kayhan.ir

کد خبر: ۲۸۹۵۳۲
تاریخ انتشار : ۱۶ خرداد ۱۴۰۳ - ۲۲:۱۷

انتخابات؛ صحنه کارنامه، نه ادعا (یادداشت روز)

 
 
انتخابات هشتم تیر ماه در راه است. تنها 22 روز مانده و کارزار رسمی تبلیغات کاندیداهای انتخابات تا ده روز دیگر شروع می‌شود. پس فرصت و فاصله چندانی نداریم. اگر هر فردی که کاندیدا شده را نماینده و نمادی از بخشی از مردم بدانیم، هجوم کاندیداهای مختلف برای نام‌نویسی، حتی از سوی کسانی که اصل اینکه این نظام بر پایه جمهوریت و رأی اکثریت مردم بنا شده و بر اساس آن تا امروز استمرار پیدا کرده، حرف داشتند و حتی هنگام نام‌نویسی هم از تغییر قانون اساسی سخن گفتند، در حالی که بر اساس قبول آن به وزارت کشور رفته بودند! و نیز حضور نمایندگانی از طیفی که چهار ماه پیش انتخابات جمهوری اسلامی را به‌طور غیررسمی تحریم کرده و به‌ تحریم آن افتخار هم می‌‌کردند، نشان‌دهنده وضعیت مشارکت‌برانگیز نظام در سطح مردم و نخبگان است. اما در عین حال آن جریانات و شخصیت‌هایی که به فاصله چهار ماه نظر خود را از «تحریم غیررسمی» به «حضور فعال رسمی» تغییر داده‌اند، در واقع ظاهر و باطن خود را بروز داده‌اند، به ظاهر ژست همراهی با مردم و در باطن شفاف و حقیقت خصومت با مردم و نظامی که برآمده از آراء میلیون‌ها‌ شهروند است. درخصوص انتخابات پیش‌رو نکاتی وجود دارد: 
1ـ فلسفه انتخابات قوه مجریه در کشورها و از جمله در کشور ما، فقط ادامه روند اجرائی نیست، بلکه جبران کاستی‌ها، رخنه‌ها و پر کردن حفره‌های اقتصادی و فرهنگی (و هر آنچه در مسئولیت قوه مجریه می‌باشد) نیز هست. انتخابات باید با پر کردن این خلأها، مسیر حرکت به سمت جلو را هموار نماید و این در حالی است که کشور ـ همان‌طور که در نام امسال آمده ـ به «جهش» نیاز دارد؛ بنابراین هم خود انتخابات و هم حاصل و خروجی این انتخابات باید جبران کاستی‌ها و حرکت به سمت جلو و جهش کشور باشد. 
2ـ در شرایط «خیلی خاص» قرار داریم، جهان در حال چرخش از وضعی به وضعی دیگر است و به نظر بعضی از سیاستمداران بین‌المللی ـ نظیر جوزف بورل رئیس سیاست خارجی و امنیت ملی اتحادیه اروپا ـ این تغییر بین‌المللی و تغییر ریل جهان اتفاق افتاده است. در این شرایط انتخابات هشتم تیر ماه از دو حیث ـ میزان مشارکت و خروجی مشارکت مردم ـ مورد توجه جهان قرار می‌گیرد. این انتخابات به این سؤال کلیدی پاسخ می‌د‌هد «آیا ایران ظرفیت و اراده لازم را برای ورود در معادلات جدید جهان دارد یا خیر؟» انتخابات ایران و خروجی آن باید به این سؤال پاسخ مثبت دهد. ایران، امروز برای ورود در معادلات جدید به نیروهایی با تفکر و توان و تحرک متناسب نیاز دارد. چنان‌که دیدیم به دلیل تفکر تغییر و تحرک بالای تیم وزارت خارجه دولت آقای رئیسی ـ و البته وقت‌گذاری شخص ایشان ـ همکاری کشورهای مختلف دنیا جلب شد و این در حالی بود که خیلی از مقامات دولت‌های سابق کشور از انزوای ایران حرف می‌زدند و عدم موفقیت‌های خود را به منزوی بودن کشور در صحنه بین‌المللی مرتبط می‌کردند و حال آنکه واقعاً هیچ‌گاه در وضعیت انزوا نبوده‌ایم و روابط محدود، ناشی از «رفت و آمد محدود» و کانالیزه شدن مناسبات دولت به سمت غرب بوده است. ملت ایران در این شرایط خاص بین‌المللی باید دولتی متناسب با تحولات کلان بین‌الملل که خود انقلاب اسلامی مهم‌ترین نقش در وقوع این تحولات داشته است، سر کار بیاورد. 
