kayhan.ir

کد خبر: ۲۹۲۴۹۹
تاریخ انتشار : ۰۳ مرداد ۱۴۰۳ - ۲۲:۱۲

جنگ غزه انتخابات آمریکا و آتش‌بس! (یادداشت روز)

 
 
290 روزی می‌شود که جنگی بزرگ در غزه آغاز شده و در این مدت نیز انواع رکوردهاست که در این سرزمین اشغالی یکی پس از دیگری جا به جا می‌شوند. رکورد قساوت، رکورد جنایت، رکورد کودک‌کشی، رکورد سکوت‌های شرم‌آور، رکورد شجاعت، رکورد تحقیرشدگی  صهیونیست‌ها و رکورد بالاترین تلفات جنگی و... بدون اغراق، صهیونیست‌ها هیچ جنایتی نیست که در این باریکه مرتکب نشده باشند، و آمریکایی‌ها نیز هیچ حمایتی نبوده که از این رژیم نکرده باشند. جنگ حالا در غزه فرسایشی شده و توجهات نیز بیشتر، به جبهه شمال و جایی که حزب‌الله در حال نبرد است و همین‌طور به یمن معطوف است. این جبهه‌ها با هم در ارتباطند و هر رویدادی در هر یک از آنها، روی دیگری به شدت تاثیرگذار است.
اینجا قصد داریم، به 3 مسئله اصلیِ امروز جنگ یعنی، «مذاکرات آتش‌بس»، «تاثیر انتخابات آمریکا بر این جنگ» و «احتمال وقوع جنگی گسترده بین رژیم صهیونیستی و لبنان» بپردازیم. چقدر احتمال آتش‌بس وجود دارد؟ در صورت پیروزی ترامپ در انتخابات آمریکا، وضعیت این جنگ به چه سمتی خواهد رفت و سؤال آخر: آیا حزب‌الله لبنان و رژیم اسرائیل وارد جنگ فراگیری که گفته می‌شود می‌تواند تمام منطقه را درگیر کند، می‌شود؟
بخش قابل توجهی از شهرک‌نشینان، ادامه جنگ را نمی‌خواهند. آنها دلایل معقولی هم برای این خواسته‌شان دارند. تلفات و خسارات سنگین و بی‌سابقه‌ای که بر آنها تحمیل شده، ده‌ها اسیری که آزاده نشده یا کشته شده‌اند، خسارت‌های اقتصادی و فشارهای روانی سهمگینی که بر جامعه صهیونیستی آوار شده و...همه و همه،  صهیونیست‌‌ها را به این نتیجه رسانده که باید جنگ را تمام کرده و آتش‌بس کنند. این تفکر، فقط در میان شهرک‌نشینان نیست. دو روز پیش کارشناسان شبکه «الجزیره» یعنی ژنرال «فایز الدویری» گفت که بخش قابل توجهی از ارتش رژیم نیز ادامه جنگ را نمی‌خواهند و به دنبال خروج از غزه‌اند، اما نتانیاهو مانع این می‌شود: «ارتش اسرائیل خواهان خروج از غزه است چون این ارتش است که متحمل خسارات انسانی می‌شود. به همین دلیل چند هفته قبل چشم‌اندازی را مطرح کرد [مبنی بر این که] در صورتی که تصمیم محافل سیاسی ماندن ارتش در غزه است، چقدر باید 
هزینه داد؟ برآورد آن‌ها ضرورت بقای 50 هزار نیروی جنگی بود که برابر با 2 لشگر است. حتی هزینه‌های اقتصادی را هم در نظر گرفتند که معادل 6 و نیم میلیارد دلار است. پس بقای ارتش از نظر اقتصادی بسیار پرهزینه است. بنابراین ارتش [اسرائیل] گفت که به خروج متمایل است. در برخی نظرسنجی‌ها نیز 62درصد خواهان خروج ارتش اسرائیل از غزه و پایان جنگ هستند. شمار افراد مبتلا به آسیب‌ها و بیماری‌های روحی نیز به 6 برابر افزایش یافته است و...». 
اگر اظهارات مقامات آمریکایی را هم که می‌گویند، به دنبال آتش‌بس- ولو تا انجام شدن انتخابات آمریکا هستند- را بپذیریم، می‌توان نتیجه گرفت، در جبهه دشمن، اراده‌های قوی برای این آتش‌بس وجود دارد وگویا این فقط نتانیاهو و آن چند وزیر و ژنرال‌های فوقِ افراطی هستند که مانع از آتش‌بس می‌شوند. شاید- تاکید می‌شود شاید- اگر نتانیاهو و آن حلقه اطرافش احتمال نمی‌دادند ترامپ در انتخابات پیش رو پیروز شود، به همان دلایلی که بالا بر شمردیم و ژنرال «فایزالدویری» به گوشه‌ای از آن اشاره کرد، تن به آتش‌بس می‌دادند. بنابر این می‌توان گفت، به احتمال خیلی زیاد این جنگ ولو به همان شکل کنترل شده ادامه خواهد یافت و لااقل تا معلوم شدن رئیس‌جمهور بعدی آمریکا، از آتش‌بس خبری نخواهد بود. این نکته مهم را هم نباید فراموش کرد که صهیونیست‌ها به هیچ وجه به دنبال آتش‌بس دائمی نیستند، چون در این صورت، بازنده بزرگ خواهند بود!
