عزیزالله محمدی(امتدادجو)

امروز دیگر تقریبا برای همه مردم جهان و حتی برای سرسخت‌ترین مخالفین فضای مجازی و شبکه‌ها‌‌ی اجتماعی نیز مسجل شده است که زندگی بدون وجود فضای مجازی و شبکه‌ها‌‌ی اجتماعی که ارتباطات را وسعت وسرعت بخشیده امکان ناپذیر است و حتی تصورعدم وجود آن نیز برای همگان ناممکن جلوه می‌کند.

قریب به اکثریت صاحبان گوشی‌ها‌‌ی هوشمند در گوشی‌ها‌‌ی خود صاحب سکوی‌ها‌‌ی ارتباطی داخلی و خارجی هستند و هر کس بنا به ذائقه و گرایش خود صفحات مجازی را نیز دارا است که در آن فعالیت‌های مختلف انجام می‌دهد. در واقع هر کاربر شبکه اجتماعی امروز خود صاحب رسانه‌ای است که می‌تواند حرف خود را به گوش دیگران برساند؛ اما چیزی که این رسانه‌ها‌‌ دارند و متفاوت از رسانه‌ها‌‌ی غیر تعاملی است؛ ویژگی هوشمند بودن آن است که به قاعده، این سکو‌ها‌‌ را به موتورهای جست‌وجوگر نیز متصل می‌کند و در خیلی از مواقع کاربر، اطلاعاتی (مکتوب، تصویری و یا شنیداری) را دریافت می‌کند که اصلا متقاضی آن نبوده و سکوهایی مثل اینستاگرام با تشخیص خود این اطلاعات را برای او به نمایش می‌گذارد.

تقریبا برای همه ما که دست به گوشی هستیم و عادت به سرکشی‌ها‌‌ی متوالی و پی‌در‌پی به صفحات مجازی و شبکه‌ها‌‌ی اجتماعی داریم به کرات اتفاق افتاده است که به فاصله کوتاهی بعد از بیان یک موضوع و یا یک رویداد و...به‌طور مرتب در اکسپلور و یا در گوگل پیرامون آن موضوع یا رویداد، پیشنهادهایی برای بازدید می‌آید و با خود می‌اندیشیم که چه شد که این‌گونه شد و چرا تا من درخصوص این موضوع و رویداد صحبت داشتم - چه در جمع و یا چه انفرادی- این پیشنهادها در فضای مجازی برای من نمایان شد.

قابل توجه است که این اتفاق حتی درخصوص دایره واژگانی هم که به صورت غیر ارادی در پیرامون ما به کار می‌روند نیز اتفاق می‌افتد و ما شاهد هستیم که وقتی در طول روز به طور ناخودگاه و یا به صورت ایجابی در شرایطی خاص در معرض شنیدن کلماتی هستیم که به تناسب نیاز تکرار شده‌اند؛ اطلاعات مرتبط به آن کلمات در قالب تبلیغ و یا در قالب کلیپ از اینستاگرام و گوگل برای ما در اکسپلور و یا تایم لاین و دیوایس به نمایش در می‌آید و ما را در حیرت و تعجب فرو می‌برند که بر چه اساسی این اطلاعات و اتفاق به وجود آمد.

گرچه به واسطه دانش بشری تقریبا همه به این حقیقت دست یافتیم که گوشی‌ها‌‌ی هوشمند به طور گسترده و جدی شنود و حتی پایش می‌شوند؛ اما اثبات این موضوع مهم، نیاز به اسناد و بازگویی مصادیقی دارد که جمع کردن و اثبات آن به دلیل مقاومت و ممانعت و وجود غول‌های رسانه‌ای فضای مجازی مثل فیسبوک، ایکس، اینستاگرام، واتساپ‌، گوگل، آمازون و... سخت است؛ اما در نهایت به رغم آگاهی همگانی به این موضوع، چندی پیش بود که وبسایت افشاگری به نام« ۴۰۴مدیا» ادعا کرد که شرکت متا با سیستم «شنود فعالانه» حرف‌های ما را می‌شنود و طبق آن، برای ما تبلیغات هدفمندی ارائه می‌دهد. انتشار این گزارش در یکی از رسانه‌ها و بازتاب آن در شبکه‌های‌اجتماعی باعث شد تا بسیاری از کاربران از تجربه‌های مشابه خود بگویند و صحت این گزارش را تایید کنند.

