kayhan.ir

کد خبر: ۲۹۱۶۱۱
تاریخ انتشار : ۲۰ تير ۱۴۰۳ - ۲۰:۰۲

پیامبر(ص) و   فراموشی (شبهه ها و پاسخ ها)

 
 
* طبق آيه: « سَنُقْرِئُكَ فَلا تَنْسَى إِلا مَا شَاءَ اللَّهُ إِنَّهُ يَعْلَمُ الْجَهْرَ وَمَا يَخْفَى» (اعلي/6 و 7)؛ما بزودي (قرآن را) بر تو مي‎خوانيم و هرگز فراموش نخواهي كرد، مگر آنچه را خدا بخواهد، كه او آشكار و نهان را مي‎داند»؛ آيا پيامبر(ص) دچار نسيان مي‎شده است؟
- نسيان در اين آيه به معناي آن است كه معنا از خاطر برود. سهو نيز به همين معنا است. نقيض آن ذكر و يادبود است. برخي مي‎گويند: نسيان رفتن معنا است و آن از فعل خداي تعالي است. يعني خداي تعالي به سبب بعضي عوارض، نسيان و سهو را عارض مي‎كند.(1)
جمله «سنقرئك» وعده‎اي است از خداي تعالي به پيامبرش به اينكه علم قرآن و حفظ قرآن را در اختيارش بگذارد، به طوري كه قرآن را كه نازل شده، همواره حافظ باشد و هرگز دچار نسيان نشود و همان طوري كه نازل شده است قرائتش كند و ملاك در تبليغ رسالت و وحي به همان طوري كه وحي شده همين است.(2)
در اين آيه علاوه ‌بر مصونيت رسول اسلام - صلّي الله عليه و آله - از نسيان‌، مصونيت آن حضرت از سهو نيز تأكيد مي‎شود. در تفسير نمونه درباره اين آيه آمده است: هنگام نزول وحي عجله نكن و هرگز نگران فراموش كردن آيات الهي مباش، آن كس كه اين آيات بزرگ را براي هدايت انسان‎ها بر تو فرستاده است، هم او حافظ و نگهبان آنها است و نقش اين آيات را در سينه پاك تو ثابت مي‎دارد، به طوري كه هرگز گرد و غبار سهو و نسيان بر آن نخواهد نشست.(3) 
نظير اين نكته، در آيات ديگر نيز آمده است: « بلند مرتبه است خداوندي كه سلطان حق است‌، پس نسبت به (تلاوت) قرآن عجله مكن، پس از آن كه وحي آن بر شما تمام شود؛ و بگو: پروردگارا! علم مرا افزون كن.(4) 
در جاي ديگر آمده است: «زبانت را به خاطر عجله براي خواندن آن (قرآن) حركت مده، چرا كه جمع كردن و خواندن آن بر عهده ماست.»(5)  پس براي اثبات قدرت خداوند و اينكه هر خير و بركتي است از ناحيه اوست، مي‎افزايد: «تو چيزي از آيات الهي را فراموش نمي‎كني. 
مگر آنكه خدا بخواهد كه او آشكار و پنهان را مي‎داند.» مفهوم و معناي پنهان اين تعبير اين نيست كه پيامبر - صلّي الله عليه و آله - چيزي از آيات الهي را فراموش مي‎كند، اگر چنين باشد از گفتار پيامبر سلب اطمينان خواهد شد، بلكه هدف، بيان اين حقيقت است كه موهبت حفظ آيات الهي از سوي خدا است و لذا هر لحظه بخواهد مي‎تواند آن را از پيامبرش بگيرد. به عبارت ديگر، هدف‌، بيان تفاوت علم ذاتي خداوند و علم موهبتي و ظهوري پيامبر است.
به هر حال اين يكي از معجزات پيامبر اسلام ـ ص ـ است كه آيات و سوره‎هاي طولاني را با يك بار تلاوت جبرئيل به خاطر مي‎سپرد و هميشه به خاطر داشت و چيزي را فراموش نمي‎كرد.(6)
به هر تقدير امتياز اساسي بين استماع رسول اكرم از خداوند يا فرشتگان و بين استماع انسان عادي از رسول اكرم در اين است كه:
اولاً: رسول اكرم در استماع و دریافت و حفظ وحي معصوم است، يعني هرگز كاهش و يا افزايش در دریافت او نسبت به وحي الهي راه ندارد، بلكه همان را طبق واقع مي‎يابد. ولي انسان عادي كه مسبوق به برخي از خواطر شيطاني است، ممكن است آن را درست تلقي و حفظ نكند و در اثر سوء اختيار خود گرفتار كژراهه در ادراك شود.
