شرحی از ماجرای غمانگیز ویرانی و اشغال 418 روستای فلسطین- ۲۳
اشغال «المزار» پس از تصرف روستاهای نورس و زرعين
ولید الخالدی
ترجمه امیرحسین بابالار
اشغال روستای اللّجّون و اخراج ساکنین آن
براساس اظهارات منابع رسمی اسرائیلی، روستای اللّجّون اندک زمانی پیش از 1 مه 1948، پیرو «پاکسازی» درّه بيسان و قبل از حملۀ (ناموفق) اسرائیل به جنين اشغال شد. در آن زمان، تیپ گولانی تعدادی از روستاهای نزدیک جنين ازجمله اللّجّون را که براساس گزارش نیویورک تایمز، در بامداد روز 30 مه واردش شده بود به تصرّف خویش درآورد. در این زمان ستونهای متعددی از نیروهای اسرائیلی با حرکت به طرف ناحیۀ مثلثی، مجموعهای از روستاهای واقع در شمال جنين را اشغال کردند. این امکان وجود دارد که گردان چهارم تیپ گولانی، بیدرنگ روستائیان را اخراج کرده باشد، چراکه با تمرین نظامی آنها در جریان عملیات قبلیشان در درّه بيسان همخوانی دارد.
در گزارشهای قبلی نیویورک تایمز اعلام شده بود که روستا ابتدا در اواسطآوریل و در نبردی که در حوالی آبادی میشمارها - عمق صورت گرفته بود مورد تهاجم قرار گرفته و تسخیر شده بود. فرماندۀ ارتش آزادیبخش عرب هم درگزارش خود به وقوع حملهای در روز 13آوریل اشاره میکند، زمانی که قوای یهودی تلاش کردند «در حملهای غافلگیرانه تقاطع موجود در اللّجّون را تصاحب کنند.» از قرار معلوم این تهاجم با شکست روبهرو شده است. نیویورک تایمز اعلام کرد که در این حمله 12 کشته و 15 زخمی برجای مانده است. این روزنامه همچنین اعلام کرد که روستای اللّجّون چند روز بعد از روز 17آوریل اشغال شده و 12 روز بعد، حمله به آبادی میشمارها - عمق از آن روستا آغاز شده بود. در این گزارش میخوانیم: «لجّون مهمترین محل از میان 10 روستایی است که در حملۀ قوای یهودی در جنوب و شرق آبادی میشمار هعمک به دست آمده است.»
در ادامۀ این گزارش آمده است که زنها و کودکان قبلاً از روستا خارج شده و تعداد 27 باب از خانهها در اللّجّون و سایر روستاهای مجاور توسط هاگانا منهدم و تخریب شدند.اما براساس آنچه منابع نظامی عربی اعلام کردهاند روستای اللّجّون در آن زمان تسخیر نشده است، چراکه فرماندۀ ارتش آزادیبخش عرب، فوزی القاووقجی میگوید که حملات در ماه بعد، روز ششم مه و زمانی که مواضع ارتش آزادیبخش عرب در منطقۀ اللّجّون مورد تهاجم قوای هاگانا قرار گرفت، مجدداً از سر گرفته شد. گردان يرموک ارتش آزادیبخش عرب و سایر یگانها مهاجمین را وادار به عقبنشینی کردند. امّا دو روز بعد فرماندۀ ارتش آزادیبخش عرب گزارش کرد که قوای هاگانا
