پایههای «عملیات روانی» برای تغییر یا شفا!؟
عزیزالله محمدی(امتدادجو)
«عملیات روانی» اصطلاح و کلمهای پرکاربرد در حوزههای اجتماعی، رسانهای، سیاسی و نظامی است که در تقابلهای مختلف به کار گرفته میشود و بعضیها آن را یک پدیده «نو» در عصر حاضر و معاصر میدانند که با ظهور و بروز شبکههای اجتماعی و فضای مجازی، واکاوای ابعاد مختلف شکلگیری و تنوع گونههای این پدیده هر روز بیش از پیش مورد توجه کارشناسان مختلف قرار میگیرد.
بهرغم آنچه از عملیات روانی تحت عنوان یک پدیده و واژه نو یاد میشود؛ اما در حقیقت این وجه از بهکارگیری قدرت هوشمندی انسان که در خیلی از مواقع ماهیت منفی به خود میگیرد عمری به قدمت عمر بشر دارد و باید اولین عملیات فریب و عملیات روانی را به شیطان منتسب کنیم که توانست با استفاده از فریب و بهکارگیری غریزه وسوسه، آدم و حوا را دچار انحراف از آنچه باید میبودند بکند.
سوفسطائیان یونان باستان (که شاید بتوان از آنها به عنوان نخستین متخصصان فن عملیات روانی در معنای علم کنترل رفتار یاد کرد) معتقد بودند؛ حواس انسان در شناخت مابهازای بیرونی اشیاء و پدیدارها، دچار اشتباه میشود و عقل نیز به تبع حواس چندان دقیق نیست؛ از اینرو انسانها به معرفت مطلق دست پیدا نمیکنند. آنها انسان را معیار همهچیز میدانستند و بر آن بودند که نیل به شناخت مطلق و انکارناپذیر، ممکن نیست و هر شخص میتواند بر اساس ذائقه خود تصمیم گرفته و عمل کند و از همینرو آموختن فن اقناع و سخنوری به جوانان را پیشه خود ساخته بودند؛ تا این واقعیت را به اثبات برسانند که در این جهان باید فقط برای کسب منافع خود- آن هم از راههای قانع کردن و اثرگذاری بر دیگران- تلاش کرد که اشخاص صاحب نفوذ برای تسخیر فکر مردم و رای آنان با فنون سخنوری و سایر شیوههای اقناع عامه، درصدد بودند آراء را به سود خود به نتیجه برسانند و این کار به صورت ضمنی، نوعی اثرگذاری بر رفتار سیاسی شهروندان برای سوق دادن آنها در سمت و سوی خاص بود.
تعریف دقیقی از عملیات روانی از سوی بعضی از اندیشمندان ارائه شده است که میگوید «قبل از آنکه شما بتوانید کسی را وادار کنید که آنچه شما میگویید را نجام دهد، باید او را وادار کنید آنچه شما میگویید را باور کند.»
بر مبنای عناصر مختلف و متنوع «عملیات روانی» که شامل (هدف، پایه، شناخت مخاطب، مکان، زمان، گفتمان، استراتژی و...) است؛ عملیات روانی اساسا با بهرهگیری از داشتههای جامعه هدف صورت میگیرد و هر چقدر جامعه هدف، منکر داشتههای خود شود و باور به عدم هستی و عدم هویت و اصالت خود باشد؛ تحقق اهداف عملیات روانی برای طراحان آن آسان و کمهزینهتر خواهد بود.
شبکههای اجتماعی و بهویژه «اینستاگرام» بهطور هوشمند و طراحی شده تمام مبانی و عناصر عملیات روانی را در جوامع هدف بهویژه در جوامع ایدئولوژیکی مثل ایران به کار میگیرند تا بتواند تغییرات و تحریفات مدنظر صاحبان قدرت رسانهای جهان را اعمال کنند و یک جامعه معتقد به فرهنگ و باور اصیل ایرانی و اسلامی را از اصل تفاخر به هستی خود دور کرده و به نقطهای از خودباختگی و وادادگی برسانند.
همانگونه که در خلال بعضی از یادداشتهای پیشین همین ستون نیز بهطور گذرا اشاره شده است؛ چندی است که آهنگ «تغییر با تعبیر به شفا» یافتن در صفحات اینستاگرام بسیار پررنگ و قابل تامل شده است که طی آن بعضی از دختران و یا زنان به ظاهر مذهبی که عکسهایی در مکانهای مذهبی با پوشش متعارف دارند؛ این عکسها را به عنوان عکس وضعیت و موقعیت قبلی به اشتراک میگذارند و با یک موسیقی خاص «پویش تغییر» - که متاسفانه آن هم یک مداحی از یک جلسه مدح امیرالمؤمنین(ع) است- میل به تغییر را با عکسهای جدید که یا کشف حجاب شده و یا پوشش غیرمتعارف انتخاب شده به نمایش میگذارند و بهطور عملی گذشته مذهبی خود را نفی و انکار میکنند و تفاخر به آنچه که اکنون شدهاند را تبلیغ مینمایند.
