پاسخ به سؤالات و شبهات فلسطین و مقاومت- ۱۸
فلسطین و گروههای مقاومت
چه گروهها، جنبشها و تشکیلاتی در فلسطین فعالیت دارند؟
مطلب زیر بررسي مختصري از احزاب و گروههاي فلسطيني از گذشته تا امروز است.
جنبش مقاومت اسلامي فلسطين (حماس)
جنبش مقاومت اسلامي حماس در سال ۱۹۸۷ توسط شيخ احمد ياسين پايهگذاري شد. ايدئولوژي حماس ريشه در اخوانالمسلمين مصر دارد. در سال ۱۹۷۳، احمد ياسين ابتدا «الجماعه الاسلامي» را براي همکاري با فعاليتهاي سياسي اخوانالمسلمين در غزه پيريزي کرد.
وي سپس جنبش حماس را به عنوان بازوي سياسي و منطقهاي اخوانالمسلمين در دسامبر ۱۹۸۷ به دنبال آغاز انتفاضه اول در سرزمينهاي اشغالي بنيان نهاد. عمده شهرت حماس بيشتر به دليل انجام حملات شهادتطلبانه عليه اهداف و نيروهاي اسرائيلي است.
اين جنبش ابتدا دنبالهرو مدل اخوانالمسلمين بود به اين معنا که به عنوان يک «نهاد رفاه اجتماعي» عمل مي کرد هر چند در حال حاضر، همچنان به فعاليتهاي رفاهي و اجتماعي خود ادامه ميدهد، اما با وارد شدن به فاز مسلحانه بيشتر فعاليت خود را در حوزه مبارزه با اسرائيل متمرکز ساخته است.
حماس، ستيز اعراب- اسرائيل را به مثابه ستيز اسلام و صهيونيسم تلقي مي کند که تنها با نابودي اسرائيل ميتوان اين مسئله را حل و فصل کرد.
برخي بر اين باورند که دو نگرش حماس «ناسيوناليسم فلسطيني» و «بنيادگرايي اسلامي» درهم آميخته است. اين گروه خود را به «نابودي اسرائيل و هويت صهيونيستي» و «جايگزيني حکومت خودگردان فلسطين با يک دولت اسلامي» و «افراشتن بيرق الله در وجب به وجب خاک فلسطين» متعهد ميداند. اين جنبش، فلسطين را سرزمين اسلامي ميداند که از سوي غيرمسلمانان به اشغال درآمده است.
حماس، «جهاد» را تنها راهحل مسئله فلسطين و خارج ساختن فلسطين از کنترل اسرائيل را وظيفه مذهبي تمام مسلمانان ميداند. حماس، برخلاف سازمان آزاديبخش فلسطين که در سال ۱۹۸۸ اسرائيل را به رسميت شناخت، نه تنها مخالف مشروعيت اين رژيم است بلکه خواهان نابودي آن و مخالف ماهيت وجودي اسرائيل است.
حماس معتقد به تشکيل دولت اسلامي و پياده ساختن تمام ابعاد اسلامي در تمام جوانب زندگي است.
از جمله دلايل معروفيت و حسن شهرت حماس در فلسطين اقدامات رفاهي و خدمات اجتماعي است که ارائه مي دهد. حماس از بدو تأسيس خود در سال ۱۹۸۷، اقدامات گسترده اجتماعي، سياسي و حتي نظامي انجام داده است.
از جمله آنها ميتوان به ساخت مدارس و بيمارستانها اشاره کرد.
بخشي از بودجه سالانه تقريبا ۷۰ميليون دلاري حماس صرف اقدامات ذيل ميشود: بسط شبکه خدمات اجتماعي، اجراي برنامههاي آموزشي و رفاهي، تأمين مدارس و يتيم خانهها و مساجد، کلينيکهاي بهداشتي، مکانهاي اطعام فقرا و مکانهاي ورزشي؛ و در مجموع تقريبا ۹۰درصد کار جنبش مقاومت در فعاليتهاي اجتماعي، رفاهي، فرهنگي و آموزشي خلاصه ميشود
در واقع، با فراهم آوردن اين اقدامات و فعاليتهاست که حماس موفق شده تا در ميان مردم محبوبيت کسب کرده و وفاداري سياسي مردم را به دست آورد. اين جنبش همچنين کمکهاي مالي و بورسيه به دانشجوياني مي دهد که خواهان ادامه تحصيل در عربستان يا غرب هستند.
