kayhan.ir

کد خبر: ۲۸۹۵۴۳
تاریخ انتشار : ۱۸ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۹:۵۰

اختـلاف و آثار آن از نگاه قـرآن

 
 
محمدرضا تفرشی
 
اجتماع کامل برآیندی از وحدت در هدف و روش است؛ هر گونه اختلاف وتنازع میان افراد جامعه در هدف و روش به معنای نابودی اجتماع و دست کم ذلت و خواری مردمان است. از همین رو در آموزه‌های قرآنی به مسئله اختلاف امت توجه ویژه‌ای شده و آن را مانع جدی در سر راه تحقق اجتماع آرمانی و اهداف آن دانسته و با بیان عوامل ایجادی و شیوه‌ها و روش‌های درمانی به مقابله جدی با آن پرداخته است. نویسنده در این مطلب به عوامل و آثار و نیز راهکارهای جلوگیری از معضل اجتماعی اختلاف از نگاه قرآن پرداخته است.
***
آثار اختلاف اجتماعی
اختلاف به معناى ناسازگارى(لغت‌نامه‌، دهخدا، ذیل واژه اختلاف.) و انتخاب راهى غير از راه ديگران در حالت يا گفتار است. از آنجا كه اختلاف در گفتار، گاهى به تنازع مى‌انجامد؛ اين واژه در منازعه و مجادله نيز به‌كار رفته است.(مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ذیل واژه خلف) 
اصولا ارتباطات و روابط اجتماعی به دلیل برآوردن نیازهای یکدیگر ایجاد می‌شود.اگر بده و بستان در ساختار عدالت انجام گیرد، هر کسی به میزان مساوی از این ارتباطات بهره مند می‌شود. پس اگر این بده و بستان در اساس موازین و معیارها از همترازی برخوردار نباشد، یک‌سوی معامله احساس زیان می‌کند و همین امر موجب اختلاف میان افراد می‌شود.
از نظر اسلام هر چند بنیاد روابط اجتماعی همانند بده و بستان تجاری باید بر اساس موازین عدالت باشد؛ اما از آنجا که انسجام و اتحاد اجتماعی در یک سطح بالاتر باید میان مسلمانان برقرار شود، بر احسان در مرتبه متوسط و اکرام در مرتبه برتر تاکید شده است. بر این اساس گاه از افراد خواسته می‌شود به سبب برادری ایمانی از حق خویش بگذرند و گاه در مرتبه برتر از ایشان خواسته می‌شود تا نه تنها بگذرند (بقره، آیات 109 و 237؛ مائده، آیه 13؛ حجر، آیه 85؛ زخرف، آیه 89)، بلکه ایثار کنند و لقمه را از دهان خود در آورده به دیگری بدهند.(حشر، آیه 9؛ انسان، آیه 8؛ فرقان، آیه 72) با این همه اگر کسانی حاضر به گذشت از حقوق خود یا ایثارگری نشدند، باید بر اساس موازین عدالت رفتار کنند و حق و حقوق دیگران را به تمام و کمال ادا نمایند تا ارتباطات اجتماعی موجب تنش و اختلاف نشود.
اختلاف ممکن است میان دو شخص یا گروه ایجاد شود. البته اختلافات اجتماعی در گستره بزرگی ایجاد می‌شود و به طور طبیعی تاثیرات منفی بیشتر، بزرگ‌تر و ژرف‌تری به جا می‌گذارد.
در آیات قرآن  اختلاف آرا و عقايد به عنوان مقوله‌اى اجتماعى مورد نظر بوده و از واژه‌هاى «اختلاف»، «تفرّق»، «تنازع»، «تقطّع»، «تخاصم»، «اصلاح ذات‌البين» و‌ مانند آنها استفاده شده است.