بستر اینستاگرام این امکان و این تمایل و گرایش را با توجه به «کثرتبخشی» و «تنوعبخشی» و «ایجاد جذابیتهای تصویری» کاملا برای آنهائی که آگاه به عملیات روانی و ابعاد آن نیستند فراهم میکند تا با خلأ شخصیتی که دارند بخواهند برای خود خلق افتخار، حتی به قیمت از دست دادن هویت و فرهنگ و باور ایجاد کنند و ای بسا که بنیاد و هستی خانوادههای مذهبی را هم با این طریق در معرض خطر و فروپاشی قرار بدهد.
بعد از «هدف» و پیش از «شناخت مخاطب» اساس کار عملیات روانی استوار بر «پایه» است که به سه دسته (پایه سفید، خاکستری و سیاه) تقسیم میشود و غرض از پایه در واقع منبع اطلاعات است که «سفید» به معنای منبع معلوم، «خاکستری» به عنوان منبع بیطرف و «سیاه» به عنوان هر منبع غیرحقیقی شناخته میشود که میتوانند مخاطب را تحت تاثیر قرار داده و حتی ذائقه او را تغییر و در چارچوب استراتژی (راهبرد) و گفتمان طراحان عملیات روانی قرار بدهند.
نوع پیوستن به پویش «تغییر و شفا» در اینستاگرام گرچه هیچگاه نمیتواند منشأ قضاوت نسبت به طیف خاص و یا گرایش عموم باشد؛ اما گویای آن است که عملیات روانی مبتنی بر اهداف تغییر، اگرچه در کوتاهمدت به دلیل تعلق به باورها و ارزشها میتواند بیاثر باشد؛ اما در نهایت، اگر نوعی از تقابل در مقابل این نوع عملیاتهای روانی صورت نگیرد؛ میتواند مبدأ تغییر سایرینی باشد که بهرغم تعلق به ارزش و هویت، به هر دلیل تفاخر به جذابیتهای تغییر را هم دوست دارند و ای بسا که میل به نمایش نیز داشته باشند.
«عملیات روانی» در بین اهالی فن این نوع عملیات معروف به «تیغ دو دم» است که همانند برخی علوم، هم باعث تهدید جامعه بشری است و هم فرصتی مغتنم که باید بر اساس سفارشهای دینی و اخلاقی به آن توجه کرد و با رویکرد تبلیغی نقشهها و توطئههای موجود را با تبلیغات حرفهای و کارشناسی خنثی کرد.
امام خمینی(ره) درخصوص شیوه تبلیغات که در واقع بازوی اصلی مقابله با عملیات روانی در جنگهای ترکیبی است، میفرمایند: «تبلیغات که همان شناساندن خوبیها و تشویق به انجام آن و ترسیم بدیها و نشان دادن راه گریز و منع از آن است، از اصول بسیار مهم اسلام عزیز است» و همچنین اندیشمند بزرگ و شاگرد حضرت امام(ره) که حق بزرگی بر گردن جامعه روشنفکری و دانشگاهی دارد؛ در همین خصوص ذیل تعرف خود از تبلیغ و کم و کیف آن میگوید: «اگر بگویم مقام تبلیغ اسلام، رساندن پیام اسلام به عموم مردم، معرفی و شناساندن اسلام به صورت یک مکتب، از مرجعیت تقلید کمتر نیست، تعجب نکنید! مقامی در همان حد است.»
به هر روی «عملیات روانی» و کسب قدرت نرم که هزینه کمتر و تاثیرگذاری پایدارتری دارد؛ بعد از گذر از مفاهیم انقلابی و ملی از سوی دشمن، پای بر عرصه مذهب در کشاکش صفحات اینستاگرام گذاشته است که چه برمبنای پایههای سفید و خاکستری و چه بر مبنای پایه سیاه، سعی در تغییر زنان مذهبی با تعبیر به شفا یافتن دارد که گرچه قطرهای از دریای بیکران زنان عفیف و ارزشمند ایرانی به این پویش اقبال نداشته و ندارند؛ اما! آنچه دارای اهمیت است؛ اقدام طراحیشده عملیات روانی در ذیل جنگ ترکیبی است که در اینستاگرام پیریزی و به شدت و پرحجم دنبال میشود.