بعد از ترور عماد مغنیه دوم حزبالله همچنان قدرتمند ادامه میدهد
امین الاسلام تهرانی
اشاره: گرچه بعد از ماجرای مشکوک مجدل شمس رژیم آپارتاید اسرائیل فشارها را بر حزبالله افزایش داده است و حتی به ترور «فؤاد شکر» که در واقع مغنیه حال حاضر حزبالله بود دست زد، اما حزبالله همچنان با قوت و قدرت به عملیات خود ادامه میدهد تا زمان انتقام اصلی فرا برسد. حزبالله لبنان طی ماههای اخیر و در پی جنایات هولناک رژیم صهیونیستی در نوار غزه و به خاک و خون کشیدن شمار زیادی از فلسطینیان در این منطقه، در کنار هدف قرار دادن تعداد زیادی ازتانکها و خودروهای نظامی اسرائیل، دهها پایگاه نظامی و جاسوسی این رژیم را در شمال سرزمینهای اشغالی هدف قرار داده است، موضوعی که سبب هراس صهیونیستهای شهرکنشین در این مناطق شده است. تاکنون دهها هزار صهیونیست از ترس حملات مقاومت لبنان از شهرکهای صهیونیست نشین نزدیک مرزهای لبنان فرار کردهاند و آنطور که خبرنگار شبکه 14 رژیم صهیونیستی گفته بود، نظامیان اسرائیلی مثل اردک در مرزهای با لبنان شکار میشوند. این گزارش به نقش همچنان فعال حزبالله و رهبر آن در جنگ اخیر غزه میپردازد.
سرویس خارجی
در ابتدا رویترز به نقل از منبع امنیتی که نامش را فاش نکرد، خبر داد که یک فرمانده بزرگ حزبالله هدف حمله رژیم اسرائیل قرار گرفته است و سرنوشتش مشخص نیست. کانال سیزدهم تلویزیون رژیم صهیونیستی نیز گفت که یک فرمانده حزبالله در این حمله ترور شده است. دقایقی بعد ارتش رژیم صهیونیستی در بیانیهای اعلام کرد که یک حمله هوائی هدفمند در بیروت علیه یک فرمانده حزبالله انجام شده است. ارتش رژیم صهیونیستی در حالی که خود مسئول حادثه مجدل شمس است، مدعی شد شخصی که هدف قرار گرفته مسئول حمله در مجدل شمس است! براساس تصاویر منتشرشده در رسانههای صهیونیستی، «بنیامین نتانیاهو» شخصاً در «اتاق عملیات» حضور یافته و هدایت عملیات ترور را بر عهده داشته است.
فردای آن روز روابط رسانهای جنبش حزبالله لبنان در بیانیه اولیهای درباره این حمله اعلام کرد: «همانطور که مشخص شد، دشمن صهیونیستی روز سهشنبه به حومه جنوبی بیروت یک ساختمان مسکونی در یکی از محلههای آن را هدف قرار داد که منجر به شهادت تعدادی از شهروندان و زخمی شدن تعدادی دیگر شد؛ و تخریب عمده تعدادی از طبقات ساختمان.» به گزارش مرکز رسانهای حزبالله، در این بیانیه آمده است: «در آن زمان رهبر بزرگ جهاد، برادر فؤاد شکر (حاج محسن) در این ساختمان حضور داشت.»
فؤاد شکر که بود؟
ارتش رژیم صهیونیستی با نقض حریم هوائی لبنان به مجتمع سیده زینب در خیابان «سید عباس موسوی» در ضاحیه بیروت حمله کرد. این رسانهها اقدام برای ترور حاج محسن را در سطح حذف شهید «عماد مغنیه» تحلیل کردند. گفته میشود او فرمانده موشکی حزبالله و مشاور «سید حسن نصرالله» بود. پیش از این آمریکا فواد شکر ملقب به حاج محسن را به اتهام حمله به پایگاه تفنگداران نیروی دریایی در سال ۱۹۸۳ در «لیست سیاه» خود قرار داده و برای دستگیری وی جایزه ۵ میلیون دلاری قرار داده بود. در جریان این حمله تاریخی ۲۴۱ آمریکایی کشته و ۱۲۸ تن دیگر زخمی شدند. ذکر این نکته لازم است که حاج محسن نخستین فرمانده مقاومت است که نام وی در لیست تحریمهای آمریکا قرار گرفته است. ظاهراً اسرائیل پیش از این سوء قصد هدفمند در بیروت، به طرف آمریکایی اطلاع داده است.