از نظر قرآن، اختلافات اجتماعی که به تفرقه و تنازع و خصومت ختم می‌شود، می‌تواند آثار مخرب و زیانباری بر اجتماع بگذارد و مسلمانان را با خطر نیستی و تشتت مواجه سازد. برخی از آثاری که قرآن برای خصومت و اختلافات اجتماعی بیان کرده است عبارتند از:
1. انحراف: اختلافات گاه در روش‌ها و گاه در اهداف، میان افراد اجتماع پدید می‌آید. از آنجا که آموزه‌های قرآن اهداف و فلسفه زندگی اجتماعی را مشخص و معین کرده، برای رسیدن به آنها نیز شیوه‌هایی را بیان کرده است. در حقیقت شریعت را باید روش و شیوه دستیابی به اهداف متعالی دانست که برای انسان در اسلام تعریف شده  است. به سخن دیگر، فلسفه و سبک زندگی در قالب آموزه‌های معرفتی و دستوری قرآن بیان شده است و هر فرد از افراد امت باید آن را 
مد نظر قرار دهد. بر این اساس، کسانی که در عمل اجتماعی با هم اختلاف می‌کنند باید گرفتار یکی از دو انحراف در هدف یا روش باشند؛ به این معنا که یا فلسفه و هدف زندگی اسلامی را نمی‌شناسند یا نمی‌پذیرند یا سبک و روش دستیابی به آن را نمی‌شناسند یا نمی‌پذیرند. در هر دو حالت باید این دسته از افراد را جزو گروه‌های منحرف دانست و آنان را به مسیر درست هدایت کرد. کسانی که فلسفه زندگی اسلامی و قرآنی را نمی‌شناسند یا نمی‌پذیرند و نیز کسانی که حاضر نیستند بر اساس سبک زندگی اسلامی این اهداف را به دست آورند، گروه‌های منحرفی هستند که موجب اختلاف در امت می‌شوند. خداوند در آیات قرآن گزارش می‌کند که بسیاری از گذشتگان به سبب انحراف در اهداف و روش‌های الهی در فلسفه و سبک زندگی‌، از حق دور شدند و امت ایشان دچار اختلافات بسیار شده و آسیب‌های جدی دیدند. 
2. بى‌شوكتى: اجتماعی که گرفتار تنازع و اختلاف باشد و بر اساس تعالیم قرآن از رهبری الهی اطاعت نکند و نسبت به ولی‌الله طغیان کند، گرفتار شکست می‌شود به طوری که آثاری از این اجتماع باقی نمی‌ماند؛ زیرا با اختلافات در یک اجتماع، مردم از هم دور می‌شوند و انسجام اجتماعی خود را از دست داده و دشمنان بر ایشان چیره می‌شوند. فقدان عزت و شوکت و  از 
بين رفتن اُبهت مؤمنان و مسلمانان، در پى اختلاف و درگيرى با يكديگر یک حقیقت و سنت الهی است. باید این سنت‌های اجتماعی را شناخت و از آنها پرهیز کرد.(انفال، آیه 46) از نظر قرآن اگر مردم در هنگام اختلاف به رهبران الهی مراجعه کنند یا به اصول الهی پایبند باشند و خدا و رسول را در نظر بگیرند هرگز گرفتار اختلافات نابودگر و زیانبار نخواهند شد.(نساء، آیه 59) 
3. جنگ: جنگ داخلی میان افراد اجتماع به دنبال اختلافات در عقاید یعنی در اهداف و روش‌ها از پیامدهای خسارتبار و نابودکننده‌ای است که اختلافات اجتماعی موجب می‌شود. از نظر قرآن جنگ و خونريزى، پيامد اختلاف در دين و بدگويى انسان‌ها درباره يكديگر است؛ پس کسانی که این روش را در زندگی اجتماعی در پیش می‌گیرند باید منتظر عواقبی چون نزاع و خونریزی میان خودشان باشند.(انعام، آیه 65) در حديثى از امام صادق(ع) جمله «او يلبسكم شيعاً» به اختلاف در دين و بدگويى افراد درباره يكديگر، و جمله «و يذيق بعضكم بأس بعض»، به كشتن يكديگر تفسير شده است. (تفسير‌قمى، ذيل آيه؛ نورالثقلين، ذيل‌آيه) 
4. فقدان الفت قلبی و نابودی انسجام اجتماعی: بی‌گمان الفت و تالیف قلوب مردم جامعه را به سمت تعالی و سعادت دنیوی و اخروی سوق می‌دهد. اما شعله‌ور شدن آتش نزاع و جنگ ناشی از اختلاف‌هاى اجتماعى، این انسجام اجتماعی و الفت میان قلوب افراد جامعه را از میان می‌برد و تباهی را برای آنان رقم می‌زند.(آل عمران، آیه 103) البته برداشت فوق بنابراين‌ است كه مقصود از «النّار»، آتش جنگ و نزاع باشد، نه‌آتش دوزخ،. (الميزان، ذيل‌آيه)
5. دشمنى: ستيز میان اهل توحید و نیز طوائف مذهبی به سبب اختلاف در محتوای کتب آسمانی و مفاهیم آن می‌تواند پیامدی دیگر برای اختلافات باشد که در قرآن به آن توجه داده شده است.(بقره، آیه 176)باید توجه داشت که «شقاق» به معناى مخالفت و طلب چيزى از روى دشمنى است كه سبب مشقّت براى ديگرى مى‌شود. (مفردات‌راغب؛ مجمع‌البيان، ذيل آيه) پس کسانی که در مفاهیم و محتوای قرآن اختلاف می‌کنند باید خود را آماده دشمنی کنند که نتیجه آن وضعیت امروز مسلمانان و زبونی آنان در برابر مستکبران و ظالمان جهانی است.
