وحدت؛ حلقه مفقوده جهان اسلام (یادداشت روز)
هر سال که به سالروز ولادت فخر عالم امکان و نبی مکرم اسلام حضرت محمد (صلی الله علی و آله وسلم ) نزدیک میشویم، انگار که در جغرافیای جهان اسلام در طول سالی که گذشته هیچ اتفاقی نیفتاده و دنیای اسلام بدور از هر تنش و جنگی در صلح و آرامش میزیسته است! اندیشمندان، سیاستمداران، اصحاب رسانه و...به تکاپو میافتند که با برگزاری همایشها و جلساتی، بزرگترین ویژگی پیامبر اسلام که وحدت بخشی در جامعه اسلامی است را برجسته کنند. کنگره، همایش و جلسات زیادی است که فضای رسانهای کشورهای مسلمان و البته با دوز بالاتر، فضای ایران اسلامی را پر میکند. منکر آن نیستیم که این جلسات و همایشها در بیداری ملتها تاثیری نداشته که البته داشته و خوب هم داشته است که اگر اینچنین نبود امروز که با نسلکشی صهیونیستها در غزه مواجه هستیم شاهد اعتراضات و تجمعات صدها هزار نفری در اقصی نقاط جهان روبهرو نبودیم. ولی انصاف به خرج دهیم درکجا این کنگرهها و همایشها توانسته جوامع اسلامی را در مقابل رژیم صهیونیستی متحد کند. حتی در مقام مقایسه از لحاظ مدت زمان اعتراض به جنایتهای رژیم صهیونیستی در غزه و هم حجم نیروی انسانی معترض،کجا تجمعکنندگان در کشورهای غیرمسلمان با کشورهای مسلمان قابل مقایسه است؟ بعضی اوقات آنقدر این اعتراضات در کشورهای مسلمان کمرنگ و بیرونق است که انگار گرد مرگ بر سر کشورهای مسلمان پاشیدهاند و حال آن که بنا به فرمایش رهبر حکیم انقلاب « موضوع وحدت نه یک تاکتیک بلکه یک اصل قرآنی است»، دارند. امروز درست است که آن شهروند انگلیسی، فرانسوی، آمریکایی و دهها کشور غیرمسلمان دیگر- با همه محدودیتهایی که دولتهایشان برای برگزاری تجمعات ضدجنگ علیه صهیونیستهای کودککش انجام میدهند- درکی از هویت امت اسلامی که قاعدتا باید ملتهای مسلمان داشته باشند، ندارند، اما ظلمستیزی و عدالتخواهی درمیان همه انسانها فطری است و از این روی است که جمعیت صدها هزار نفری آنها را در اعتراض به ظلمی که در غزه صورت میگیرد به کف خیابانهای لندن، نیویورک، ملبورن و... کشانده است. سال گذشته
رهبر معظم انقلاب بر هویت امت اسلامی تاکید داشتند و فرمودند: «مسئله هویت امت اسلامی، مسئلهای اساسی و فراتر از ملیت است و مرزهای جغرافیایی، حقیقت و هویت امت اسلامی را تغییر نمیدهد...... این خلاف تعالیم اسلامی است که یک مسلمان از رنج مسلمانی دیگر در غزه یا دیگر نقاط جهان غافل باشد..... امروز یکی از واجبات قطعی، حمایت از مظلومان غزه و فلسطین است و اگر کسی از این تکلیف سرپیچی کند، قطعاً نزد پروردگار مورد سؤال قرار خواهد گرفت»، امروز نباید با گذشت دو سال از جنگ غزه، شاهد تداوم جنایت صهیونیستها در این باریکه360 کیلومتر مربعی بودیم.
رهبر معظم انقلاب در دیدار مهمانهای شرکتکننده درکنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی در آبان ماه 1400 در باب ضرورت وحدت در جهان اسلام و مشکلات موجود در این مسیر، دو وظیفه مهم امت اسلامی «تبیین و ترویج جامعیت اسلام در همه شئون زندگی بشر» و «تقویت اتحاد مسلمانان» را از اساسیترین نیاز مسلمانان عنوان کردند و عملاً ایجاد تمدن نوین اسلامی بدون اتحاد بین شیعه و سنی را غیرممکن دانستند.
ضرورت این سخنان از آن حیث اهمیت دارد که غرب وحشی که تا ۳۰۰ سال پیش، حقوق بشر برای او امری نامفهوم و موهوم بود و چیزی به عنوان تمدن را نمیشناخت، امروز با نعل وارونه واقعیات گذشته خود، در تقسیمبندی کشورها و ادیان، مسلمانان را با برچسب افراطیگری و تروریست از گردونه تمدنساز بشری خارج کرده و گذشته ددمنشی خود را فراموش و خود را به عنوان صاحب تمدن بشری معرفی میکند. این در حالی است که اگر امروز جهان اسلام گرفتار برخی رفتارهای افراطی از قبیل تروریسم است همه این رفتارها حاصل برنامهریزی و هدایت همین غربی است که داعیه تمدن بشر را دارد. اتفاقاتی که در سالهای گذشته و همین امروز در چهره اتو کشیده تروریستی همچون جولانی در سوریه و یا رژیم صهیونیستی در غزه و دیگر سرزمینهای اشغالی شاهد کشتار زنان و کودکان مظلوم هستیم، آیا محصول جهان اسلام است یا آنکه این جماعت تروریستی که در اشکال دولتی و غیردولتی هر روز در مناطق مختلف اسلامی جنایت میکنند، تربیتشدگان متمدننماهای غرب هستند؟! اینکه رهبر فرزانه انقلاب در جمع مهمانهای کنفرانس بینالمللی وحدت با گلایه از عملکرد اندیشمندان جهان اسلام، اقدامات انجام شده درخصوص وحدت را تاکنون ناکافی دانسته و خواهان تحرک بیشتر دلسوزان و اندیشمندان جهان اسلام میشوند، نشان از آن دارد که مسلمانان با توجه به سابقه تمدنی خود و درک این نکته که اسلام در مسائل مهمی مانند «تمدنسازی و مدیریت جامعه»، «اقتصاد و تقسیم قدرت و ثروت»، «جنگ و صلح»، «سیاست داخلی و خارجی»، «اقامه عدل و مقابله با ظلم و اشرار» همیشه پیشگام بوده و حرف اول را میزده است، حالا چرا باید تحت تأثیر القائات غلط دنیای بیهویت غرب باشد و خود را مرجع فکری و راهنمای جهان امروز نداند. آن زمان که مسلمانان نسخه عملی برای مدیریت جامعه جهانی میپیچیدند و دورترین نقطه در شرق آسیا تا قلب آفریقا و اروپا را مدیریت میکردند، اروپا و آمریکا در الفبای اولیه سیاست و اقتصاد مانده بودند. کیست که نداند این مسلمانان بودند که به حق منادی عدالت و مقابله با ظلم و تجاوز بودند، این مسلمانان بودند که درس صلح و نوعدوستی به غرب میدادند، اما چه شده که امروز همه آنچه که غرب فرسنگها با آن فاصله داشتند را از ما مطالبه میکنند.