«تلاش میکردند ارتباط ناحیۀ لجّون را با طولکرم قطع کنند تا برای اشغال لجّون و جنين آماده شوند...» القاووقجی در گزارش خود با جمعبندی موقعیت نظامی در فلسطین در روز هشتم مه به « فعالیت چشمگیر و تمرکز (هاگانا)ي تا بن دندان مسلّح و مجهّز در شمال جنين» و «نبرد سنگین در فرمانداری عارة »، که در حدود 12کیلومتری جنوب غرب اللّجّون قرار داشت اشاره میکند. همانطور که در کتاب تاریخ جنگ استقلال آمده است، روشن نیست که آیا کنترل روستای اللّجّون درست در همان زمان به دست نیروهای هاگانا افتاد و یا اینکه مدافعین آن به مدت سه هفته مقاومت کردهاند. براساس گزارشهای رسانهها، در طول دور دوم آتشبس، در اوایل سپتامبر، یک گروه رسمی از طرف سازمان ملل خط دائمی آتشبس را در منطقهای در اللّجّون تعیین کرد. در فاصلۀ 500 یاردی (457 متری) از دو طرف خط آتشبس منطقهای مشخص شد که اعراب و یهودیان اجازه داشتند در آن به زراعت بپردازند. [NYT:۴۸/4/۱۵, ۴۸/4/۱۸, ۴۸/5/۳۱, ۴۸/6/۱, ۴۸/9/۷; Q:6-9, 15, 44; T:179]
آباديهاي اسرائيلي در زمينهاي روستا
اسرائیل در سال 1949 آبادی یوسف کاپلان که بعداً نام آن به کیبوتص مگیدو (167220) تغییر یافت را در حدود 5/0 کیلومتری شمال شرق محل استقرار روستا احداث کرد. در زمان احداث آن، مالکیت سنّتی زنجیرهای از روستاهای فلسطینی، که از شهرک امّ الفهم تا اللّجّون امتداد مییافت، برای تشکیل قطعهای بزرگ در هم ادغام گردید. همجواری آبادی مزبور با اللّجّون بدین معنا است که آبادی بر روی زمینهای متعلق به اللّجّون ساخته شده، امّا احتمال این که این زمینها در دورههایی قبلتر به یکی از روستاهای همسایه تعلق داشته هم وجود دارد.
روستا در حال حاضر
فقط مسجد ساخته شده از سنگ سفید، یک آسیاب و مرکز بهداشتی روستا و چند خانه که بخشهایی از آنها تخریب شده است در محوطۀ روستا برجای ماندهاند. مسجد تبدیل به یک کارگاه نجّاری شده و از یکی از خانهها هم به عنوان مرغدانی استفاده میشود. مرکز بهداشت و آسیاب روستا متروکه هستند، و مدرسۀ آن هم از بین رفته است. قبرستان برجای خودش باقی است امّا اعتنائی به آن نمیشود؛ مقبرۀ يوسف الحمدان، از ملّیگرایان برجستهای که در انقلاب سال 1936 به قتل رسید کاملاً قابل تشخیص است. در اراضی پیرامونی روستا درختان بادام و گندم و جو کاشته میشود؛ همچنین آغلهای نگهداری حیوانات، یک انبار علوفه و علیق و پمپ آبی که بر روی چشمۀ عين الحجّة نصب شده در این زمینها دیده میشوند. این محوطه به دقّت محصور شده و مسیری برای ورود به آن وجود ندارد.
المزار
موقعيت:
PGR: 184214
فاصله تا جنين: 9 كيلومتر
متوسط ارتفاع: 400 متر
تملك و کاربری زمينهای روستا در سال 45 / 1944 (هكتار):
مالكيت کاربری
عرب: 2/1447 زراعی: 545
يهودي: 0 درصد از كل: 38 درصد
مشاع: 9/2 عمارت ساختماني : 9/0
مجموع: 1/1450
جمعيت:
سال 1931: 257 نفر
سال 45 / 1944: 270 نفر
تعداد خانهها (سال 1931): 62 باب
المزار پيش از 1948
روستا بر قلّه مدوّر و مسطح کوه المزار واقع شده بود. کوه المزار با شیبی تند به همه جهات بجز جنوب شرق، که زمین برای وصل شدن به قلل کوههای جيلون ارتفاع میگرفت سرازیر میشد.