6‌. ذلّت و خواری: اگر اتحاد و الفت و همبستگی و انسجام، مایه عزت مؤمنان و مسلمانان است؛ اختلاف و تنش‌ها چیزی جز خواری و ذلت برای آنان در دنیا به همراه نخواهد داشت. (بقره، آیات 83 تا 85) خداوند در این آیات از رویگردانى اكثريت بنى‌اسرائيل با وجود اوامر وحدت‌بخش خدا و قتل و اخراج تعدادى از آنان به وسيله گروهى ديگر سخن گفته است. این مسائل‌، بيانگر وجود اختلاف میان آنان بوده است که جز تباهی و خواری برای آنان  بهره  و سودی نداشته است. برهمین اساس و برای عبرت گیری، خداوند بشدت با هر گونه اختلاف و عوامل آن برخورد می‌کند تا امت خوار و ذلیل نشوند؛ اما مسلمانان به این آموزه‌های قرآن بی‌توجهی کرده و خود را به دست خود خوار و ذلیل می‌سازند. از نظر قرآن  اختلاف و نزاع، باعث خفّت و ذلّت در دنيا است و باید از آن پرهیز کرد.(همان)
7. سستى: اختلاف در همه عرصه‌های زندگی اجتماعی آثار زیانبار خود را نشان می‌دهد؛ از نظر قرآن یکی از مهم‌ترین عوامل سستی مجاهدان در برابر دشمنان اختلافات درونی آنان است. در حقیقت بروز سستى مؤمنان در پيكار با دشمنان، بر اثر اختلاف و نزاع با يكديگر است که باید از آن پرهیز کرد؛ زیرا سستی و ضعف در مجاهدان و رزمندگان موجب گستاخی دشمن و سلطه  وچیرگی آنان خواهد شد.(انفال، آیات 45 و 46) خداوند گزارش می‌کند که شكست مسلمانان در غزوه اُحد، بر اثر سستى و اختلاف در امر جنگ بود که در میان آنان رخ داده بود.(آل عمران، آیه 152؛ روایات تفسیری، مجمع البیان، ذیل آیه)
8. گمراهى: کسانی که گرفتار اختلاف اجتماعی هستند از مسیر اصلی کمال و آموزه‌های هدایتی وحی دور می‌شوند و فلسفه و سبک زندگی آنان تغییر منفی پیدا می‌کند و در مسیر گمراهی قرار گرفته و به دوزخ آخرت و شقاوت دنیا گرفتار می‌شوند. از نظر قرآن گمراهى و فاصله گرفتن از راه خدا، نتيجه تفرقه و پيروى از راه‌هاى گوناگون است. اختلافات امت در پی رفتن به راه‌های گوناگون و نادرست‌، موجب می‌شود که گمراه شوند و هرگز رنگ هدایت را به خود نبینند.(انعام، آیه 153)
علل و عوامل اختلاف
ریشه اصلی اختلاف در هواهای نفسانی درونی و وسوسه‌های شیطانی نهفته است که به اشکال مختلف بروز می‌کند که برخی از آنها موارد زیر است:
1.تحزب گرایی: خداوند در آیاتی از قرآن بر این نکته تاکید دارد که هر گروهی به اهداف و روش‌های خود دلبسته است و رفتاری هیجانی نسبت به آن بروز می‌دهد. از این رو خود این امور عامل اختلاف میان مردم می‌شود و انسجام و اتحاد اجتماعی را از میان می‌برد.(مؤمنون، آیه 53؛ روم، آیه 32؛ مریم، آیه 37؛ زخرف، آیه 65)
2.اختلاف برداشت‌ها: از دیگر عوامل مؤثر در اختلاف در میان مردم، اختلاف برداشت‌ها از نصوص آموزه‌های وحیانی و قوانین مکتوب است؛ چنان‌که برخی از یهودیان از اصحاب سبت بر این باور بودند که محدودیت برای ماهیان روز شنبه و گرفتن آنان در روز یکشنبه مصداق ماهیگیری در روز شنبه نیست. لذا با برداشت‌های گوناگون زمینه اختلاف در امت یهودی پدیدار شد و مردم به سه گروه ماهیگیر، مخالف و بیطرف تبدیل شدند.(اعراف، آیات 163 و 164؛ نحل، آیه 124)
