نگاه تحولگرایانه در ورزش (نکته ورزشی)
سید سعید مدنی
دیروز(جمعه 8 تیرماه) چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در سراسر کشور عزیز و پهناورمان انجام شد. مردم بزرگوار و بیدار ایران با حضور در این صحنه مهم نشان دادند که درباره سرنوشت مملکت و آینده خود بسیار حساس هستند و خودشان تصمیم میگیرند. به سهم خود امیدواریم که این انتخابات، نتایج مثبت و درخشانی را نصیب این ملک پرگهر و این ملت هوشیار و نجیب کند. طی روزهای گذشته و بحثها و مناظرات انتخاباتی به جز بعضی از اشارات پراکنده (که آن هم بیشتر در حوزه سلامت و زنان مطرح شد)، بحث خاص و مفصل و جداگانهای درباره ورزش از زبان نامزدهای محترم نشنیدیم اما مثل همه اهالی ورزش سخت مشتاق هستیم که «ورزش» از نگاه رئیسجمهور و دولت آینده پنهان نماند که این خود چنانکه بارها و سالها نوشته و تأکید کردهایم، در جای خود موضوعی بسیار مهم و پراهمیت است که در صورت غفلت از آن باید انتظار ضررها و پیامدهای منفی - به ویژه در حوزه فرهنگی و اخلاقی و اجتماعی- داشت. چنانکه تاکنون از رهگذر همین غفلت و دست کم
گرفتن ورزش، شاهد مسائل و اتفاقات ناخوشایندی بودهایم که ذکر حتی نمونههایی از آن به طولانی شدن این نوشته میانجامد.
به طور خلاصه، ورزش ایران بالقوه دارای امکانات و ظرفیت بالا و قابل توجهی در ابعاد انسانی و مادی است و جایگاه ملی و بینالمللی آن باید خیلی فراتر از اینی که حالا هست، باشد. متاسفانه مشکلی که گریبان ما را در بسیاری از حوزهها گرفته و در سخن کاندیداهای محترم (علیرغم اختلاف سلیقه و دیدگاه) هم شنیده میشد، در ورزش و درباره ورزش هم وجود دارد و آن، عامل «مدیریت» است. عامل اصلی که مانع از این شده که ورزش مستعد ایران بتواند قابلیتهای خود را در صحنه عمل نیز به نمایش بگذارد، همین مدیریت است که در بسیاری از ادوار و مقاطع، خود را نشان داده و اسباب اذیت و آزار دوستداران ورزش ایران را فراهم آورده است. به همین دلیل هم هست که از روی انجام وظیفه بارها- از جمله در مقطع کنونی- نوشته و تأکید کردهایم که ورزش ایران نیازمند اصلاح و تحول همهجانبه از حیث فنی و انسانی و بالاخره مدیریتی است. بسیاری از مشکلات ورزش سالهاست لاینحل مانده است. یا همت و ارادهای برای حل آن نزد مسئولان وجود ندارد، یا کسانی و جریاناتی حل این مشکلات و سروسامان یافتن ورزش را در تضاد و تعارض با منافع خود میبینند. پاسخ هرچه باشد، در اصل ماجرا تفاوتی ایجاد نمیکند. اصل ماجرا لزوم ایجاد تحولات و اصلاحات جدی در ورزش است که باید حتماً در دستور کار دولت و کارگزاران آن قرار بگیرد تا ورزش مستعد و بالقوه توانمند ایران از حالت سکون و درجا زدن کنونی خارج شود و در مسیر تحول و پیشرفت قرار بگیرد.
بدون اغراق و شعارهای احساسی و عاطفی، حرکت تحولی در ورزش در دولت فعلی تحت ریاست شهید رئیسی آغار شده بود. ایشان که یکی از شعارهای اصلی خود را «تحولگرایی دولت» اعلام و به کرات بر آن تأکید کرده بود، جالب اینکه بدون هیاهو و شلوغ کاری همین نگاه و ایده را درباره ورزش هم اعمال میکرد. او حتی وقتی دید که به هر دلیل از سوی مسئولان و وزیر وقت ورزش این شعار عملی نمیشود، دست به تغییراتی در سطح وزارت ورزش زد و در دوره وزیر کنونی اتفاقات مثبتی- خاصه در آغاز سال کنونی- چهره بست و ما در یکی از یادداشتهای خود با تیتر«سالی که نکوست، از بهارش پیداست» به این موضوع اشاره کردیم. تعیین تکلیف مالکیتی و مدیریتی استقلال و پرسپولیس- آن هم بعد از چند دهه- که خوشبختانه مورد تأیید کنفدراسیون فوتبال آسیا هم واقع شد، شناسایی و مبارزه با فساد و مفسدان در ورزش که از رشته فوتبال آغاز شده و هر روز ابعاد وسیعتر و جدیتری به خود میگیرد و تلاش برای تقویت زیرساختهای ورزش، مثل طراحی و ساخت ورزشگاهی بزرگ در تهران و... از جمله این اقدامات تحول آفرین و اساسی در دولت کنونی بوده و هست.
امید میرود که دولت آینده نیز برای ورزش اهمیت بایسته و شایسته را قائل شود و این نگاه تحولگرایانه با جدیت و قاطعیت بیشتر و دقیقتر ادامه داشته باشد و ورزش مستعد و ورزشکاران برومند این آب و خاک در میادین بینالمللی در ابعاد اخلاقی و فنی بیش از این بدرخشند. انشاءا...