استفاده از ظرفیتهای داخلی هر استان برای پیشبرد طرحهای اقتصادی-بخش پایانی
مدیریت بـومی پاسخگوی مطالبات مردمی در هر خطه
گالیاتوانگر
سالهاست که الگوهای مدیریت وارداتی بیچونوچرا در کشورهای درحالتوسعه به کار بسته میشود بیآن که اثربخشی مورد انتظار را داشته باشد. در همین الگوهای وارداتی تأکید شده که مدیر بومی یا غیربومی فرقی ندارد و تنها باید دانش لازم را داشته باشد. سخن ما این است که مدیر باید دانشمند، متعهد، دلسوز و صاحب اشراف بر ظرفیتهای استانی محل خدمت خود باشد. از زدوبند و باندبازی حذر کند؛ متأسفانه در هر دو مورد مدیران بومی و غیربومی این خطر اخیر لمس شده است؛ بنابراین مدیر چه بومی و چه غیربومی باید مدیریتش بومی باشد. چهبسا مدیران دانشمندی که به دلیل نشناختن ظرفیتهای محل خدمت خود چندان موفق عمل نکردهاند. تأکید ما بر مدیریت بومی است.
مدیریت بومی یعنی راهحل محلی باتکیهبر دانش جهانی. مدیریت در آن بخشی که دانش است، علم علیالاطلاق است و تعریف علم برآن صادق، اما وقتی میگوییم بدون تواناییهای فردی این دانش آدم را مدیر نمیکند، تعبیر زیبای جمله امام علی(ع) است: «فرزند زمان خویشتن باش.» یعنی مصالح مملکتی خود را در نظر بگیر و با آن دانشی که آموختی به نفع مصالح مردم و مملکت خود عمل کن، این یعنی بومیکردن مدیریت.
کپی از الگوی مدیریتی وارداتی ممنوع!
بومیکردن مدیریت به معنی بومیکردن دانش آن نیست. دانش مقولهای است جهانی و تولیدکننده آن هر کس که باشد نفع برندگان آن، تمام مردم جهانند، اما هیچ نسخه از پیش نوشته شدهای برای درمان معضلات مدیریتی ما وجود ندارد.
حسین حیدری تبار کارشناس ارشد مدیریت برایمان توضیح میدهد: «مدیریت بومی یعنی راهحل محلی باتکیهبر دانش جهانی. منطبق بر این تعریف مثلاً اقتصاد بومی یعنی نگاه ملی و بومی به مقوله اقتصاد. راهحلهایی که دیگران برای مشکلات خود یافتند مخصوص به خود آنهاست. با تفکر و تأمل و خلاقیت مشکلات مبتلا به را حل کردند. نسخه آنان، گرتهبرداری شده به درد ما نمیخورد، ولی میتوان از آن نسخهها درس گرفت. با تشریکمساعی، مطابق اصول پذیرفته شده میتوانیم کارهای بزرگ را انجام دهیم.»
وی در ادامه میافزاید: «قبل از هر چیز مدیران ما باید بیاموزند که با یکدیگر تعامل داشته باشند. مقداری دقت و مقدار کمتری هزینه لازم است تا تشکلهای صنفی- بهدوراز هر گونه سیاستبازی -صرفاً در جهت ارتقای مقوله مدیریت تلاش کنند.
مدیریت، خصوصاً مدیریت صنعتی کشور باید به لزوم تأسیس انجمنها بیشتر توجه کند. همسویی و همگرایی باعث پیشرفت است، از دوبارهکاریها جلوگیری میکند، در تصمیمسازیها مؤثر است و محلی است برای ارتقای هر روزمره. البته اگر مطابق اصول و تعاریف پیش برود.»
دفاع از مدیریت نیروهای بومی
علی بهادری جهرمی سخنگوی دولت خاطرنشان میکند: «در زمینه گلایه از مدیران پروازی که در استانهای حاشیهای بود، رئیسجمهور دستور داد معاونت اجرائی وی با همکاری دستگاههای مرتبط، بررسی موردبهمورد انجام دهند تا مواردی که ضرورتی ندارد- حتماً باید ضرورت اثباتشدهای وجود داشته باشد- استفاده از مدیرانی که در منطقه عملیاتی مستقر نیستند، انجام نشود.»
سید محمد مولوی منتخب مردم آبادان در مجلس دوازدهم میگوید: «انسجام و همدلی خوبی بین منتخبان این دوره شکلگرفته و امیدواریم در پیگیری مسائل استان همه علمای بزرگ استان و نخبگان ما را پشتیبانی کنند.»