بعضی از کاندیداهای مطرح ریاست‌جمهوری در این ترازند و بعضی از کاندیداهای مطرح هم اصولاً نماد تفکری هستند که دیگر منسوخ گردیده است. 
3ـ در فضای جدید بین‌المللی، ملتی می‌تواند به اهداف و آرمان‌های خود برسد و یا به آن نزدیک شود که از پیش‌ران‌های طبیعی و انسانی خود به نحو مطلوب استفاده کند. صحنه فعلی بین‌المللی صحنه صف‌آرایی قدرت‌های نوظهوری است که هر کدام ـ ازجمله جمهوری اسلامی ایران‌ـ با استعدادهای خاص خود وارد میدان شده و با یکدیگر به رقابت شدید مشغول هستند. در این کشاکش بین‌المللی، مردم ایران باید ضمن حضور فعال در صحنه انتخابات و شکل دادن به «عدد افتخارآمیز»، فردی را بر سر کار بیاورند که در سابقه و جبین او استفاده کامل از استعدادهای طبیعی و انسانی کشور دیده شود. صحنه انتخابات ریاست‌جمهوری، صحنه ادعا نیست، صحنه «کارنامه» است. لذا ملت بزرگ ایران باید از «ادعا»ها عبور کرده و بر «کارنامه»ها تمرکز کند. خوشبختانه «کاندیداهای مطرح» این انتخابات دارای سوابق مدیریت بخش‌های مختلف هستند و عملکرد آنان در هر مسئولیتی که بر عهده داشته‌اند، در جلوی چشم مردم قرار دارد و مردم می‌توانند در میان آنان به رئیس‌جمهوری با شاخص‌هایی نظیر فعال، پرکار، آگاه و معتقد به مبانی انقلاب اسلامی برسند. 
4ـ انتخابات در جمهوری اسلامی باید با شأن این جمهوری و شأن مردمی که این جمهوری را پدید آورده‌اند، متناسب باشد. حضرت امام خمینی قدس سره الشریف در مورد مجلس برآمده از آراء ملت نکات بسیار ارزشمندی فرموده‌اند که البته در مورد کاندیداهای انتخابات ریاست‌جمهوری و شخص رئیس‌جمهور منتخب هم کاملاً صدق می‌کند. این نکات در تاریخ چهارم خرداد ۱۳۵۹ در اولین دیدار با نمایندگان دوره اول مجلس شورای اسلامی مطرح و در صفحه 345، جلد 12 صحیفه امام آمده است: 
«باید همان‌طوری که تا حالا تحولات زیادی پیدا شده است در این ملت، شما که وکیل از جانب ملت هستید، و عصاره فضائل ملت هستید، باید در آنجا همان معنایی که مأمور او شدید از طرف ملت، همان معانی باشد. ملت یک ملت اسلامی است و اسلام را می‌خواهد و احکام اسلام را می‌خواهد. شما وکیل نیستید که بروید آنجا بنشینید و حساب‌هایی که خودتان با هم دارید صاف کنید. اگر یک همچو کاری بشود، این انحراف است و غصب است آن محل برای شما. شما باید ـ ان‌شاءالله همین طور هم هست ـ شما باید در آنجا معلم اخلاق باشید از برای همه کشور، برای اینکه مطالب شما به همه کشور بسط پیدا می‌کند. وقتی که همه مردم در تمام کشور دیدند که این وکلایشان با راستی و صداقت در خدمت کشور هستند و در خدمت اسلام هستند، و مناظره‌هایی که می‌کنند مناظره‌های اسلامی است، و بحث و تفتیشی که می‌کنند، بحث و تفتیش اسلامی است، این یک تعلیمی می‌شود به همه افرادی که در این کشور هستند، و به آنجایی که این موج‌ها می‌رسد در خارج کشور. ما باید همه قشرها را تربیت کنیم.»