با توجه به شرایط امروز جهان اسلام و تلاش دنیای غرب برای تخطئه آرمانهای متعالی اسلام که ایجاد «وحدت» مهمترین فراز آن به حساب میآید، این رمز ماندگار را نه یک تاکتیک موقت و از باب اضطرار، بلکه باید آن را یک اصل و استراتژی مهم در اداره جوامع اسلامی بدانیم تا بتوانیم در مقابل هر ظالم و متجاوزی به بلاد اسلامی بایستیم.
نگاههای بصیر به خوبی میبینند که امروز این صفبندیهای جعلی چگونه جهان اسلام را در آتش «جنگهای نیابتی» یا «اختلافهای قومی و مذهبی» همچون اتفاقاتی که این روزها در غزه به نوعی، در لبنان به نوع دیگر که با تشدید اختلافات با طرح خلع سلاح حزبالله صورت میگیرد و یا در یمن بهجای آنکه سر سلاحهای عربستان به سمت رژیم متجاوز و کودککش صهیونیستی نشانه رود، در همین روزهای اخیر توپخانههای سعودی به سمت یمنیها که در دنیای عرب یک تنه در مقابل صهیونیستها ایستاده و آنها را ذله کردهاند، نشانه رفته است. کیست که نداند منفعت این اختلافافکنیها به جیب چه کسانی میرود؟ این در حالی است که قلبهای سلیم و عقلهای تربیت یافته در مکتب نبوی (ص) در پس نقشآفرینی «تسنن آمریکایی» و «تشیع انگلیسی» که تکفیر و انتحار و جنایت و اختلاف را به ابزاری برای تخریب مکتب پیامبر اسلام (ص) بدل ساختهاند، دستهای آلوده صهیونیسم بینالملل و الیگارشی یهود را مشاهده میکنند و فریب تصویرسازی فریبنده رسانههای غربی را نخواهند خورد!
کدام موانع تاکنون باعث شکل نگرفتن وحدت در جهان اسلام با وجود آنکه هر روز ندای آن از تریبونهای رسمی و غیررسمی کشورهای مسلمان حداقل توسط نخبگان سر داده میشود، شده است. تا زمانی که این موانع از جامعه اسلامی زدوده نشود، نمیتوان انتظار رفع مشکلات مسلمانان فلسطینی، عراقی، سوری، افغانستانی، یمنی، لبنانی و دیگر بلاد اسلامی در اقصی نقاط جهان اسلام را داشت.
پرسش اساسی اینجاست که چرا جهان اسلام با بیش از یک و نیم میلیارد جمعیت و هزاران میلیارد دلار منابع اقتصادی، نظامی و...، همچنان پراکنده و ناتوان در برابر سرنوشت خود بیتفاوت و فقط نظارهگر است. سرنوشتی که با حمله رژیم ددمنش صهیونیستی به غزه آغاز و با حمله به لبنان، تسخیر خاک سوریه ادامه و در آینده اگر در مقابل آن مقاومتی صورت نگیرد، عراق، مصر، اردن و... نیز در امان نخواهند بود. چرا مسلمانان در برابر جنایات آشکار این رژیم به وحدت نمیرسند؟
به نظر میرسد مهمترین موانع وحدت در جهان اسلام که موجب سرافکندگی جوامع اسلامی در مقابل دشمنان متجاوز شده است، در این موارد خلاصه میشود: ۱- پیروی از تمایلات نفسانی 2- رسوخ فرهنگ منحط و فاسد غرب و غربزدگی ۳- خود برتربینی (برتریطلبی) ۴- ضعف وجودی نهادهایی همچون سازمان همکاری کشورهای اسلامی با 57 عضو که بزرگترین سازمان از لحاظ تعداد بعد از سازمان ملل به حساب میآید 5- وابستگی اقتصادی همراه با فشارهای غرب
6- وجود بحرانهای داخلی 7- جهل و بیبصیرتی و عدم درک ضرورتها 8-فراموشی اشتراکات و بزرگنمایی اختلافات 9- عدم اعتقاد به داشتن دشمن مشترک یا حداقل ندیدن چنین دشمنی 10- و از همه مهمتر حاکمیتهای دستنشانده در برخی از کشورهای اسلامی است.
حسن رشوند