فعالیتهای جهادی حاج محسن در مبارزه با رژیم صهیونیستی به دهه هشتاد میلادی باز میگردد. حاج فؤاد شکر مشاور ارشد سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله در امور نظامی است. حاج محسن در جنگ داخلی سوریه مسئولیت آموزش نیروهای حزبالله و ارتش سوریه در مبارزه با تروریسم سلفی- تکفیری را بر عهده داشت. وی از اعضای ارشد «شورای جهاد» بالاترین نهاد نظامی حزبالله است. او از دوستان نزدیک عماد مغنیه بوده و جزء حلقه نزدیکان به سید مقاومت شناخته میشود. به دنبال این حمله هم حزبالله عملیات خود را از سر گرفت و همچنان شمال اراضی اشغالی را در حالت جهنمی برای صهیونیستها نگه داشته است. اما باید ریشهایتر حزبالله را شناخت.
جنبش حزبالله لبنان در سال ۱۹۸۲م به منظور مقابله با اسرائیل و با حمایت جمهوری اسلامی ایران تأسیس شد، اما میتوان گفت که در سال ۱۹۸۵م ایدئولوژی و استراتژی خود مبنی بر مقابله با اسرائیل را علنی کرد. فعالیت حزبالله در سالهای اول بر اجرای عملیاتهای فردی علیه نیروهای اسرائیلی متمرکز بود، اما بهتدریج این شیوه تغییر کرد. نیروهای این حزب در واکنش به ترور «سید عباس موسوی»، دبیرکل وقت حزبالله، برای نخستینبار موشکهای کاتیوشا به سوی شهرکهای صهیونیستنشین شمال فلسطین شلیک کردند. به هر حال از آن زمان تاکنون آنقدر تحولات سریع بوده که حالا حزبالله دشمن شماره یک و خطر اصلی برای هستیِ رژیم آپارتاید در جهان عرب است. حالا و در شرایطی که رژیم صهیونیستی بعد از گذشت هشت ماه هنوز نتوانسته تونلهای حماس را در نوار غزه نابود کند و یا سران این جنبش را بازداشت و یا حتی یکی از اسرای خود را آزاد کند اینک با تشدید حملات حزبالله لبنان در جبهه شمالی دَم از احتمال حمله به جنوب لبنان میزند!
نصرالله و جنگ اخیر
در واکنش به بیش از هفت دهه اشغالگری و نسلکُشی تدریجی فلسطینیان توسط رژیم صهیونیستی، نیروهای مقاومت فلسطین روز شنبه ۱۵ مهرماه برابر با هفتم اکتبر ۲۰۲۳، عملیات غافلگیرکنندهای با نام «طوفان الاقصی» را از غزه (جنوب فلسطین) علیه مواضع رژیم اشغالگر قدس آغاز کردند و ضربهای مهلک به این رژیم زدند. این رژیم که ناتوان از جلوگیری از این عملیات بود برای تلافی و جبران شکست خود و توقف عملیات مقاومت، تمام گذرگاههای نوار غزه را بست و شروع به بمباران این منطقه کرد تا انتقامش را از کودکان غزه بگیرد. حمایت غرب از رژیم صهیونیستی به بهانه دفاع از خود، عملاً چراغ سبز و مجوزی برای تلآویو در ادامه کشتار بیرحمانه کودکان و زنان فلسطینی است. اما تمام این حمایتها یک نگرانی را مرتفع نکرده است، و آن گشوده شدن جبهه شمال و وارد شدن حزبالله به یک نبرد گسترده و کامل است.
