تقاضا در لحظه شهادت (حدیث دشت عشق)
شهید مدافع حرم سجاد عفتی 30 تیر سال 1364 متولد شد. پدرش از رزمندگان و جانبازان انقلاب و دفاع مقدس بود که یکبار به دست منافقان و یکبار هم در جبهه به جانبازی رسید. به همین دلیل هم شهید عفتی از همان کودکی با فرهنگ ایثار و جهاد آشنا شد و پرورش یافت. او از همان دوران جوانی، وقتی تکفیریها به آتشبازی در منطقه مشغول شدند و حرم آلالله را تهدید کردند، فرصت را غنیمت شمرد و خود را به آب و آتش زد تا به جبهه مقاومت بپیوندد. تا اینکه 30 آذر سال 1394 در سوریه و در تقابل با داعش جام شهادت را نوشید. همسر شهید سجاد عفتی در مصاحبهای گفته بود: «یکی از دوستانش ميگفت: سجاد هنگام شهادت خواست تا سرش را بلند كنم تا به آقا سلام دهد. سرش را كه بلند كردم گفت: «صليالله عليك يا اباعبدالله». يكي از دوستانش ميگفت چند روز قبل از شهادت، وقتي سجاد از حرم حضرت زينب(س) بيرون آمد، انگار يك متر از زمين بالاتر بود و ديگر مال اين دنيا نبود. واقعاًً سجاد به عشق شهادت رفته بود.»
شهید مدافع حرم سجاد عفتی در وصیتنامهاش نوشته بود: «مرگ پلی است به سوی جهان ابدیت و انشاءالله این پل با شهادت رقم بخورد، صبر در مصیبت اجر عظیم الهی را دارد، در مصیبتها، فقط برای امام حسین(ع) گریه کنید.» و در بخش دیگری از این وصیتنامه میخوانیم: «رهبر عزیزم را که راه امام عصر(عج) را ادامه میدهد، فراموش نکنید و یاریاشنمایید.»