پیشبینی استفان والت درباره شرایط ناتو؛ «در لبه پرتگاه است»
استفان والت تحلیلگر برجسته روابط بینالملل در یادداشتی با اشاره به نشست سران ناتو در واشنگتن، نوشت: این ائتلاف نظامی به لبه پرتگاه نزدیک میشود.
نشست سران ناتو امروز(پنجشنبه) در حالی در واشنگتن به کار خود پایان میدهد که این ائتلاف نظامی را بحرانهای زیادی احاطه کرده است. جنگ اوکراین، خیزش راستهای افراطی در اروپا و احتمال به قدرت رسیدن ترامپ تنها بخشی از این چالشهاست. تحلیلگر برجسته روابط بینالملل نیز در یادداشتی که «فارینپالیسی» آن را منتشر کرده است، پیشبینی کرد که ناتو به لبه پرتگاه نزدیک میشود. در یادداشت استفان والت آمده است: با تغییر موازنه قدرت در جهان، ائتلاف ناتو دیگر اهمیت راهبردی چندانی برای آمریکا ندارد و این ائتلاف هر روز به پرتگاه نزدیکتر میشود.
استاد دانشگاه هاروارد به بخشی از معضلاتی که ناتو با آن مواجه است، اشاره کرد و نوشت: «دونالد ترامپ شانس بازگشت بهعنوان رئیسجمهور آمریکا در سال 2025 را پیدا کرده است. حزب راست افراطی اجتماع ملی در حال حاضر قدرتمندترین جنبش سیاسی در فرانسه شده است. ویکتور اوربان (نخستوزیر) مجارستان همچنان یک نیروی اخلالگر است و اروپاییها و آمریکاییها بر سر جنگ اسرائیل و حماس اختلاف نظر دارند».
به گزارش فارس، وی سپس در ادامه به معضلاتی که در طول تاریخ، ائتلاف ناتو با آن مواجه بوده اشاره کرد و از بحران 1956 سوئز و جنگ ویتنام و مخالفت آشکار آلمان و فرانسه با تصمیم دولت «جرج بوش» برای حمله 2003 به عراق بهعنوان مشکلات جدی ناتو در طول تاریخ نام برد و گفت: «تمامی رؤسایجمهور آمریکا از آیزنهاور گرفته تا ترامپ درخصوص تمایل اروپا برای بهرهمندی مفت و مجانی از محافظت آمریکا گلایه کردهاند که برخی مواقع این گلایهها بسیار تلخ بوده است». والت ادامه داد که به واسطه تغییر قدرت در جهان، فشار به ناتو بیشتر شده است.
تغییرات کنونی جهان
ستوننویس فارینپالیسی به تغییراتی که در جهان در حال روی دادن است، اشاره کرد و نوشت که در دوره کنونی، چین به رقیب قدرتمند آمریکا در زمینه فناوری تبدیل شده است و به عنوان بزرگترین کشور تجاری جهان ظاهر شده است و امروزه سهم آسیا از اقتصاد جهان معادل 54درصد است که بسیار بیشتر از سهم 17درصدی اروپا است و سهم آن در رشد اقتصاد جهانی بسیار بیشتر است. این پژوهشگر دانشگاه هاروارد ادامه داد که بنابراین، به دلایل صرفاً ساختاری، آسیا امروز به درستی سهم بیشتری از توجه ایالاتمتحده را به خود اختصاص داده است و اروپا سهم کمتری در این زمینه دارد. طبق گفته والت، «این بدان معنا نیست که اروپا به هیچ وجه اهمیتی ندارد اما دیگر جایگاهی در میان منافع استراتژیک ایالاتمتحده ندارد».
والت ادامه داد: «این روزها پچپچهای زیادی درباره نقش بزرگتر ناتو در منطقه هند و اقیانوس آرام مطرح میشود... اما اعضای اروپایی ناتو حتی اگر میخواستند هم نتوانستند تأثیری بر توازن قدرت در آسیا بگذارند». بنا به اعتقاد والت، «گسترش ناتو، الزامات امنیتی جدیدی را اضافه کرد اما ظرفیت اضافی برای تحقق آنها اضافه نکرد».
وی سپس در بخش دیگری از یادداشت خود به شکستهای اعضای ناتو در افغانستان و پیامد منفی مداخله نظامی ائتلاف انگلیس، فرانسه و آمریکا در لیبی در سال 2011 و حمایت از اوکراین در مقابل روسیه اشاره کرد که در نهایت به پیروزی کییف منجر نخواهد شد و نتیجهگیری کرد که تردیدها درخصوص قابلیت ناتو با بدتر شدن اوضاع امنیتی اروپا پس از حملات 11 سپتامبر رو به افزایش رفته است. استفان والت با اشاره به این موارد تصریح کرد، «ناتو دقیقاً به این دلیل به دردسر افتاده که مدتزمان طولانی است که وجود داشته است و کلیشههای آن درباره ارزشهای مشترک و همبستگی فراآتلانتیکی مانند گذشته، بهویژه برای نسلهای جوانتر طنینانداز نمیشود». طبق یادداشت وی جای تعجب نیست که آمریکاییهای جوانتر نسبت به پیشینیان خود، کمتر با ادعاهای استثنایی آمریکا متقاعد میشوند و تمایل کمتری به حمایت از نقش فعال بینالمللی دارند.
والت در پایان یاداشت خود نتیجهگیری کرد، گرچه فروپاشی ناتو حتی با روی کار آمدن ترامپ و قدرت گرفتن بدبینان به ناتو در اروپا بعید است اما نیروهای ساختاری قدرتمندی به تدریج، اروپا و ایالاتمتحده را از هم جدا خواهند کرد و اروپا و آمریکا به تدریج از هم دور میشوند و تنها سؤال مهمی که پیش میآید این است که چنین رخدادی، چقدر سریع اتفاق خواهد افتاد و تا کجا پیش خواهد رفت.