کد خبر: ۲۹۲۹۰۵
تاریخ انتشار : ۱۲ مرداد ۱۴۰۳ - ۲۰:۵۲

لزوم اصلاحات جهادی در ورزش (نکته ورزشی)

 
 
سید سعید مدنی
با انجام مراسم تنفیذ و تحلیف، دولت چهاردهم مستقر شد و رئیس محترم جمهور رسما کار و ماموریت سنگین و سترگ خود را آغاز کرد. بیش از هر چیز به سهم خود دعا و آرزو می‌کنیم و امیدواریم که ایشان و همکاران‌شان در انجام ماموریت خود و خدمت به ملک و ملت و تحقق اهداف‌شان موفق باشند که موفقیت ایشان موفقیت «همه» است. طبیعی است که در چنین مواقع و رویدادی مثل شروع کار دولتی تازه، هر صنف و گروهی توقع دارد که در حوزه کاری خودش اصلاحات واقعی و تغییرات مثبتی چهره ببندد و حتما جامعه بزرگ ورزش نیز از این قاعده مستثنی نیست. البته تا آنجا که ما تاکنون دیده و شنیده‌ایم ایشان (و نه فقط ایشان‌، که رقبا و سایر کاندیداها طی فرآیند رقابت و مناظرات انتخاباتی) طرح و برنامه‌ای درباره آینده ورزش ارائه ندادند و این‌قدر بحث‌های اقتصادی و معیشتی و فرهنگی و سیاست خارجی مورد توجه بود که اصلا نوبت نشد حتی نامی از ورزش به عنوان یک سروکار اجتماعی برده و طرحی در حد وعده درباره آن ارائه شود. 
البته موضوع تا حد زیادی طبیعی و قابل درک و هضم بوده و هست. با همه اینها کتمان نمی‌توان کرد که ورزش هم با توجه به دایره وسیع طرفداران و مخاطبان و شاغلان- که بی‌اغراق اکثریت مردم را در سراسر کشور در بر می‌گیرد- از نظر اجتماعی و حتی فرهنگی موضوع مهمی است که حتما باید مورد توجه سیاستگذاران و برنامه‌ریزان واقع شود‌، کاری که بی‌تعارف تاکنون جدی گرفته نشده است. ورزش هم مشکلات خودش را دارد که بسیاری از آنها با سایر معضلات اجتماعی مثل اقتصادی و فرهنگی و اخلاقی و... خاستگاه و ریشه مشترکی دارند. لذا در این نوشته کوتاه فقط می‌خواهیم از سر انجام وظیفه یادآور شویم که دولت جدید و شخص محترم رئیس‌جمهور از ورزش غافل نشوند و حتما برای اداره و مدیریت آن به طور جدی برنامه‌ای اساسی (نه صوری و گذرا) در نظر بگیرند. 
کوتاه عرض کنیم‌، باید ورزش را از دست نامحرمان و منفعت جویان و نفوذی‌های ورزش‌نشناس نجات داد. لذا با توجه به وضع و حال ناخوشایند ورزش امیدواریم در آینده و در مرحله عمل‌، دولت جدید‌، ورزش را دریابد و با اعمال مدیریتی صحیح و جهادی‌، آن را از دست جریانات فرصت‌طلب و افراد منفعت‌جو نجات داده و همپا و همراه با سایر امور در خدمت مردم و منافع ملی و برنامه‌های کلان مملکت قرار دهد.
اکثر اهالی ورزش – به ویژه باتجربه‌هایی که از ورزش تعریفی فراتر از بازی و سرگرمی و برد و باخت و... خلاصه روزمرگی‌ها و مسائل گذرا دارند و آن را بیش از هرچیز یک موضوع مهم با کارکردهای بسیار متنوع اجتماعی و فرهنگی می‌دانند – اعتقاد دارند که ورزش ایران سخت از راه و هدف اصلی خود دور شده‌، سهل است در پاره‌ای از موارد به ضد کارکرد خود تبدیل شده است! نمی‌خواهیم این‌جا زیاد موشکافی کنیم و وارد جزئیات شویم که اولا کار این مقاله نیست، ثانیا در این باره بسیار و به کرات در سال‌های اخیر به سهم و وظیفه خود نوشته و تذکر داده‌ایم و... اما می‌خواهیم یک بار دیگر- و این بار به بهانه ذکر شده- تاکید اکید کنیم که وضعیت کنونی ورزش به هیچ وجه و در هیچ بعدی- چه مادی و انسانی، چه فنی و فرهنگی و چه اخلاقی و اجرائی- با آن چیزی که انتظار می‌رود «ورزش ایران اسلامی» باشد یا حتی آنچه در چارچوب استانداردهای حرفه‌ای و جهانی تعریف می‌شود‌، سنخیت و تناسبی ندارد. 