شاید یکی از پربازدیدترین سخنرانیهای «سید حسن نصرالله» روز جمعه (12 آبان) برگزار شد. وقتی دشمنان پیش و بیش از دوستان منتظر حضورش هستند، غیبتِ او باعث وحشت و سردرگمی دشمنانش میشود، صهیونیستها به ویژه شهرکنشینانِ شهرکهای نزدیک به مرز لبنان به سخنان او بیش از سخنان رهبرانِ رژیمِ خود اعتماد دارند، زیرا آنها میدانند که هر وقت وعده داده به وعدهاش عمل کرده است و با اشاره کوچک انگشت او اتفاق بزرگی رخ خواهد داد، روشن است که پس از مدتها سکوت، آن هم در بحبوحه یک جنگ، سخنرانی او چه بازتابی خواهد داشت. پیش از سخنرانی سید مقاومت لبنان، رسانههای رژیم صهیونیستی اعلام کرده بودند ارتش این رژیم پیش از سخنرانی دبیرکل حزبالله به حال آمادهباش کامل درآمده است! به هر حال این سخنرانی برگزار شد. سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان، ساعت 16 و 30 دقیقه به وقت تهران، سخنرانی خود را در بیستوهشتمین روز عملیات «طوفان الاقصی» آغاز کرد. در واقع عنوان این گزارش در مفاد این سخنرانی آمده است.
سید حسن نصرالله در این سخنرانی تأکید کرد: «مردم گفته بودند که سید میخواهد وارد جنگ شود، ما سالهای طولانی است که وارد این جنگ شدهایم، ما از 8 اکتبر [مصادف با 16 مهر، فردای عملیات طوفان الاقصی] وارد این جنگ شدهایم. مقاومت اسلامی لبنان عملیات خود را از روز دوم طوفان الاقصی آغاز کرد و به تمامی مرزهای لبنان و فلسطین اشغالی امتداد پیدا کرد و حتما اخبار آن را پیگیری کردهاید. آنچه که اتفاق میافتد خیلی مهم است، شاید برخی تصور میکنند که حزبالله باید وارد جنگ تمام عیار شود و کاری که ما در مرزها انجام دادیم کم بوده است، البته ما به این مقدار بسنده نخواهیم کرد، اما چیزی که در جبهه ما اتفاق میافتد، اتفاقاتی است که سابقه نداشته است.» دبیرکل حزبالله ادامه داد: «حتی در جنگ 33 روزه نیز این اتفاقات بیسابقه بود، اینکه تمامی پایگاههای اسرائیل در تمامی طول مرزها و نیزتانکها و خودروهای زرهی و پهپادها و تجهیزات فنی آنها مورد حمله قرار بگیرند، اتفاقی بیسابقه است. مقاومت اسلامی لبنان از 8 اکتبر تاکنون جنگ بیسابقه و واقعی را به راه انداخته که متفاوت از جنگهای گذشته است.»
اعتراف به عجز
در روزهای اخیر محافل صهیونیستی با اشاره به تشدید درگیریها در جبهه شمالی درباره خطر جدی جنگ فراگیر با حزبالله لبنان، هشدار دادهاند. در همین رابطه، رئیس سابق موساد جنگ با حزبالله را تهدیدی برای اسرائیل توصیف کرد. «حاییم تومر»، رئیس سابق موساد، در این باره تأکید کرد: «حزبالله موشکهایی در اختیار دارد که میتواند اسرائیل از جمله فرودگاه بنگوریون و حیفا را تا هفتهها فلج کند و ارتش ما هیچ پاسخی برای تهدیدات آنها ندارد. به اعتقاد وی جنگ با حزبالله تهدیدی برای عقیده و نگرش صهیونیسم خواهد بود. جنگ تمام عیار با محور مقاومت را تهدیدی برای موجودیت این رژیم و چشم انداز تعریف شده توسط صهیونیسم جهانی برای آینده آن ارزیابی کرد.»
همزمان با آنکه «ایتامار بن گویر»، وزیر امنیت داخلی رژیم صهیونیستی و چهره افراطی کابینه این رژیم، بار دیگر آغاز جنگی فراگیر و همهجانبه علیه حزبالله لبنان و یورش به خاک این کشور را خواستار شده بود، «ایهود اولمرت»، نخستوزیر سابق رژیم صهیونیستی، در گفتوگو با شبکه ۱۳ تلویزیون این رژیم تأکید کرده بود: «حزبالله این قدرت را دارد که شدیدتر از حملات کنونی، اسرائیل را هدف قرار دهد.» وی افزود: «باید امروز جنگ در غزه را متوقف کنیم.» اولمرت تصریح کرد: «ما شاهد نابودی دراماتیک جایگاه اسرائیل در جهان هستیم. هیچ دستاوردی وجود ندارد که بتواند هزینه سنگین عملیات در رفح را بپردازد.»
