تأثیرات نورانی قرآن بر انسان
فرید مظفری
قرآن، نور است. این صفت ذاتی قرآن بیگمان در هر کسی که قرآنی شود، خودش را نشان میدهد و نورانی میشود. از این رو اهل بصیرت به آسانی، اهل قرآن را به نور قرآن میشناسند و آثارش را مییابند.
این کتاب کریم الهی چنان تأثیرگذار است که حتی نگاه کردن به آن آثار نورانیت را به جا میگذارد، چه رسد که شخص بدان ایمان آورده، به قرائت و ترتیل آن بپردازد و فلسفه و سبک زندگی خویش را بر اساس آن تنظیم کند.
ویژگیهای قرآنی
شاید بتوان گفت که از نامهایی که خدا برای قرآن در قرآن بیان کرده بتوان ارزشهای آن را یافت. البته پیش از آن میتوان گفت با توجه به این حقیقت قرآنی و سنتالهی: «کل یعمل علی شاکلته؛ هر کسی بر اساس شاکله خویش عمل میکند»(اسراء، آیه 84)، قرآن به عنوان عمل و فعل الهی نیز آیتی بزرگ از «شاکله» الهی است.
از این رو، هر چیزی که به عنوان صفات الهی مطرح است، در قرآن تجلی یافته است که از جمله مهمترین آنها «نور» است؛ زیرا خدا به صراحت میفرماید: الله نور السموات و الارض؛
خدا نور آسمانها و زمین است.(نور، آیه 35)
همچنین قرآن، به یک معنا چراغی نور افکن(احزاب، آیه 46) و حتی «روح» است(شوری، آیه 52) و آثار روح را با خود همراه دارد که حقیقتی بس عظیم و ناشناخته و عامل حیات هر چیزی از جمله حقیقت عظیم انسان است که به او امکان خلافت الهی را بخشیده و سجده همگان را بر اساس تکوین به دنبال داشته است.(ص، آیه 72؛ اسراء، آیه 75)
جامعیتی که قرآن به سبب ویژگیهای اختصاصی و ارتباط مستقیم با خدا دارد، موجب میشود تا به عنوان «تفصیل کل شی»(یوسف، آیه 111) و «حق» مطلق(یونس، آیه 108) و «حق الیقین» باشد(واقعه،
آیه 95)؛ یعنی همانند «الله»، قرآن نیز «انه الحق» است.
(فصلت، آیه 53) بنابراین، صفاتی چون حبل الله(آل عمران، آیه 103)، ذکر الرحمن(زخرف، آیه 36)، عروه الوثقی(بقره، آیه 256؛ لقمان، آیه 22)، علم مطلق(یونس، آیه 93)، کلام الله(توبه، آیه 6)، کریم(واقعه، آیه 77) و مانند آنها جزئی از این حقیقت عظیم روح الله بودن قرآن است.
این کتاب آسمانی از نظر ارزشی از همه دنیا و داراییهایی آن برتر است؛ زیرا دنیا تنها بخشی از حقیقت نورالله و روح الله است، در حالی که قرآن فراتر از آن قرار میگیرد و به عنوان روح الله در مقام «امر» فراتر از «خلق» قرار دارد. از همین رو بارها از برتری قرآن بر همه دنیا و ما فیها سخن به میان آمده است.(یونس، آیات 57 و 58)
البته ممکن است کسی بگوید که کتب آسمانی دیگر چون صحف ابراهیم(ع) یا تورات و انجیل نیز است که همسنگ قرآن است، اما از نظر قرآن، بهترین و برترین کتاب آسمانی در مقایسه با دیگر کتب همین قرآن است.(زمر، آیه 23) بنابراین، قرآن را میباید به عنوان «خیر» دانست که هیچ شر در آن راه ندارد. (نحل، آیه 30) پس لازم است تا قرآن را به عنوان شفا(یونس، آیه 57؛ اسراء، آیه 82؛ فصلت، آیه 44) مد نظر قرار دارد که دلهای مرده و بیحیات را حیاتی میبخشد(یس، آیه 70) و روح حیات را در دلهای مرده جا میدهد.(شوری، آیه 52)
آثار گوشسپاری و عمل به قرآن
زمانی میتوان به طور کامل و تمام از آثار روحی و نورانی قرآن بهره برد که به آن به عنوان وحی الهی نگریست و آن را با جان دل گوش داد و تصدیق نمود و به محتوای آن عمل کرد. از همین رو خدا در قرآن، بر اصل گوش سپاری همراه با سکوت تأکید میکند تا آثار رحمت که از تجلیات روح الهی قرآن است بر جان شنونده ظهور کند.