به نقل از اکثر رسانه‌ها‌‌ و خبرگزاری‌های داخلی و خارجی و بر اساس اسنادی که در یکی از جلسات این شرکت نمایش داده شده، سیستم شنود، فعالانه بعد از ثبت داده‌های صوتی، آن‌ها را با داده‌های رفتاری هر کاربر تطبیق می‌دهد؛ تا تبلیغات هدفمندتری را به کاربران نمایش دهد. گفته می‌شود بعد از انتشار گزارش ۴۰۴مدیا، گوگل شرکت CMG را از فهرست شرکای خود حذف کرده است.

در طی چندین ماهی که از عمر این ستون«زنگ مجازی- جنگ ترکیبی» می‌گذرد بارها و به طور متوالی اشاره کردیم که اینستاگرام به طور هوشمند علاوه‌بر تشخیص ذائقه بر اساس داده‌ها‌‌ی هر کاربر، او را به سمتی که نقطه تغییر هویتی و یا تغییر ذائقه‌ای هست هدایت می‌کند و هر کاربر را به نقطه قیاس با سبک زیست دیگران می‌رساند.

با نگه داشت این مقدمه، سری به وقایع اخیر و جریانهای شکل گرفته بعد از عملیات «طوفان الاقصی» بزنیم تا ابعاد جدیدی از مسائل پشت پرده اتفاقاتی چون انفجار پیجرهای نیروهای حزب‌الله را -با طرح فرضیه همکاری سکوی‌ها‌‌ و شبکه‌ها‌‌ی اجتماعی با رژیم صهیونیستی- شاهد باشیم.

خبر این بود: «انفجار پیجرهای پیام رسان مردم در لبنان به طور همزمان» در پی این اتفاق قریب به سه هزار 

نفر از شهروندان لبنان دچار جراحات شدید و مصدومیت‌های جدی شدند و تعدادی نیز به شهادت رسیدند. 

اصل ماجرای انفجار پیجرها و بعضی از بیسیم‌ها در لبنان به این شکل بود که باطری لیتیومی آغشته به مواد منفجره این وسایل ارتباطی به طریقی تحریک و به گرمای متناسب با انفجار رسیدند که عملا هرکدام از این دستگاه‌ها تبدیل به یک بمب جیبی همراه شده بودند.

این که این دستگاهها در چه فرآیندی و با چه شیوه‌ای و از طریق چه اشخاص یا شرکت‌هایی به دست نیروهای حزب‌الله رسیده قابل تامل، اما موضوع بحث ما نیست و مهم‌تر از آن، بررسی چگونگی تحریک پذیری باطریهای این دستگاه‌ها هست که در آینده نیز قطعا با توجه به خوی وحشی‌گری رژیم صهیونیستی این اتفاق می‌تواند به شکلهای مختلف تکرار شود.

علاوه ‌بر اتفاق انفجار پیجرها، بیسیم‌ها‌‌، حتی گیت‌ها‌‌ی بازرسی و موتورسیکلت‌ها‌‌، ترور فرماندهان و مسئولین رده بالای حزب‌الله و نیروهای حماس و شهید هنیه، حاوی نکته‌ای است که با ردیابی این شهدا توسط وسایل ارتباطی می‌تواند ارتباط مستقیم داشته باشد و آنها را در طول هم و دقیقا در یک راستا قرار بدهد.