«یائیر لاپید»، نخستوزیر پیشین رژیم اسرائیل و سیاستمدار اپوزیسیون، گفته بود که «همزمان با آتش گرفتن شمال اسرائیل، توان بازدارندگى اسرائيل نیز در حال سوختن است و اين به دلیل وجود یک دولت شکست خورده است.»
شتاب عملیات نظامی حزبالله علیه اماکن و شهرکهای اسرائیلی در شمال اراضی اشغالی در حال افزایش است که یکی از آخرین موارد آن، عملیات پهپادی ویژه علیه محل تجمع نیروهای اسرائیلی در «حورفیش» بود که رسانههای اسرائیلی آن را «حملهای دشوار و سنگین» توصیف کردند. روزنامه یدیعوت آحارونوت نوشته بود حزبالله از زمان آغاز جنگ از حجمی از تسلیحات استفاده کرده است که نشانگر وجود زرادخانه تسلیحاتی عظیمی است که فراتر از تصورات نهادهای اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل است. به نوشته این روزنامه، حزبالله در صدها مورد ترجیح داد سلاحهایی را انتخاب کند که قادر به دور زدن سامانههای پدافند هوائی (گنبد آهنین) و جنگ الکترونیک باشد و به عنوان جایگزینی برای راکتها یا گلولههای خمپارهای باشد که مسافت محدودتری را طی میکنند و از دقت پایین تری برخوردار هستند.
پدافند ناکارآمد
رسانه صهیونیستی کالکاسیت در مقالهای به قلم «نیتسان سادان» به بررسی حملات موشکی و پهپادی موفق حزبالله لبنان به سرزمینهای اشغالی پرداخته و این سؤال را مطرح کرد که چرا سامانههای ضد موشکی رژیم صهیونیستی قادر به رهگیری این موشکها و پهپادها نیستند؟ سادان مقاله خود را به عملکرد موشک «برکان» حزبالله لبنان اختصاص داده و این موشک را از نوع تسلیحات مرکب توصیف میکند که تولید تمامی اجزای آن تنها در یک ساعت ممکن است و نیازی به جوشکاری نیز در آن دیده نمیشود. این موشک از نوع موشکهای سنگین وزن است، اما برخلاف موشکهای دیگر نیاز به سوخت زیادی برای پرتاب ندارد، اما از کلاهک انفجاری بزرگی برخوردار است. بر اساس این گزارش، حزبالله لبنان از موشک مذکور در جریان جنگ سوریه در سال ۲۰۱۲ پرده برداری کرد. این موشک ابزاری آسان و اقتصادی برای از بین بردن استحکامات ارتش دشمن به شمار میرود. بر اساس این گزارش شلیک این موشک نیاز به خطر بالایی ندارد و سکوهای پرتاب آن را میتوان بر روی یک کامیون حمل کرد و بعد از یک دقیقه از پرتاب نیز آن را مخفی کرد. هزینه تولید هر فروند از این موشک کمتر از ۴۰۰ دلار است، اما خسارتهایی که میتواند به مواضع دشمن وارد کند، بسیار زیاد است. نویسنده صهیونیست میافزاید که این موشک مانند یک آبگرمکن خورشیدی است و حرکت آن در هوا بسیار کند است، به گونهای که امکان دیدن آن وجود دارد. همین موضوع است که باعث پیچیدگی رهگیری این موشک میشود. بر اساس این گزارش سامانه موشکی مذکور درگریزاز سامانههای راداری بسیار دقیق عمل میکند و حتی اگر موشک مهاجم بسیار سریع باشد یا در ارتفاعی پایین پرواز کند، امکان فرار توسط این موشک وجود دارد. چرا که این موشک، یک موشک منظم نیست و در ارتفاعی بسیار پایین حرکت کرده و در مسافتهای کوتاه شلیک میشود. نیروهای حزبالله این موشکها را در مسافتهای بسیار کوتاه پرتاب میکنند و مرحله پرتاب تا برخورد این موشک بیش از ۱۰ ثانیه طول نمیکشد. به این ترتیب سامانه گنبد آهنین فرصت رهگیری این موشک را در این مدت کم پیدا نمیکند.
