kayhan.ir

کد خبر: ۲۸۹۶۹۱
تاریخ انتشار : ۲۰ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۹:۵۰
واکاوی تاریخ سینمای پس از انقلاب - حکایت سینماتوگراف 2 -  بخش چهل و شش

جشنواره ، سالن‌سازی ، فیلم خارجی

 
 
 
سعید مستغاثی
یکی از قدیمی‌ترین جشنواره‌های فیلم که در ایران برگزار شده و می‌شود، جشنواره فیلم‌های کودکان و نوجوانان است. این جشنواره از سال 1344 در ایران آغاز به کار کرد، یعنی در سال‌هایی که هنوز در هیچ جای دنیا جشنواره‌ای تحت عنوان کودک و نوجوان برگزار نمی‌گردید و در ایران هم اساسا فیلم کودک ساخته نمی‌شد! این جشنواره در سال‌های پس از انقلاب، به جشنواره فیلم رشد، تغییر عنوان داد و همچنان در سطح آموزشی و تخصصی برگزار گردید. 
در کنار آن هم جشنواره نوپایی با همان اسم جشنواره کودکان و نوجوانان از سال 1362 ابتدا در کنار جشنواره فیلم فجر آغاز به کار کرد و سپس به طور مستقل همچنان با افت و خیز، همه ساله به طور مستقل برگزار شد. اما واقعا نتیجه برپایی حدود 80 جشنواره کودکان و نوجوان در طی این سال‌ها برای سینمای ایران چه بود؟ سینمای کودک و نوجوان ما به کجا رسید؟ چند فیلم در سال برای کودکان تولید می‌شود و چقدر مورد استقبال قرار می‌گیرد؟ انیمیشن سینمایی (به عنوان مطلوب‌ترین و پربیننده‌ترین نوع سینمای کودک) چه ارتباطی با این جشنواره‌ها دارد؟ 
سالن‌سازی
یکی از بهانه‌هایی که در طی این سال‌ها همواره از سوی عده‌ای از تولیدکنندگان و برخی فیلم‌سازان، به عنوان دلیل اصلی‌ گریز مردم از سینما، پایین آمدن سطح فروش فیلم‌ها و ایجاد بحران در سینمای ایران عنوان گردیده، کمبود و نامطلوب بودن سالن‌های سینما ذکر شده است. همیشه هرگونه نقطه ضعفی هم که در هر کجای کار وجود داشت (از فیلمنامه و کارگردانی گرفته تا کاستی‌های ساختار تولید و توزیع و فیلم‌ها و شخصیت‌های کلیشه‌ای و تا مدیریت‌های خرد و کلان در هدایت و حمایت سینمای ایران) اما به اصطلاح تمامی کاسه و کوزه‌ها را بر سر سالن‌های سینما شکستند.
این واقعیت مورد قبول است که سالن خوب و استاندارد مانند هر کالا و خدمات استاندارد دیگر باعث جلب مشتری و رونق سینما خواهد شد و این هم قبول است که تعداد زیادی از سالن‌های سینما در جریان درگیری‌های روزهای انقلاب سوختند، برخی ترمیم شدند و بعضی هم به کم‌‌همتی صاحبانشان همین‌طور باقی مانده و یا به مصارف دیگر رسیدند! 
اما این فقط نیمی از ماجرا است. در مقابل آن سالن‌های سینما که هرگز بازسازی نشدند و هنوز در گوشه و کنار شهر از مقابل خرابه‌هایشان با حسرت می‌گذریم اما سالن‌هایی هم بودند که به شکلی مدرن بازسازی شده و به سبک و سیاق سینماهای امروز دنیا به چند سالن سینما تبدیل گردیدند و فراموش نکنیم که تعداد زیادی سالن سینما در فرهنگسراها و خانه‌های فرهنگ گوشه و کنار شهر (که در هر محله‌ای به چشم می‌خورند و از پدیده‌های منحصر به‌فرد سال‌های پس از انقلاب محسوب می‌شوند)، دائر گردید که قسمت مهمی از بار مخاطبان فیلم‌های اکران را خصوصا در مناطقی که از سالن سینما بی‌بهره بودند، برعهده گرفتند. 
مضافا اینکه در دهه 80 برای نخستین بار در ایران مجتمع‌هایی تحت عنوان پردیس سینمایی با مدرن‌ترین ابزارها و امکانات نمایش در کنار سینماهای چند سالنه و بازسازی شده، قرار گرفتند و روز به روز هم اضافه شدند تا اینکه امروز در سطح تهران و شهرهای بزرگ ده‌ها پردیس سینمایی، فیلم‌ها را نمایش می‌دهند. مثلا در تهران پردیس‌های سینمایی در گوشه و کنار شهر از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب به چشم می‌خورند. پردیس زندگی در منتهی‌الیه جنوب غربی شهر و پردیس معلم در شهرک ولی عصر (عج)، پردیس راگا در شهر ری و پردیس ملت در کنار پارک ملت در شمال شهر تهران و پردیس کوروش و مگامال و ایران‌مال و... که هر کدام 10 تا 20 سالن سینما را شامل شده‌اند.
اکران فیلم خارجی 
اکران فیلم‌های خارجی در سالن‌های سینما، سال‌هاست برای سینماگران‌، سینماداران و سینماروها به عنوان یک چالش جدی درآمده و اگرچه این روزها با وفور دانلود سهل و ممتنع تازه‌ترین فیلم‌های روز جهان با زیرنویس فارسی و یا دوبله حرفه‌ای با فاصله‌ای اندک از اکران جهانی از ده‌ها وب سایت مجاز و غیرمجاز و همچنین به دلیل پخش افسارگسیخته این‌گونه آثار از شبکه‌های تلویزیونی، بحث فوق، شاید دیگر آن داغی سال‌های دهه 70 را نداشته باشد، اما همچنان بر سر آن، صحبت وجود دارد، جلسه تشکیل می‌شود و مورد توجه کارشناسان و منتقدان و صاحب‌نظران قرار می‌گیرد. 