سید محمد مولوی منتخب مردم آبادان در مجلس دوازدهم با تقدیر از حضور حماسی و آگاهانه مردم در دور دوم انتخابات میافزاید: «پیام رأی مردم آبادان در دور دوم، استفاده از تجربه برای رفع مشکلات و مطالبات آنان است که در این زمینه قطعاً جدیتر و مصممتر از قبل عمل خواهیم کرد.» وی درباره رویکرد احتمالی منتخبان مردم در این دوره در حمایت از انتصاب مدیران توضیح میدهد: «همانطور که در تبلیغات انتخاباتی اعلام کردم رویکرد مجمع نمایندگان جدید قطعاً دفاع از مدیریت نیروهای بومی توانمند و شجاع است و البته صرف بومی بودن، نمیتواند عنوان شایستهسالاری و امتیاز باشد.»
مولوی لزوم توجه جدی به مدیریتهای جهادی و ولایی برای حل مشکلات بنیادی خوزستان را خواستار شده و میافزاید: «خوزستان نیازمند مدیران جهادی و ولایی است که با جان و دل برای مردم وقت بگذارند و از اشرافیگری و تشریفات زاید در ادارات دوری کنند.»
وی در ادامه خاطرنشان میکند: «خوزستان نیازمند مدیرانی است که درهای دفاتر آنها در طول روز بر روی مردم باز باشد و برای حل مشکلات قرار و آرامش نداشته باشند.
قطعاً استان خوزستان، با این حجم عقبماندگی بایستی با یک مدیریت جهادی زایدالوصفی اداره شود تا از معضلات فراروی مردم شریف این استان کاسته شود.»
مولوی در تکمیل صحبتهایش میافزاید: «آبادان و خرمشهر در بخشهای مختلف دچار کمبودهای زیادی هستند و امیدوارم با همافزایی و اتحاد ۴ نماینده آبادان و خرمشهر زمینه رفع این کمبودها فراهم شود.»
نماینده مردم آبادان تصریح میکند: «مردم مطمئن باشند بدون هیچ اغماض و تعارفی درخصوص رفع مشکلات و تحقق انتظارات و مطالبات به حق آنها در این دوره از تمام ظرفیتهای قانونی استفاده خواهیم کرد.»
ریلگذاری آموزش و پرورش برای مدیریت
وجود یک متولی در حوزه مدیریت باید از آموزشوپرورش و دانشگاه آغاز شود. این موضوع به تغییر فرهنگ مرتبط است و در فرهنگ خودباوری ریشه دارد. هرچند که در سالهای اخیر پیشرفتهای خوبی داشتهایم؛ اما در سطحی که ما انتظار داریم، نیست. قطعاً اگر یک سازمان یا نهاد را مسئول ریلگذاری در حوزه مدیریت قرار دهیم میتواند، اثرگذار باشد. در این میان نقش سازمان مدیریت بهعنوان مسئول بودجه بسیار پررنگ است و باید در این حوزه آموزش و پرورش توجه کند.
علی حیدری یک تحلیلگر عرصه مدیریت توضیح میدهد: «یکی از دلایل دیگر که کشور ما برای استفاده از تکنیکهای مدیریتی با مشکل مواجه است به ترجمه منابع دستاول خارجی برمیگردد، زیرا محافل علمی و اجرائی ما ارتباط ضعیفی با یکدیگر دارند. شما اگر به شیوههایی که در دنیا پیگیری میشود نگاه کنید میبینید اساتید دانشگاه موضوعات مورد بررسی خود را از بدنه اجتماعی خارج کرده و در محافل علمی بررسی میکنند و آنچنان در بخشهای اجرائی نسبت به بخشهای علمی اعتقاد وجود دارد که هنگامی که میخواهند یک موضوع را حل کنند به محافل علمی و اساتید دانشگاهی مراجعه میکنند. از سوی دیگر اساتید دانشگاه نیز افرادی هستند که سالها تجربه اجرائی دارند. هنگامی که یک استاد دانشگاه با دارابودن دانش بسیار و نگارش کتابهای فراوان در حوزه تخصصی خود هرگز با صحنه اجرائی مواجه نبوده، قطعاً نمیتواند موفق باشد. اکنون در علم مدیریت یکی از مهمترین موضوعات به اقتضائات مرتبط است، یعنی مدیر باید بتواند بر اساس شرایط اجتماعی مدیریت کند. مدیر مانند یک پزشک است که باید بداند بر اساس هر مورد بهخصوص چه داروهایی را تجویز کند.»