افزون بر اين، حماس خدمات بهداشتي و درماني پزشکي ارزان يا رايگان را به مردم ارائه مي دهد. اين گروه همچنين مؤسسههاي خيريه اسلامي، کتابخانهها و مراکز آموزش براي زنان مي سازد. ضمن اينکه توانسته در زمينه ساخت کودکستانها و شيرخوارگاهها فعاليتهايي انجام داده و مدارس مذهبي اي را تأسيس کند که غذاي رايگان به کودکان مي دهد.
از نظر استراتژي مبارزه، جنبش حماس معتقد است که بهترين شيوه و راهکار براي پيشبرد درگيري و کشمکش با دشمن صهيونيستي، بسيج توانمنديهاي ملت فلسطين براي برافراشتن پرچم جهاد و مبارزه بر ضد حضور نامشروع صهيونيستي در فلسطين به هر وسيله ممکن است و اينکه تا زمان تکميل شدن شرايط تعيين سرنوشت نبرد با دشمن صهيونيستي شعله مبارزه روشن بماند.
حماس با توجه به قداست فلسطين و جايگاه اسلامي آن معتقد است که تحت هيچ شرايطي نمیتوان ذرهاي از خاک فلسطين را ناديده انگاشت و يا اشغال آن از سوي صهيونيسم را به رسميت شناخت و همين مسئله يکي از مهمترين اختلافات اين جنبش با تشکيلات خودگردان فلسطين است.
فعاليت نظامي يکي از ابزارهاي راهبردي جنبش حماس در رويارويي و مقابله با پروژه صهيونيستي محسوب ميشود.
اين ابزار با توجه به نبود طرح جامع عربي، اسلامي براي آزادسازي و رهايي فلسطين بسيار اهميت دارد و راهکاري بنيادين براي جلوگيري از تلاشهاي مذبوحانه اسرائيل به حساب مي آيد.
فعاليت نظامي همچنين به مثابه ابزاري بازدارنده براي بازداشتن صهيونيستها از هدف قراردادن امنيت ملي فلسطين است و کارايي خود را به خوبي به اثبات رسانده است.
بر همين اساس بود که شاخه نظامي جنبش حماس به نام گردانهاي شهيد عزالدين قسام شکل گرفت.
فعاليت مبارزاتي گردانهاي قسام از اواخر دهه۸۰ يعني از زمان به اسارت گرفتن دو سرباز صهيونيست در مارس و مه ۱۹۸۹ شکل گرفت.
در اين گردانها اعتقاد بر اين است که سرزمين تاريخي فلسطين توسط دشمن صهيونيستي اشغال شده و هيچ فرقي ميان اراضي اشغالي ۱9۴۸ يا ۱9۶۷ وجود ندارد و صهيونيستهاي غاصب در هر کجاي فلسطين که باشند بايد مورد هدف قراربگيرند. چرا که آنان هيچ گونه حق تاريخي يا قانوني برای حضور دراين سرزمين مبارک ندارند و بايد با هر غاصب برخورد کرد و مقابله يا قتل آن حق قانوني مبارزان حماس است.
به اعتقاد مبارزان قسام، فلسطين يک سرزمين موقوفه اسلامي است و هيچ احدي حق ندارد که از يک وجب آن چشم بپوشد و اگر هم که امت اسلام در ضعف و سستي به سر ببرد مبارزان بايد با فعاليتهاي مبارزاتي خود سرزمينشان را از لوث وجود اشغالگران پاک سازند و ملت فلسطين را به سرزمين مادريشان بازگردانند.