فلاکت صهیونیسم
چندی پیش روزنامه القدس العربی نوشته بود که حزبالله لبنان توانسته به صورت تصاعدی عملیات ایذایی علیه دشمن صهیونیستی طی ماههای گذشته انجام دهد و تلآویو را مجبور کند یکسوم نیروهای خود را به سمت جبهه شمالی گسیل کند. اشغالگران صهیونیست در سایه همین عملیاتهای حزبالله لبنان مجبور شدهاند شهرکهای نزدیک به خط آتش حزبالله را تخلیه کنند اما حزبالله طول و عرض جبهه درگیری را افزایش داده و بلندیهای اشغالی جولان سوریه و الجلیل علیا را نیز اضافه کرده است. حملات سهمگین نیروهای لبنانی باعث شده دشمن صهیونیستی روحیه خود را از دست داده و بفهمد که نمیتواند حزبالله را مهار کند. عملیات پهپادهای حزبالله نیز دقیقتر و هوشمندتر و در برابر سیستمهای هوائی رژیم صهیونیستی فریبندهتر شده است.صهیونیستها میدانند توان حزبالله ده برابر حماس است و نیروهای لبنانی تنها پنج درصد از قدرت خود را نشان دادهاند.
روزنامه العربی الجدید نیز درخصوص تحولات شمال اراضی اشغالی نوشته بود که حملات سنگین حزبالله علیه مناطق شمالی و آتش سوزی گسترده در این مناطق باعث شده خسارات شدیدتری از جنگ ۲۰۰۶ روی دست تلآویو باقی بماند. حزبالله به تازگی از تسلیحات جدید خود مانند موشکهای برکان، پهپادهای انتحاری و دیگر جنگ افزارهایی رونمایی کرده که اثرات آنها را میتوان در مواضع ارتش رژیم صهیونیستی به خوبی مشاهده کرد. در اثر این حملات، شهرکهای صهیونیست نشین به شهر ارواح تبدیل شدهاند. اگر اسرائیل علیه حزبالله جنگی به راه بیندازد باید بداند که نابودی حزبالله مانند نابودی حماس در غزه نیست و یک هدف محال به شمار میرود.
روزنامه عبری زبان معاریو نوشته بود: «سالهای متمادی سران اسرائیل در طرح تهدیدهای توخالی درباره نابودی حزبالله تخصص یافتهاند همانگونه که حماس را تهدید به نابودی کردند اما دشمن مدتها است میداند این حرفها توخالی است و به همین دلیل است که ما اکنون به این نقطه رسیدهایم. در ادامه این گزارش عنوان شده است که در 2 هفته اخیر شاخه نظامی حزبالله بر حملاتش در طول مرزهای شمالی افزود و حملات پهپادی آن دقیقتر و حملات توپخانهای آن سنگینتر شده و البته در آنها موفق بود و موشکهایی که شلیک کرد موجب آتشسوزی در زمینهای نزدیک به مرزها شد، چه کسی آتشسوزیهای گستردهای را که این هفته در چند خانه واقع در شهرکهای ارتفاعات نفتالی رخ داد و آنها را با خطر ویرانی مواجه کرد، ندید؟» همچنین در گزارش این روزنامه عبری زبان آمده بود: «ارتش اسرائیل اگر میتوانست کل لبنان را به آتش بکشد یا بیروت را اشغال کرده و یا ویران کند، این کار را در همان ابتدای جنگ انجام داده بود و اگر این کار را نکرده، پس احتمالاً نمیتواند این کار را انجام دهد یا اینکه توجیهی برای این کار وجود ندارد و اگر نمیتواند و یا نمیخواهد (این کار را انجام دهد) بهتر است سکوت کند، دشمن متوجه تردیدها و اختلاف نظرها میشود...»