وی در تکمیل صحبتهایش میافزاید: «خوشبختانه اکنون با راهاندازی استارتآپها در حوزه فنی این موضوع در این بعد تا حدودی ساماندهی شده، اما به طور مثال ما استارتاپ مدیریت نداریم. این در حالی است که مدیرانی که کار اجرائی انجام داده و مجرب هستند باید به محافل علمی و دانشگاهها مراجعه کرده و تجربیات خود را انتقال دهند. از سوی دیگر افرادی که در محافل علمی حضور دارند باید در حوزه اجرا مورداستفاده قرار گیرند تا آن حوزه را بهخوبی درک کنند، در غیر این صورت بسیاری از تحقیقات وارد کتابخانهها میشود؛ زیرا کاربردی نیستند و از سوی دیگر حوزه اجرا نیز به مطالعه و امور پژوهشی اهمیتی نمیدهد. مگر اینکه نیاز باشد به این معنی که یک مدیر با امور اجرائی درگیر است و فرصتی برای فکرکردن، ندارد؛ لذا اتاق فکرهایی در دانشگاه تشکیل میدهد تا او را حمایت کنند.»
اهمیت بومیگرایی در انتصاب مدیران
تأثير انتخاب مدیران بومی ازآنجهت مهم به نظر میرسد که مسئولان بومی بیشتر و بهتر با ظرفیتهای حوزه جغرافیایی خود آشنایی داشته و به نقاط قوت و ضعف حوزه کاری اشراف بیشتری دارند. البته صرفاً پرداختن به مبحث بومیگرایی در انتصاب مدیران کافی نبوده و نباید از تخصص، تعهد، مردمداری، توانمندی و تلاش در جهت حل مشکلات جامعه غافل بود. یکی از مطالبات مردمی در کنار شایستهگزینی استفاده از توان مدیران بومی است. اما باید دید این مطالبه قانونی و به حق مردمی تا چه حد در نگاه تصمیمگیران و منصوبکنندگان بهصورت عملی نمود عینی پیدا کرده و تا چه اندازه بر روند عزل و نصب مدیران تأثيرگذار خواهد بود.
امین میرزایینیا کارشناس ارشد مدیریت استراتژیک توضیح میدهد: «شاید در علم مدیریت آیتم بومیگرایی بهصورت آکادمیک آنچنان موردتوجه و تأکید قرار نگرفته باشد؛ ولی زمانی که به روند ارائه خدمات به مردم خصوصاً در حوزههای جغرافیایی کوچک بنگریم پی به اهمیت موضوع بومی گزینی در نصب مدیران خواهیم برد، تأثير انتخاب مدیران بومی از آن جهت مهم به نظر میرسد که مسئولان بومی بیشتر و بهتر با ظرفیتهای حوزه جغرافیایی خود آشنایی داشته و به نقاط قوت و ضعف حوزه کاری اشراف بیشتری دارند. البته صرفاً پرداختن به مبحث بومیگرایی در انتصاب مدیران کافی نبوده و نباید از تخصص، تعهد، مردمداری، توانمندی و تلاش در جهت حل مشکلات جامعه غافل بود. مدیران بومی و ساکن در محل مأموريت میتوانند وقت بیشتری را در حوزه فعالیتی و جغرافیایی خود سپری کرده و در ساعات اداری و غیراداری پیگیر معضلات و مشکلات منطقه بوده و پاسخگوی مردمان عزیزی باشند که حضرت امام(ره) از آنها بهعنوان ولینعمت یاد کرده و حل مشکلات آنها بارهاوبارها بهصورت تأکیدی در بیانات رهبری فرزانه انقلاب مشهود و ملموس بوده و به عبارتی از اوجب واجبات تعریف و تشریح شده است.»
وی در پایان صحبتهایش میافزاید: «با اینکه تنها محل تولد یا سکونت مسئولین و مدیران به شکل خاص تضمینکننده توان مدیریتی آنها در حوزه کاریشان نبوده و نیست؛ اما میتواند بهعنوان عاملی تأثيرگذار در روند ارائه خدمات و تسهیلکننده امور مردم مورد تحلیل، بررسی و توجه قرار گیرد. دسترسی آسان و بدون واسطه و در هر ساعت از شبانهروز به مدیران بومی راحتتر بوده و تجربه نشان داده است که در ادوار مختلف مردم با مدیران و مسئولان بومی ارتباط بهتر و راحتتری برقرار کرده و اتفاقاً در حوزه منابع انسانی و مدیریتی در کنار شایستهگزینی همیشه یکی از مطالبات مردمی استفاده از توان مدیران بومی بوده است.»