روستای المزار به واسطۀ یک جادۀ خاکی(مالرو) به روستای نورس در پایین دست خود و با دو جادۀ دیگر به سایر روستاهای همجوار مرتبط میشد. دلیل نامگذاری روستا به این نام (واژۀ عربی به معنای «زیارتگاه» جایی که به بازدید از آن میپردازند) احتمالاً این است که این روستا محل دفن بسیاری از کسانی است که در نبرد سرنوشت ساز عين جالوت به سال 1360 که در آن پادشاهان مملوکی مصر بر مغولان پیروز شدند کشته شدند.
در اواخر قرن نوزدهم، المزار روستایی بود ساخته شده از سنگ که بر فراز یک کوه قرار گرفته بود. گرچه زمین آن صخرهای بود، امّا پیرامون خانهها درختان زیتون کاشته میشد و در جنوبشرق روستا نیز یک حلقه چاه آب حفر شده بود.
مردم المزار مسلمان بودند. نسب آنها به بادیهنشینان السعديون بازمیگشت که خود از اعقاب شيخ سعدالدّين الشيبانی (متوفی به سال 1224)، از صوفیان برجستۀ روستای جبا در جولان سوریه بود. این روستا به محل اسکان پیروان یک طریقت صوفی بود و به محلی برای زیارت مسلمین تبدیل شده بود.[SWP (1881) II:85] المزار زادگاه شيخ فرحان السعدی از رهبران ارشد انقلاب سال 1936 فلسطین بود. در بخش شرقی این روستا یک مسجد وجود داشت.
خانههای المزار قلۀ کوهی را که با اراضی زراعی احاطه شده بود اشغال کرده بودند.کشاورزی که ستون فقرات اقتصاد روستا را تشکیل میداد مبتنی بر تولید غلات، میوهجات و زیتون بود. در سال 45/1944 جمعاً 1/522 هکتار از زمینهای روستا به کشت غلات و حبوبات اختصاص مییافت؛ 9/22 هکتار هم آبیاری شده و یا برای احداث باغاتی که 8/6 آن باغ زیتون بود مورد بهرهبرداری قرار میگرفت.
اشغال روستا و اخراج ساکنین آنها
قوای ارتش اسرائیل پس از آن که روستاهای نورس و زرعين را در روز 30 مه 1948 به تصرّف خویش درآوردند برای اشغال المزار وارد آن شدند.
در کتاب تاریخ جنگ استقلال آمده است که یگان درگیر در این نبرد گردان چهارم تیپ گولانی بوده است. پیشتر، در ماه آوریل، ستاد فرماندهی پالماح به گردان یکم خویش دستور داده بود که «تأسیسات دشمن» را در هر سه روستا «ویران کنند»، امّا به نظر نمیرسد که دستورات ستاد بیدرنگ اجرا شده باشد. اندک زمانی پس از اشغال این روستا، نیروهای اسرائیلی به حرکت خود برای هدف قرار دادن جنين، که آنها در نگهداری از آن ناکام مانده بودند ادامه دادند.
[M:xv, 159; T:179-80]
آباديهاي اسرائيلي در زمينهاي روستا
سه آبادی اسرائیلی بر روی زمینهای روستا احداث شده است؛ آبادی پرازون (179216)، که در سال 1953 بنا شده است؛ آبادی میتاو (178216) که در سال 1954 احداث گردیده است؛ و آبادی گان نیر که در سال 1987 ساخته شده است.
روستا در حال حاضر
محوطۀ روستا با انبوهی از گیاهان خاردار، کاکتوسها و قلوهسنگهای پراکنده پوشانده شده است. هیچ اثری از خانهها و سنگچینهای مرزنمای روستا باقی نمانده است. در قسمتی از زمینهای روستا درختان بادام و کاکتوس به چشم میخورد. زمینهای مرتفع روستا نیز به عنوان چراگاه مورد استفاده قرار میگیرد، سایر قسمتها هم جنگلکاری شده است.