رسانههای رژیم صهیونیستی با اعتراف به اینکه ارتش این رژیم برای پهپادهایی که در ارتفاع پایین پرواز میکنند، راهحلی ندارد، حمله به لبنان را برای تلآویو فاجعهبار میدانند. رسانههای رژیم صهیونیستی تأکید میکنند، «شرایط در شمال (فلسطین اشغالی) بهتر نبوده بلکه برعکس بدتر است.» همچنین این رسانهها اعتراف میکنند که «ارتش اسرائیل راهحلی برای پهپادهایی که در ارتفاع پایین به پرواز درمیآیند، ندارد و حمله به لبنان موجب بروز فاجعهای برای اسرائیل خواهد شد. نیروهای نظامی و ذخیره ما فروپاشیدند، انبارها پر نیستند و ما از کمبود شدید نیروی انسانی رنج میبریم.»
گیجی
با توجه به این موارد بیخود نیست که رئیس فراکسیون وفاداری به مقاومت در پارلمان لبنان تأکید کرده بود رژیم صهیونیستی در تحقق اهدافش در جنگ غزه ناکام مانده و در دور باطل گرفتار شده است. «محمد رعد»، رئیس فراکسیون وفاداری به مقاومت، در مراسم تجلیل از شهید «احمد طبوش»، یکی از رزمندگان مقاومت لبنان، تصریح کرده بود که پیروزی در غزه، حفاظت از لبنان است و کسی که تاثیر لبنان را در غزه نمیبیند درک درستی از جنگ و جزئیات آن ندارد. رعد تاکید کرد مقاومت لبنان تاثیر عمیقی بر دشمن صهیونیستی و ناکامی او را در دستیابی به اهدافش در جنگ غزه گذاشت. اما رژیم صهیونیستی همچنان در برابر سرنوشت سرسخت است، در حالی که میداند شکست خورده است.
مسئله بازدارندگی
چند روز پیش در گزارش روزنامه آمریکایی واشنگتن اگزماینر آمده بود، حزبالله لبنان با داشتن حدود ۳۰ تا ۵۰ هزار نیرو و بیش از ۱۵۰ هزار موشک و تجربه جنگی گسترده در سوریه و مناطق مختلف خاورمیانه، این قدرت را به یکی از خطرناکترین دشمنان رژیم صهیونیستی تبدیل کردهاست. در ادامه این گزارش نیز «جاناتان شانزر»، معاون رئیس مؤسسه دفاع از پژوهشهای دموکراسیها، نیز توان جنگی حزبالله را با آنچه در اختیار دارد با یک کشور متوسط اروپایی همردیف دانسته و گفته بود: «فکر میکنم سطح فعلی تنش حاکی از احتمال جدی قصد حزبالله برای مداخله است، در واقع حزبالله برای چنین زمانی ایجاد شده و تمرکز اصلی آن بر قدرت اصلیاش یعنی انبار بزرگ موشکیاش خواهد بود که با آن میتواند بر گنبد آهنین اسرائیل و دیگر سامانههای پدافند هوائی غلبه کند. در اینجا نوبت به موشکهایی میرسد که رژیم صهیونیستی را به شکل کامل بمباران خواهند کرد چراکه هیچ راهی برای مقابله با شلیک ۱۲۰ هزار موشک و رگبار گستردهای از مهمات هدایتشونده همزمان با موشکهای غیر هدایت شونده برای غلبه بر سامانه گنبد آهنین اسرائیل وجود ندارد چراکه این رژیم تعداد زیادی موشکهای رهگیر در اختیار ندارد و با وارد آمدن خسارات سنگین به شهرها و زیرساختهای اسرائیل، نتیجه آن برای اسرائیل یک فاجعه خواهد بود.» و این یعنی همان بازدارندگی حزبالله که در طول سالها به وجود آمده است.