ثانياً: دریافت رسول اكرم از خداوند يا فرشتگان به نحو علم حضوري است، ولي دریافت انسان عادي از رسول اكرم به نحو علم حصولي است.
ثالثاً: رسول اكرم آنچه معصومانه به نحو علم شهودي دریافت كرد، معصومانه حفظ مي‎كند و از آسيب نسيان مصون است، ولي انسان عادي گذشته از دریافت غير معصومانه، در مقام ضبط و نگهداري نيز مصون از سهو و نسيان نخواهد بود.(7) 
پيامبر (ص) كسي است كه قرآن را از مقام «لدن»(8) گرفته و علمش لدني است، از اين جهت جهل و نسيان در او راه ندارد. فراموشي از ساحت پيامبر اكرم به دور است؛ زيرا كه فرمود: «سنقرئك فلا تنسي» در اثر عصمت، جهل و نسيان در آن حضرت راه ندارد.
عصمت رسول‌الله (ص) اين است كه آن حضرت هر چه را كه فهميد و از خداوند دريافت داشت، به درستي حفظ و نگهداري مي‎كند و سهو و نسيان در قلمرو حفظ او راه ندارد، چنانكه خداي سبحان درباره شأن ايشان مي‎فرمايد: ما قرآن را بر تو قرائت مي‎كنيم و تو اهل نسيان و فراموشي نيستي.(9)
بنابراين آنچه از تفسير قرآن به قرآن و تفسير مفسرين، در مورد نسيان و يا عدم نسيان پيامبر به دست مي‎آيد، اين است كه به دليل عقلي و نقلي‌، پيامبر داراي عصمت است و در دریافت از وحي و ابلاغ و نگهداري و حفظ آن، معصوم و مصون است و خطا و نسيان در مورد معصوم قابل تصور نیست. 
چون خداوند در سوره طه مي‎فرمايد: «گفت: علم آن، در كتابي نزد پروردگار من است. پروردگار من نه خطا مي‎كند و نه فراموش 
مي‎نمايد.»(10)
پس خداوند از طريق انبياء و رسولان به غرض خود مي‎رسد و پيامبران حتماً بايد در دريافت و ابلاغ و نگهداري وحي الهي معصوم و مصون باشند و اين همان بيان و برهان حكمت است كه علامه طباطبايي در تفسير الميزان، ذيل آيه 213 از سوره بقره به آن اشاره كرد...
از اين رو پيامبر به دليل عقلي و نقلي معصوم است و معصوم هم در دريافت وحي و ابلاغ و نگهداري و حفظ آن معصوم و مصون است و هيچ گونه خطا و اشتباه و نسيان در او راه ندارد.
چون علم پيامبر لدني و شهودي است و در علم لدني و شهودي و حضوري نسيان و خطا راه ندارد و آيه مورد سؤال و مورد بحث هم دارد همين را بيان مي‎كند و در واقع بيان مژده و معجزه علمي پيامبر است كه در حفظ و نگهداري آيات و سوره‎هاي طولاني دچار نسيان نمي‎شود و از نسيان 
مصون است.
_________________________
1. رازي، محمد، تفسير مجمع‎البيان، تهران، انتشارات فراهاني، چاپ دوم، 1359، ج 27، ص 19.
2. طباطبائي، محمد حسين، تفسير الميزان، ترجمه سيد محمد باقر موسوي همداني، تهران: اميركبير، چاپ چهارم، 1370، ج 20، ص 627.
3. مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، داراكتاب الاسلاميه، 1353ه‍ ش، ج26، ص392.
4. طه/114.
5. قيامت/16، 17.
6. مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، چاپ نوزدهم، 1378، ج 26، ص 393.
7. جوادي آملي، عبدالله، تفسير موضوعي قرآن، تفسير قرآن به قرآن، قم، انتشارت اسري، چاپ دوم، 1378، ج1، ص 62.
8. نمل/6.
9. جوادي آملي، عبدالله، تفسير موضوعي، همان.
10. طه/52.