(اعراف، آیه 204)
از نظر قرآن، تنها مؤمنان حقیقی هستند که گوشجان به قرآن میسپارند و با گوش سپاری به آیات آن از نور هدایت قرآنی بهرهمند شده و به سوی حق و حقیقت رهنمون میشوند و بیماریهای روحی و روانی خویش را درمان کرده و حیات طیب مییابند و خود را برای ابدیت آماده میکنند.(جن، آیات 1 و 2 و 13؛ روم، آیه 53)
بیگمان نخستین آثار گوش سپاری و تصدیق علمی و عملی نسبت به قرآن، اعتراف به حقانیت آن به عنوان کتابی آسمانی(مائده، آیات 82 و 83) و خضوع و خشوع جسمی و جانی در برابر آن(اسراء، آیات 106 و 107 و 109)، سجده در برابر عظمت آن(همان؛ مریم، آیه 58)،گریه از سر ذوق یا ترس(همان) و بهره مندی از رحمت رحمانی الهی(همان؛ اعراف، آیه 204) و مانند آنها خواهد بود.
کسی که به قرآن گوش جان میسپارد و حرفقرآن را به معنای حقیقی میشنود و بدان ایمان آورده و تصدیق میکند، نه تنها از رحمتهای عام و خاص الهی بهرهمند میشود(انعام، آیه 54؛ اعراف، آیات 52 و 203؛ جاثیه، آیه 20)، بلکه نسبت به حقایق هستی درک صحیح و فهم درستی مییابد(نمل، آیات 80 و 81)، و در مسیر رشد و کمال قرار میگیرد
(جن، آیات 1 و 14)، و به سبب مراقبت و کسب تقوای الهی، رنگ خدایی گرفته و «صبغه الله» در او ظهور میکند(بقره، آیات 136 و 138) و خدایی میشود تا جایی که در دنیا به مقام خلافت الهی و در آخرت به رستگاری ابدی میرسد.(بقره، آیات 4 و 5 و 30 و 31)؛ زیرا کسی که رنگ خدایی گیرد و اسمای الهی در او ظهور یابد شایسته جایگاه خلافت الهی است.(بقره، آیات 30 و 31)
از نظر قرآن، این کتاب آسمانی میتواند انسان را در راه وصول به مقامات و کمالات بلند یاری کند و دستگیر و کمک کار او باشد، بلکه تنها صراط مستقیم است که انسان در آن میتواند با تسلیم در برابر اوامر و نواهی بیان شده در آن و مراقبت و اهتمام به نماز و انفاق و مانند آنها (بقره، آیات 2 تا 5؛ انعام، آیه 92)، به مقام و منزلت رفیع گواهان خدایی
(مائده، آیه 83)، مقام صالحان(مائده، آیات 83 و 84)، محسنین(مانده، آیات 83 و 85) و دیگر مقامات بلند معنوی برسد و از همه معارف قرآن(روم، آیه 53) برای مقام عالی خلافت الهی در دنیا و رستگاری اخروی بهرهمند شود.
این کتاب الهی به سبب ویژگی منحصر به فرد خود، میتواند تأثیرات شگرف در جان و روان انسان بگذارد که تأثیرات آن نه فقط بهخاطر نوع گوش سپاری و ایمان و عمل به آن، بلکه حتی متاثر از زمان و مکان است، تا جایی که تأثیرات ترتیل و تلاوت آن در شب، بسیار بیشتر از روز است، به حدّی که خدا به پیامبر(ص) فرمان میدهد تا شب را برای تلاوت و ذکر انتخاب کند. عظمت قرآن تنها در زمان وحدت وجودی انسان در شب که دور از هر گونه قال و قیل و مشغولیتهای دنیوی است، اتفاق میافتد.
بنابراین، بهترین زمان دریافت و بهره مندی از آثار قرآن، شب هنگام بهویژه سحرگاهان است.(مزمل، آیات 1 تا 5)