kayhan.ir

کد خبر: ۲۸۸۱۴۰
تاریخ انتشار : ۲۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۰:۵۳
تصریح رهبر انقلاب به پاسداشت زبان فارسی در جریان بازدید از نمایشگاه کتاب

«هر روز شارژ می‌کنیم یعنی چه؟!»

حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی، صبح دوشنبه با حضور در مصلای امام خمینی(ره) از سی و پنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران بازدید کردند.
 
 
 
 
به گزارش تسنیم، خرده روایت‌هایی از بازدید رهبر انقلاب از سی‌وپنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران به شرح ذیل است:
کدام مولوی؟!
در یکی از غرفه‌ها، کتابی پژوهشی با موضوع جلال‌الدین محمد بلخی، مشهور و معروف به «مولوی» سر بحث درباره‌ این شاعر قرن هفتمی را باز می‌کند. آقا ریز می‌شوند روی عنوان کتاب و بعد هم خطاب به غرفه‌داران و جمع می‌گویند: «این مولوی که حالا دارند معرفی می‌کنند با مولویِ صاحب مثنوی خیلی فرق دارد!» تعریضی به شناخت معوجی که این روزها دارد از مولوی ارائه می‌شود.
لابه‌لای رفت و برگشتی که در ادامه با آقای مختارپور رئیس کتابخانه ملی دارند، اشاره‌ای به کتاب پرفروش از یک نویسنده ترک هم می‌شود که درباره‌ مولوی نوشته شده و به تعبیر ایشان از ترویج‌کنندگان آن نسخه از مولوی است که با مولویِ صاحب مثنوی خیلی فرق دارد.
نزدیک اذان ظهر است. بعد از 3 ساعت بازدید هنوز تعدادی از غرفه‌ها در پایان مسیر باقی مانده قرار دارند. لاجرم آقا قدم تند می‌کنند برای رفتن و همان جا در مسیر راه به اظهار محبت غرفه‌داران پاسخ می‌دهند.
انتشارات شهرستان ادب جزو غرفه‌های انتهای مسیر است. آقا سمت‌شان می‌روند و توقفی کوتاه و حال و احوالی با علی‌محمد مؤدب و محمدمهدی سیار و دیگران.
به سیار می‌گویند: «مختصری از این برنامه تلویزیونی‌تان را دیدم.» منظورشان برنامه‌ «سرزمین شعر» است. سیار نظرشان را جویا می‌شود و آقا می‌گویند: «باید جوانب کار را سنجید اما در مجموع خوب است ولی باید به حواشی توجه شود.» در ادامه با مزاح و مطایبه می‌گویند: «حالا اینکه خیلی بازاری بشوید هم مسئله‌ای است برای خودش.» سیار هم با جمع می‌خندد.
آقا در غرفه‌ نشر نگاه، به آثار ماریو بارگاس یوسا اشاراتی می‌کنند؛ نویسنده‌ای که رهبر انقلاب نسبت به او نگاه انتقادی دارند و در ادامه سخنانی که نشان می‌دهد هم یوسا را خوب می‌شناسند و هم آثارش را: «کتاب قبلی‌اش سور بُز بود. این جنگ آخرالزمان هم کتاب جدیدش است. نویسنده‌ خیلی قوی‌ای است.»
از علی‌محمد افغانی، هم صحبت می‌شود و کتابی که تازه از او منتشر شده و تعجب می‌کنند که قبلاً ندیده بودند. یکی از غرفه‌‌داران می‌گوید که استقبال خوبی شده و هر روز شارژ می‌کنند. آقا می‌خندند و می‌گویند: «هر روز شارژ می‌کنیم یعنی چه؟!» وزیر ارشاد می‌آید توی بحث و 25 اردیبهشت که فردا باشد را یادآوری می‌کند که روز بزرگداشت فردوسی، شاعر فارسی‌زبان است و اشاره به اینکه فارسی را پاس بداریم.
در غرفه‌ انتشارات شهید کاظمی، حمید داوودآبادی نویسنده‌ دفاع مقدس کتاب «دیدم که جانم می‌رود» را به آقا می‌دهد و می‌گوید: «دوست داشتم که این را تورق کنید. این گل همه‌ کتاب‌هایم است.»
آقا کتاب را می‌گیرند و ورق می‌زنند. جواب‌شان نه فقط آقای نویسنده که دیگران را هم متعجب می‌کند: «به نظرم این را دیده‌ام... بله... پسری است که در تهران با شما دوست می‌شود و اولش هم قدری سانتی‌مانتال است و بعد یواش یواش... خیلی وقت پیش خوانده‌ام.» داوودآبادی از شعف پاسخی ندارد. نرم‌خندی می‌زند و الحمدللهی می‌گوید.