احتمال وقوع «جنگ فراگیر با لبنان و حزب‌الله» نیز مسئله جدی و مهمی است. طبق گزارش‌هایی که از سرزمین‌های اشغالی می‌رسد، برخی مقامات این رژیم مثل وزیر جنگ، پس از عملیات «طوفان‌الاقصی» به دنبال این بودند که پیش از حمله به غزه، ابتدا باید به لبنان و حزب‌الله حمله کرد، چرا که آنها اطمینان داشتند این جبهه، هم قوی‌تر است و هم پس از حمله اسرائیل به غزه، صددرصد وارد میدان خواهد شد. اما هزینه- فایده‌هایی که صورت می‌گیرد و هشدارهایی که از مراکز اطلاعاتی آمریکا درباره تبعات جبران‌ناپذیر ورود به جنگی گسترده با حزب‌الله لبنان به دست صهیونیست‌ها می‌رسد، آنها را پشیمان می‌کند. حتی در رسانه‌های رسمی آمریکا اعلام شد، کاخ سفید به صهیونیست‌ها هشدار داده است، در صورت ورود به جنگی فراگیر با حزب‌الله لبنان، تمام جبهه‌های مقاومت و حتی ایران، وارد این جنگ خواهند شد و در این صورت، تمام منطقه به آتش کشیده می‌شود.
اما صهیونیست‌های فوق افراطی مثل «بن گویر» و «اسموتریچ» و «بنی گانتس»، (وزیر امنیت داخلی، وزیر دارایی و وزیر جنگ رژیم صهیونیستی) می‌گویند، حتی نباید منتظر تضعیف حماس در غزه ماند و فورا باید جبهه جنگ با حزب‌الله و حتی ارتش لبنان را به شکل گسترده فعال کرد. آنها یک دلیل هم برای این خواسته خود دارند و می‌گویند، اسرائیل در این جنگ خسارت‌ها و تلفات بی‌سابقه‌ای را متحمل شده و آتش‌بس یعنی، بازگشت به نقطه صفر و این هم، به معنای پیروزی قطعی حماس است. به زبان عامیانه 
«ما که تا اینجای کار آمده‌ایم، بقیه راه را هم برویم.»(!) برای درک بهتر تحلیل این طیف کافی است بدانیم، ارتش رژیم صهیونیستی تاکنون 10هزار کشته داشته است. وزیر جنگ این رژیم «یک تیپ کشته» (4 تا6 هزار نفر) را تایید کرده است!
اما درباره تاثیر انتخابات آمریکا بر این جنگ باید گفت، طبق اطلاعاتی که به بیرون درزکرده، نتانیاهو به‌رغم حمایت‌های همه‌جانبه دولت فعلی آمریکا، ترجیحش ترامپ است. به اعتقاد او، درست است که «بایدن» از هیچ کمکی در این جنگ دریغ نکرده است، اما، «ملاحظاتی» دارد که ترامپ آنها را ندارد. بنابراین یکی از دلایلی که می‌تواند باعث «کِش» پیدا کردن این جنگ ده‌ماهه  شده باشد، همین نگاه است! صهیونیست‌ها منتظر نتایج انتخابات آمریکا هستند. بنابراین نتیجه انتخابات در پایان یا ادامه و حتی گسترش جنگ به کل منطقه مؤثر است. صهیونیست‌ها احتمالا با همین تصور، جنگ را تا 15 آبان (13 نوامبر) کِش خواهند داد ولو به شکل فرسایشی، کنترل شده و، ترورهای هدفمندش را هم ادامه خواهد داد. اما بعید به نظر می‌رسد که ترامپ در دام نتانیاهو و حلقه اطرافش بیفتد. او هر چه نباشد، کاسب و تاجر و اهل حساب و کتاب است و نتیجه چنین حماقتی را بهتر از هر کسی می‌فهمد!
جملات پایانی یادداشت را به یک پیروزی «بی‌سابقه» دیگر در این جنگ اختصاص می‌دهیم، که شاید آن طور که باید به آن پرداخته نشده است. درست است که صهیونیست‌ها در این جنگ «ضعیف‌کُشی» و «زن‌کُشی» و «نوزاد‌کُشی» به  راه انداختند اما مقاومت فلسطین در میادین جنگ- چه سخت و چه نرم- درخشیده است. صهیونیست‌ها در طول تاریخ اشغالگری خود، 10 هزار تلفات نداده‌اند. اقتصاد و اجتماعشان هم هیچ گاه مثل امروز، متلاشی نشده است. در جنگ رسانه و افکار عمومی هم صددرصد باخته‌اند. انصافا مقاومت در این جنگ و در حوزه اطلاع‌رسانی و رسانه بی‌نظیر عمل کرده و بیشترین ضربه و فشاری که اکنون روی صهیونیست‌هاست، از همین ناحیه افکار عمومی جهان است. بدون اغراق، امروز  جهان، علیه «اسرائیل» است و این رژیم تاکنون این‌طور منفور نبوده است و تلاش‌های آمریکا برای دعوت از نتانیاهو به کنگره و دهن‌کجی‌های این شکلی به وجدان‌های بیدار نیز - به قول برنی سندرز- جز رسوایی برای آمریکا، چیزی به ارمغان نخواهد آورد.
جعفر بلوری