بعضی از جریانات سیاسی که برخلاف اسلام و عقل، بنا به تصریح خودشان اصولاً برای حکومت، منشأ الهی و شرعی قائل نیستند و به آن صرفاً به عنوان یک امر عرفی نگاه می‌کنند، دستیابی به قدرت را اصل اول دانسته و فقط به اصول و مبانی سکولار ناظر به تصاحب قدرت توجه دارند. از این رو در حالی که به دنبال تصاحب موقعیت‌های نظام دینی هستند، در مباحث تئوریک، از عرفی بودن حکومت دم می‌زنند و این در حالی است که قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در اصول مختلف خود از جمله در اصل دوم، نظام جمهوری اسلامی را منبعث از اصل توحید و «اختصاص حاکمیت و تشریع به خداوند و لزوم تسلیم در برابر امر او» و اصول نبوت، معاد، عدل و امامت دانسته است. این تشنگان قدرت، در عمل هم به هر شیوه‌ای برای رسیدن به قدرت دست می‌زنند. کما اینکه شاهد بودیم که جریان نهضت آزادی در اولین ماه‌های پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی، کمر به انحلال مجلس خبرگان قانون اساسی بست و احزاب بعدی دست پرورده آن، نظیر مشارکت و کارگزاران در سال 88 کمر به ابطال انتخابات و کنار زدن آراء مردم بستند و کشور را به آتش کشیده و صحنه عزت ملی را به صحنه درگیری و نزاع تبدیل کردند. که البته در نهایت این جمهوری‌ستیزی، یکی با مخالفت حضرت امام و دیگری با مخالفت رهبر معظم انقلاب مواجه گردید و شکست خورد. 
این سکولارهای جمهوری‌ستیز، الان هم در این انتخابات آمده‌اند و بعید نیست شورای نگهبان برخی از آنها را تحت ملاحظاتی تأ‌یید کند؛ 
و از این ‌رو از سوی نظام و مردم «محترم» شمرده شوند، اما این اقدام شورا و محترم شمرده شدن قانونی، به معنای تأیید اخلاقی و عملی و فکری آنان نبوده و به هیچ وجه به معنای آن نیست که این‌ها خطری برای کشور ندارند و در صورت به د‌ست آوردن رأی، صلاحیت اداره کشور را دارند. مگر هر شخص محترمی برای تصاحب هر کاری سزاوار است؟ و مگر بارها نتیجه خسارت‌بار ریاست آنان بر مناصب حساس کشور را ندیده‌ایم؟ 
5ـ بعضی از این کاندیداها به لوازم ریاست‌جمهوری ـ که یکی از آنها پایبندی به اصول و قوانین کشور و صلاحیت‌های نهادهای برآمده از آن می‌باشد ـ 
پایبند نیستند. مثلاً یکی از افراد صاحب‌نام کاندیدا شده، با صراحت بیان کرده است که صلاحیت احراز یا عدم احراز شورای نگهبان را قبول ندارد. این در مقام رئیس‌جمهور چگونه ملتزم به مصوبه مجلس شورای اسلامی که به تأیید شورای نگهبان رسیده است، خواهد بود؟ چنین فردی به قانونی اجازه اجرا می‌دهد که شخصاً آن را قبول داشته باشد و این یعنی براندازی جمهوریت نظام و استقرار استبداد و دیکتاتوری. بعضی از این کاندیداها عدم پایبندی خود به منافع ملی را نشان داده‌اند. آنانکه هنوز هم «برجام ضدملی» را مطابق منفعت ملی معرفی کرده و در حالی که تشت برجام از پشت‌بام افتاده است، از آن دفاع می‌کنند، چطور می‌توانند در موضوعات دیگر تأمین‌کننده منافع ملی ایران باشند؟ 
بعضی از این کاندیداها در فضای رقابت، برای رسیدن به موفقیت خود، به تخریب دیگران نظر دارند و هنرشان لکه‌دار کردن حیثیت‌هایی است که خداوند آنها را محترم شمرده و مؤمنان را از ورود به چنین مهلکه‌‌هایی پرهیز داده است. افرادی که به جای ارائه تصویری از برنامه‌هایی که برای پیشرفت کشور تدارک دیده‌اند، صحنه انتخابات را به آوردگاهی غیراخلاقی تبدیل می‌کنند و از طریق بدگویی، تهمت زدن، لجن‌پراکنی کردن، سعی در جلب توجه دارند، به آبروی ملی لطمه می‌زنند و در تراز ریاست جمهوری اسلامی ایران نیستند. 
سعدالله زارعی