3.اختلاف افکنان: برخی از افراد در جامعه از اختلاف سود می‌برند و با ایجاد اختلاف می‌توانند به مقاصد مادی و دنیوی خود دست یابند. اینان با استفاده از هر ابزاری بر آن هستند تا اختلافات در میان مردم پدیدار شده و از آن بهره‌برداری کنند؛ چنان‌که برخی از یهودیان تحت وسوسه‌های شیاطین به اختلافات میان همسران رو آورده و از آن برای درآمد سود می‌جستند.(بقره، ایه 102)
4. همانند سازی: از دیگر علل و عوامل ایجادی اختلافات اجتماعی، همانندسازی است. به این معنا که برخی از افراد با همانند سازی تلاش می‌کنند تا گروهی را دور خود جمع کرده و از مسیر راست  و درست دور سازند؛ چنان‌که مشابه‌سازی مسجد از سوی منافقان از جمله موجبات اختلاف در امت اسلام بوده است.(توبه، آیه 107)
5.گذشته گرایی و بیان خاطرات تلخ گذشته: برخی از افراد با استفاده از گذشته گرایی موجب اختلاف اجتماعی می‌شوند؛ بیان شکست‌ها و خاطرات تلخ گذشته گاه انگیزه می‌شود تا دیگران تحریک به آشوب و فتنه شوند؛ چنان‌که برخی از منافقان با استفاده از این سازوکار میان اوس و خزرج جدایی افکندند.(آل عمران، آیات 93 تا 99؛ و روایات تفسیری)
6.حسادت: یکی از عوامل اختلاف میان افراد جامعه، وجود حس حسادت است. البته برخی از حسودان که چشم دیدن وحدت و اتحاد دیگران را ندارند در این امر پیشگام می‌شوند؛ چنان‌که یهودیان این‌گونه نسبت به اتحاد امت اسلام واکنش نشان دادند و زمینه اختلاف و درگیری در میان امت را موجب شدند.(بقره، آیه 213؛ آل عمران، آیه 19) از نظر قرآن حسادت، منشأ اختلاف‌هاى آگاهانه و انكارآميز در امر دين اسلام می‌شود که در طول تاریخ اتفاق افتاده است.(آل عمران، آیه 19؛ شوری، آیه 14؛ جاثیه، آیات 17)
7.اختیار و اراده انسانی: انسان موجودی دارای اراده و حق اختیار است. طبيعت مختار بودن انسان، منشأ پيدايش منازعات و تفرقه است.(بقره، آیه 253؛ هود، آیه 118)
8.ترس: از دیگر عوامل اختلاف، ترس و نگرانی است. به عنوان نمونه ترس حاصل ‌از قدرت وشمار انبوه دشمن در كارزار، زمينه بروز اختلاف و نزاع مجاهدان در امر جهاد می‌شود.(انفال، آیات 42 و 43)
9.جادو: از دیگر عوامل اختلاف بهره‌گیری از جادو و سحر است که برخی‌ها از آن برای ایجاد اختلافات اجتماعی به‌ویژه میان همسران بهره می‌برند؛ قرآن گزارش می‌کند که جدايى انداختن ميان زن و شوهر، به وسيله سحر و جادو در سرزمين بابِل متداول بوده است.(بقره، آیه 102)
10.جهل: جهل به مسائل خود‌، عامل اختلاف میان  اقشار مختلف است.(بقره، آیه 113؛ نساء، آیه 157) البته سفاهت و بی‌خردی نیز عامل دیگری است که باید آن را نیز مد نظر قرار داد.