انفجار همزمان بیش از سه هزار دستگاه موضوعی نیست که بتوان به راحتی از کنار آن گذشت و قطعا در برنامه‌ریزی طولانی مدت آن، عامل یا عواملی خاص دخیل بودند؛ اولین دیدگاه کارشناسی آن است این دستگاهها با دریافت فرکانس در محدوده جغرافیای معین به مرحله انفجار رسیده اند

قطعا حضور هواپیماها و پهپادهای جنگ الکترونیک و شناسایی آمریکا و اسرائیل که همزمان با لحظه‌ها‌‌ی انفجار در آسمان لبنان بودند موید بر ارسال فرکانس و تحریک پیجرها است و جای هیچ‌گونه شکی را برای چگونگی شکل گیری این عملیات تروریستی باقی نمی‌گذارد؛ اما سؤال این است که محل وجود پیجرها و حضور برخی عوامل حزب‌الله در این عملیات تروریستی چگونه شناسایی و مورد حمله امواج و فرکانس‌ها‌‌ قرار گرفته است.

نظریه قریب به باور کارشناسان نظامی و جنگ الکترونیک، ارسال فرکانس به محدوده معین حضور عوامل حزب‌الله است که تقریبا همگی دارای دستگاه‌های پیجر بوده‌اند و این موضوع مطرح می‌شود که این پیجرها نه تنها به عنوان دستگاه منفجره به کار گرفته شدند؛ بلکه به عنوان GPS مکان یاب نیز از آن استفاده شده و همین موضوع کار را برای ارسال فرکانس‌های تحریک‌کننده پیجرها راحت کرده است.

اما آنچه که در این ستون «زنگ مجازی- جنگ ترکیبی» قابل طرح است؛ علاوه ‌بر مورد فوق، توجه به سکوها‌‌ی شبکه‌ها‌‌ی اجتماعی و فضاعی مجازی است که سالهاست به عنوان یک ماشین غول آسای جمع‌آوری داده‌ها‌‌ی مخاطبین، اطلاعات مخاطبین را جمع‌آوری، دسته‌بندی و سپس هدایت پذیر می‌کنند. 

ستون «زنگ مجازی- جنگ ترکیبی» علاوه ‌بر تایید نظریه کارشناسان مبنی بر استفاده از فرکانس‌ها‌‌ و طول موجهای الکترونیک جهت تحریک پیجرها، مجددا این سؤال را مطرح می‌کند که چگونه این حجم از باطری‌ها‌‌ به یکباره منفجر شدند؟

پاسخ واضح است! با شناسایی شعاع مکانی پیجرها و اسباب الکترونیکی مثل گوشی‌ها‌‌ی همراه.

سؤال بعدی: این افراد(نیروهای حزب‌الله) و شعاع حضور افراد دارای پیجرها و اسباب الکترونیک چگونه از سایر مردم تفکیک و از قبل شناسایی شده‌اند؟

پاسخ: علاوه‌بر امکان نصب GPS‌، قطعا مکان نما‌ها‌‌ی سکو‌ها‌‌یی مثل واتساپ و یا ااینستاگرام نیز در این امر می‌توانند مشارکت جدی داشته باشند که این سکو‌ها‌‌ با شناخت دقیقی که از مخاطبین دارند؛ افراد را بر اساس اطلاعات دسته‌بندی شده به سرویس‌های اطلاعاتی، امنیتی و نظامی رژیم جنایتکار صهیونیستی و آمریکا معرفی می‌کنند.

به طور مسلم روند شناسایی افراد از سوی سکو‌ها‌‌ در این شیوه، استفاده از فرآیند طولی و موضوعی پست‌ها‌‌ی به اشتراک گذاشته شده و یا از هشتگ‌های متوالی و یا از سایر فعالیت‌های اختصاصی فضای مجازی کاربران است که هر فرد با این نوع فعالیت‌ها ماهیت و تعلق و گرایش و حتی جغرافیای فکری و فیزیکی خود را نمایان می‌کند که در چنین مواقعی شرکت‌های پیام رسانی مثل اینستاگرام و واتساپ به راحتی اطلاعات هر کاربر را در اختیار نظام سلطه و زورگو قرار می‌دهد.

این موضوع (دخالت سکو‌ها‌‌ی اینستاگرام و واتساپ در انفجار پیجرهای نیروهای حزب‌الله) به عنوان یک «فرضیه» در همین ستون باقی بماند تا در گذر زمان، ابعاد آن را ضمن بررسی و واکاوی، بیشتر شاهد باشیم.