید، احتمال
هرج و مرج منطقهای با تمام خطراتش بیشتر است.