زمانی گفته شد، اکران فیلم خارجی در سینماها، باعث تعامل تماشاگر و حتی فیلمساز ما با سینمای روز دنیا شده و اگر نگوییم به ارتقای ذائقه سینمایی و تصویریش می‌افزاید و برای سینمای ایران آثارمثبت انکار‌ناپذیری به بار خواهد آورد، اما باید اذعان داشت که سینمای ما (چه در جناح سازنده و چه در طرف بیننده‌اش) را در جریان روز سینمای جهان قرار خواهد داد که بتواند از نکات مثبت و منفی‌اش استفاده خود را ببرد. 
اما امروز دیگر صورت مسئله بسیار تغییر کرده، به این معنا که دیگر فیلم‌های خارجی در سالن‌های سینماهای ما به نمایش درآید و یا درنیاید، در هر حال تماشاگر و سینماگر ما در جریان سینمای روز دنیا قرار دارد. شاید درواقع این تسامحی که در اکران صحیح آثار ارزشمند سینمای جهان اتفاق افتاد، اساسا باعث سوق دادن بیننده پیگیر فیلم‌های خارجی به سوی بازار کنترل نشده تهیه فیلم‌ها کشانید که لاجرم فیلم‌های داخلی و در حال اکران و یا در آستانه اکران را هم دربرگرفت و به توزیع و قاچاق فیلم‌ها و خانه خراب شدن تهیه‌کنندگان و سازندگان فیلم‌های ایرانی انجامید. اتفاقی که قطعا نتایج ناگوار فرهنگی به بار آورده و خواهد آورد و آسیب‌شناسی اجتماعی آن واجب‌تر از نوع سینمایی‌اش به نظر می‌رسد!!
اما در دهه 80، نمایش عمومی فیلم‌های روز خارجی در سینماها، همچنان همان روال دست به عصا، محتاطانه و درواقع سردرگم و نامعلوم سال‌های گذشته خود را دنبال نمود. به نظر می‌آید آن تفکر کهنه و غیرکارشناسانه‌ای که توسط برخی تولیدکنندگان غیرمتخصص در اواسط دهه 70 به چرخه نمایش سینمای ایران تزریق شد و متاسفانه توسط معاونت وقت امور سینمایی هم پذیرفته شد، در بدنه این سینما باقی ماند و آن را رنج داد. تفکری که بر این باور بوده و هست که اکران فیلم خارجی، جای تولیدات داخلی را تنگ خواهد کرد. 
استدلال این دسته نیز عمدتا بر دوره‌ای از سال‌های قبل از انقلاب استوار است که سینمای ایران به ورشکستگی کشانده شد. این دوستان براین تصور بوده و هستند، آنچه باعث شد در سال 1356 تولیدات سینمای ایران به حداقل رسیده و از سوی برخی کارشناسان، مرگ سینمای ایران اعلام شود، اکران گسترده فیلم‌های خارجی بود! 
در حالی که از یاد برده‌اند، آن سینمایی که در سال 56 ورشکسته اعلام گردید تنها دو وجه فیلمفارسی و شبه روشنفکری را دارا بود و از همین رو طبعا در مقابل هجوم فیلم خارجی به سالن‌های سینما تاب تحمل نیاورد. ولی امروز اولا سینمای ایران دارای برخی ارزش‌های انکارناپذیر ساختاری و محتوایی گردیده و ثانیا قرار هم نیست که مانند سال‌های پیش از انقلاب سالن‌های سینما تیول کمپانی‌های آمریکایی شود. تجربه ثابت کرده با یک برنامه‌ریزی صحیح برای نمایش عمومی فیلم‌های ارزشمند و حتی قابل قبول خارجی، نه تنها ضرری متوجه اکران فیلم‌های ایرانی نخواهد بود، بلکه به این نوع اکران کمک نیز خواهد کرد. 
تداوم برنامه‌ریزی شده نمایش عمومی آثار با ارزش سینمای روز جهان در سال‌های بعد می‌توانست، بخش مهمی از بحران تماشاگر سینمای ایران را تا حدودی حل نموده و بازار قاچاق را نیز فشل سازد. 
به نظر می‌آید زمان آن فرارسیده که برای اکران آثار سینمای ارزشمند روز جهان تدبیری جدی اندیشیده شود، تا هم مخاطب ایرانی بتواند به طور عادی از تماشای این‌گونه فیلم‌ها بهره‌مند شود، هم سینمای ایران از قِبَل آن رونق دیگری بگیرد و هم دکان دانلودهای بدون ملاک و معیار تعطیل شده و پخش این دسته از فیلم‌ها تحت کنترل و برنامه خاصی قرار بگیرد. 
بارها نشان داده شده که مخاطب فیلم خارجی هم نسبت به دیدن فیلم‌های مورد علاقه‌اش در سالن‌های سینما، تمایل بیشتری دارد تا دانلود آن از فضای مجازی. 
نمایش کنترل شده و مطلوب آثار باارزش خارجی در سینماها می‌تواند به این بازار قاچاق ابتذال تا حد زیادی خاتمه بخشد. بازاری که کانون‌های مشکوک خارج کشور با صرف میلیاردها دلار در کشور ما برپا ساخته‌اند تا نسل جوان و خانواده‌های ایرانی را هدف تفکرات مخرب و جعلی خود قرار دهند.