11.دنیاطلبی: دنياطلبى و غنيمت‌خواهى، عامل اختلاف و دودستگى ميان مؤمنان و مجاهدان است.(آل عمران، آیه 152)
12.شک: شک در حق، زمينه اختلافِ انكارآميز در حقايق دين می‌شود و در مقام اجرا نیز تردید را موجب شده و مردم را به  اختلاف می‌کشاند.(هود، آیه 110؛ فصلت، آیه 45)
13.شیطان: از عوامل مؤثر بیرونی در ایجاد اختلافات اجتماعی میان مردم، شیطنت ابلیس است. (اسراء، آیه 53) چنان‌که جدايى يوسف(ع) از برادرانش، بر اثر فتنه‌گرى شيطان بوده است (یوسف، آیه 100) و شیطان با ابزارها و روش‌های گوناگون در ایجاد اختلاف میان مردم تلاش می‌کند.(مائده، آیه 91)
14.بی خردی و سفاهت: نابخردى و سفاهت، عامل اختلاف‌هاى درونى و قلبى است و انسان را به سمت اختلافات اجتماعی سوق می‌دهد.(حشر، آیه 14)
15.نفاق: نفاق اجتماعی موجب تفرقه و اختلاف میان مردم است؛ چنان‌که منافقان، درصدد ايجاد تفرقه در صفوف مؤمنان با ساختن مسجد ضرار و تمسّك به مقدساتِ آنان بودند.(توبه، آیه 107)
راهکارهای اتحاد و رهایی از اختلاف
بی گمان حفظ اتحاد بهترین روش است؛ اما اگر مردم دچار اختلاف شدند، باید عوامل آن شناسایی و بر اساس علل و عوامل به درمان آن اقدام کرد.
از آنجا که مرجع حل اختلاف باید مشخص شود، به نظر می‌رسد که بهترین راهکار درمانی مراجعه به خدا در این امور  است که عالم به حقایق است و توانایی رفع و دفع اختلاف را دارد. خداوند بصراحت در آیه 59 سوره نساء بر لزوم مراجعه به خدا و رسول (ص) یعنی كتاب و عترت‌(ع) براى حلّ اختلاف‌ها توجه می‌دهد. از نظر قرآن حكم خدا، مرجع نهايى حل اختلاف‌هاى انسان‌ها و جوامع است (بقره، آیه 213؛ شوری، آیه 10؛ نساء، آیه 59؛ نور، آیه 51) از آنجا که مظهریت این داوری پیامبران هستند(انبیاء، آیه 78؛ زخرف، آیات 59 و 63)، پیامبر اکرم(ص) و عترت طاهره‌(ع) به عنوان مرجع رسیدگی بشمار می‌روند. این در حالی است که منافقان حاضر به پذیرش حکمیت و مرجعیت پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) نمی‌شوند. قرآن در چند آیه خوددارى منافقان از مراجعه به حكم خدا و رسول(صلى الله عليه وآله)، در حلّ اختلاف‌هاى خود را بیان کرده است.(نساء، آیات 59 تا 61؛ نور، آیات 47 و 48) منافقان به جای مراجعه به اولیای الهی به طاغوت مراجعه می‌کنند و آنان را مرجع نزاع و اختلافات اجتماعی خود قرار می‌دهند.(نساء، آیه 60)
از نظر قرآن کتب آسمانی از جمله قرآن بهترین منبع و مرجع برای داوری حل اختلافات است.(نساء، آیه 105؛ بقره، آیه 113؛ نحل، آیه 64) بر این اساس برای حل مشکلات و اختلافات باید به کتب آسمانی به عنوان معیارها و قوانین الهی مراجعه کرد و امید به این داشت تا خداوند با آن مردم را به اتحاد برساند؛ چنان‌که رهايى اوس و خزرج از آتش اختلاف و دشمنى در سايه عنايت و لطف خداوند(آل عمران، آیه 103) با پیروی از پیامبر(ص) و قرآن اتفاق افتاد. از همین رو رجوع به پيامبر(ص) براى حلّ اختلاف‌ها، امرى لازم و از نشانه‌هاى ايمان دانسته شده است.(نساء، آیات 59 و 65) و لزوم تسليم و انقياد در برابر داورى پيامبر اسلام(ص) در حلّ اختلاف‌ها و نزاع‌ها باید همواره مد نظر قرار گیرد.(همان؛ نور، آیه 51)
از نگاه قرآن حل اختلاف میان افراد جامعه دینی از وظایف پیامبر(ص) است.(نساء، آیه 105) و پس از ایشان برای حل اختلافات باید به ائمه معصوم‌(ع) مراجعه کرد.(نساء، آیه 59؛ انفال، آیه 1)
امروز نیز مراجع تقلید و  علمای عظام به‌ویژه صاحبان ولایت مرجع تصمیم‌گیری و حل و فصل اختلافات اجتماعی هستند که باید به آنها مراجعه شود.
البته شکی نیست که برای برطرف کردن اختلاف در قالب پیشگیری بهتر از درمان، باید علل و عوامل آن شناسایی و با آن مقابله شود تا جامعه همواره در اتحاد و وحدت و انسجام اجتماعی به سر برد.