خلاصه و صریح‌تر بگوییم به قول معروف وضع و حال این ورزش - که طی دو سه دهه اخیر گرفتار آن شده- هیچ سنخیت و شأنیتی با این ملک و ملت ندارد و فلسفه و هدف و چرایی و چگونگی آن فراموش و به انحراف کشیده شده است. بارها نوشته‌ایم که پیروان «ایسم»های مفسد و مخرب در خیلی از جاها بر سرنوشت ورزش مسلط شده‌اند و دلالیسم و قالتاقیسم و لمپنیسم در آن جولان می‌دهند. اینان که حالا حسابی هم فربه شده‌اند‌، خود را صاحبان اصلی ورزش و آن را ملک طلق خود می‌دانند و نه فقط برای زمان حال که برای آینده هم آرزوهای بلندمدت و طول و دراز و برای تصدی پست و مقام‌ها و عناوین و مدیریت‌های آن نقشه دارند! این جماعت به راستی هفت خط علی‌رغم اینکه با فریب و تدلیس و ریاکاری و تذبذب‌، خود را به بخش‌های تاثیرگذار مدیریت ورزش نزدیک کرده و نقش مشاور و معاون و رسانه‌ای و... را برای آنها بازی می‌کنند (و البته از حقوق و مزایای چرب و نرمی هم برخوردار می‌شوند) مدیریت‌های رسمی ورزش در حد وزارت را جدی نمی‌گیرند و آنها را مهمانانی چند روزه فرض می‌کنند و بی‌ثبات‌تر و کم‌اراده‌تر و بی‌انگیزه‌تر از آن می‌دانند که بخواهند در زمان مدیریت‌، کاری جدی و اصلاحی اساسی و انقلابی انجام دهند. 
ورزش با همه زیبایی‌ها و کشش‌ها و تاثیرات مثبت و چند جانبه برای پیروان این «ایسم»ها صرفا به گوشتی قربانی تبدیل شده که بر سر آن ریخته و سعی می‌کنند بدون توجه به سرنوشت آن تا می‌توانند در جهت منافع نامشروع و خواسته‌های سیری‌ناپذیر خود بهره‌برداری کنند. اینان تا حس می‌کنند که زمینه‌ای فراهم شده و قرار است فعالیتی نو انجام شود و مثلا ایده‌ای جدید مطرح شده یا تیمی به دسته بالاتر صعود کرده و صاحبان آن می‌خواهند سرمایه‌گذاری بیشتری انجام دهند و...‌، ملخ وار از زمین و آسمان و دور و نزدیک به آن حمله می‌کنند و راه و نیت و هدف سرمایه‌گذاران و برنامه‌ریزان را به سوی خواسته‌های پست و حقیر خود تغییر می‌دهند و بدتر از آن (چنان‌که موارد قابل اشاره‌ای در این باره وجود داشته و همین حالا هم وجود دارد) اگر احساس کنند قرار است در جایی، مرکزی‌، باشگاهی و... به وسیله فردی اصلاحاتی صورت بگیرد و فساد جای خود را به سلامتی داده و روند امور از شلختگی و بریزوبپاش‌های اسراف‌گونه به سمت حساب و کتاب و ساماندهی تغییر جهت دهد‌، خلاصه قدمی در جهت اصلاح و مبارزه با فساد برداشته شود و کوچک‌ترین تعارض و تضادی با منافع نامشروع آنها داشته باشد‌، با همه وقاحت و توان و با استفاده از ابزار در اختیار (از رسانه‌های مختلف و متنوع گرفته تا نفوذ در بعضی از مراکز و عناصر صاحب پست و مقام و...) و پرونده سازی- و بدتر و بالاتر از همه‌، یقه دراندن در دفاع از مقدسات و ارزش‌های ملی و فرهنگی و بالاخره شعارهای انقلابی و...- با او مقابله بی‌امان و ویرانگر می‌کنند و‌‌...! 
سخن را جمع کنیم‌، با تاکید مجدد بر اینکه ورزش کشور نیازمند اصلاحات اساسی و همه‌جانبه است و ادامه راه و مسیر غلط کنونی اصلا و ابدا به صلاح هیچ‌کس نیست‌، جز آنها که ورزش را به این روز انداخته و از قبل بی‌سامانی آن به آلاف و اولوف و نام و نانی رسیده‌اند.
امیدواریم در فصل پیش رو و دولت جدید و دوران ریاست جمهوری آقای دکتر پزشکیان که خود دوستدار ورزش است و اخبار آن را با علاقه دنبال می‌کند و حتما اگر فرصت و فراغتی دست دهد خود به سلک و رخت ورزشکاران درمی‌آید، اتفاقات مثبت و اساسی و اقداماتی کارساز و مدیریتی ‌جهادی در جهت اصلاح و رو به راه شدن ورزش مستعد ایران رخ دهد. ان‌شاءا...