همانطور که خود مقامات و محافل اسرائیلی اعتراف میکنند، معادله بازدارندگی مقاومت لبنان و افزایش چشمگیر توانمندیهای نظامی آن یکی از بزرگترین دغدغههای صهیونیستها در سطح چالشهای خارجی این رژیم است. این معضل تلآویو زمانی تشدید شده که اکنون بعد از گذشت 16 سال از دومین شکست خفتبار اسرائیل مقابل حزبالله، صهیونیستها بار دیگر خود را در معرض خطر جنگی تازه با این حزب میبینند. عمده علت این ترس اسرائیلیها به تحولات اخیر در پرونده مناقشه مرزی با لبنان برمیگردد. چند ماه پیش بود که مرکز پژوهشهای امنیت داخلی رژیم صهیونیستی با اشاره به اینکه این رژیم از ترس رویارویی با حزبالله مسئولیت انجام حمله موشکی از جنوب لبنان را به گردن گروههای فلسطینی انداخت، تاکید کرد، بازدارندگی اسرائیل مقابل حزبالله شکست خورده است. کارشناسان و محققان اسرائیلی در یک مطالعه تحقیقاتی که توسط مرکز پژوهشهای امنیت داخلی رژیم صهیونیستی وابسته به دانشگاه تلآویو منتشر شد، اذعان کردند که اسرائیل قدرت بازدارندگی خود را در برابر حزبالله از دست داده و تصمیمسازان در تلآویو باید قبل از اینکه خیلی دیر شود یک استراتژی مناسب برای احیای بازدارندگی اسرائیل اتخاذ کنند. این مرکز صهیونیستی افزود، در دوره اخیر احساس قدرت در (سید) حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله بسیار افزایش یافته و این موضوع اسرائیل را با چالشهای پیچیدهای مواجه میکند؛ به این صورت که اسرائیل بعد از این چگونه میتواند توان بازدارندگی خود را در برابر حزبالله و حماس حفظ کند، بدون اینکه این امر منجر به یک درگیری نظامی بزرگ شود. علیرغم نیاز اسرائیل به انجام عملیات نظامی برای پاسخ به حزبالله با هدف احیای بازدارندگی خود، اما این امر پیامدهای راهبردی زیادی خواهد داشت که اسرائیلیها باید به آن توجه کنند. بنابراین هرگونه عملیات نظامی علیه حزبالله پاسخ سختی از جانب این حزب به همراه خواهد داشت و حزبالله اقدام به انجام عملیاتی میکند که ضربه بزرگی به جبهه داخلی اسرائیل وارد کند.
نظریه بازدارندگی یک نظریه در امنیت بینالملل است که دو قرنی قدمت دارد اما پس از اختراع و استفاده از بمب اتم از سوی آمریکا و آغاز جنگ سرد مورد توجه و تمرکز قرار گرفت. نظریه بازدارندگی بیان میکند که برخی جنگافزارها، به علت دقت و قدرت تخریبگری بالا، میتوانند از حمله نظامی یک کشور قدرتمندتر جلوگیری کنند.
«میچ پروتِرو» در مقالهای که سال پیش در «بیزینس اینسایدر» منتشر شد، آورد که نیروهای اسرائیلی در سال 2006 با تحیر بسیار دریافتند که حزبالله بخش اعظم جنوب لبنان را به استحکامات سختی تبدیل کرده که از هوا قابل دیدن نیستند. یک مقام سابق اطلاعاتی نظامی اسرائیل که خواست نامش فاش نشود، گفت: «در سال 2006 مشخص شد که پس از عقبنشینی نیروهای نظامی اسرائیل از لبنان، حزبالله کل جنوب این کشور را سنگرسازی کرده و احمقانه است که کسی فکر کند حزبالله از آن زمان تاکنون این سنگرها را تقویت نکرده است. حزبالله توانایی نظامی خود را با دقت و با تمرکز منحصر به فرد طراحی کرده است: تا زمانی که موشکها در سرزمینهای اشغالی و در شهرک سازیهای اسرائیلی فرود آیند، حزبالله برنده است. حزبالله معتقد است که میتواند بیشتر از اسرائیل درد درگیری را تحمل کند و احتمالا درست است.»
او در جایی دیگر به نقل از یک مقام صهیونیست مینویسد، ایران و حزبالله سطحی از بازدارندگی ایجاد کردهاند که رژیم صهیونیستی در دهه ۱۹۷۰ حتی تصور نمیکرد. ایران ۳۰ سال از حزبالله حمایت کرده و حزبالله عامل بازدارنده قدرتمندی شده است، به این معنی که اگر رژیم صهیونیستی به ایران یا برنامه هستهای آن حمله کند، آنها هم تلآویو یا شاید حتی تأسیسات هستهای اسرائیل را هدف خواهند گرفت.
* منابع در دفتر روزنامه موجود است.