kayhan.ir

کد خبر: ۲۸۷۶۱۶
تاریخ انتشار : ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۰:۱۶

تفاوت دعوت و ابلاغ پیام دین با سایر دعوت‌ها (2) (پرسش و پاسخ)

 
 
پرسش:
دعوت به سوی حق و دین چه تفاوت‌هایی با سایر دعوت‌ها و ابلاغ پیام‌ها دارد؟
پاسخ:
در بخش نخست پاسخ به این سوال به بحث دشواری و اهمیت تبلیغ در قرآن پرداختیم. اینک در بخش پایانی دنباله مطلب را پی می‌گیریم.
راز سختی و اهمیت تبلیغ و دعوت به دین
ممکن است این سوال مطرح شود که چرا قرآن این همه دعوت و تبلیغ دین و ابلاغ پیام‌های وحیانی را کار دشوار و ثقیلی به حساب آورده است؟ بعضی از مسائل هست که ما به حق، ارزش آن مسائل را درک کرده‌ایم. چون ارزشش را یعنی سطحش را درک کرده‌ایم. قهراً آن را در سطح خودش می‌شناسیم. مثلاً امر افتا و فتوا دادن. خوشبختانه تا حد زیادی، لااقل نودوپنج درصد جامعه ما می‌شناسند که افتاء کاری است سنگین و در سطح بسیار بالا. نه افرادی زود جرئت می‌کنند که چنین ادعایی کنند و نه اگر افراد خوش‌اشتهایی این ادعا را کردند جامعه زود می‌پذیرد. در واقع جامعه این را احساس کرده که سطح این کار بالا است، ولی مسئله دعوت مردم به سوی حق، مسئله تبلیغ مردم و ارشاد و هدایت و حرکت دادن آنها به سوی خدا، سطح و ارزش آن شناخته نشده است. برخی مکتب‌ها مردم را به سمت حقوق و منافع مادی به حرکت درمی‌آورند و برخی دیگر می‌گویند: ای مظلوم و محروم برو و حق و حقوق خود را استیفا کن. رنجبران متحد شوید و حق خودتان را از زورگویان بگیرید. این موارد حرکت دادن مردم در سیره انبیا کار کوچکی است اگرچه آن را بهتر از دیگران انجام داده‌اند، اما حرکت بزرگی که انبیا انجام داده‌اند و از عهده کسی دیگر برنمی‌آید، حرکتی است که انسان را از منزل نفس‌پرستی و خودخواهی به سوی حق‌پرستی و خداباوری سوق می‌دهند. یعنی بشر را از خودپرستی رهاندن و به سوی خداباوری و حق‌پرستی رساندن در واقع بشر را از درون خودش علیه خودش برانگیختن است، که نام آن توبه و بازگشت از نفس‌پرستی به سوی خدا و حقیقت‌پرستی است و در حقیقت کار سنگین و دشوار همین است. کار و رسالت انبیا که رقیب ندارد و هر داعی الی‌الله و هر مبلغ و رساننده پیام الهی باید آن را تعقیب کرده و به دنبال پیامبر اکرم(ص) و علی(ع) برود و این کار بسی مشکل و دشوار و سنگین است.
تفاوت تبلیغ به حس و تبلیغ به عقل
تبلیغ با ابلاغ پیام به مخاطبین در دو سطح حسی و عقلی انجام می‌گیرد. اگر ماموریت فقط رساندن پیام و یا دعوت مخاطب از طریق رؤیت یا سمع باشد، مانند مامورین ابلاغ دادگستری که این رسالت یا کار ثقیل و دشواری نیست اما آیا پیامبران مامور به دعوت و ابلاغ به چشم و گوش هستند یا سطح پیام‌رسانی آنان بلاغ مبین و بالاتر از چشم و گوش و ابلاغ به فکر و عقل نیز می‌باشد؟ پرواضح است که انبیای الهی رسالت خود را باید طوری بیان کنند و به سرانجام برسانند که از مراتب حسی فراتر رفته و به عمق جان و عقل مخاطب نفوذ کند و عقول آنان را نیز اقناع کند. بنابراین سازوکاری که پیام به رؤیت یا سمع انسان می‌رسد شامل صوت یا شکل و کتابت نمی‌تواند عقل او را اقناع کرده و مخاطبین را به پذیرش وادار کند بلکه حیطه عقلانی انسان جز با ابزار و مرکب برهان و استدلال و به تعبیر قرآن حکمت هیچ پیامی را در خودش نمی‌پذیرد و قانع نمی‌شود. آری پیامبران در درجه اول رسالت الهی خود را به عقول مردم ابلاغ می‌کنند و این کار آسانی نیست و دشواری و ثقالت خاص خود را دارد. قرآن کریم با صراحت رسالت پیامبر اکرم(ص) را با ویژگی‌های حکمت و موعظه حسنه و جدال احسن توصیف می‌کند. «ادع الی سبیل ربک بالحکمهًْ و الموعظهًْ الحسنهًْ و جادلهم باللتی هی احسن» ای پیامبر! مردم را همیشه با دلیل قانع‌کننده و نصیحت دلسوزانه به راه خدا دعوت کن. همچنین با بهترین روش با آنها به بحث و مناظره اقدام کن.(نحل-125) همچنین در آیه 45 سوره احزاب رسالت پیامبر گرامی(ص) را حداقل با دو ویژگی تبشیر و انذار توصیف کرده و می‌فرماید: «یا ایها النبی انا ارسلناک شاهداً و مبشراً و نذیراً» ای پیامبر! ما تو را فرستاده‌ایم تا گواه این امت باشی و بشارت‌دهنده و انذارکننده باشی انذار به معنی ترساندن نیست بلکه به معنای اعلام خطرکننده است. نذیر یک معنی احض از ترساندن است. به دنبال آیه می‌فرماید: «و داعیاً الی الله باذنه» آمده‌ای مردم را به اذن پروردگار به سوی خدا بخوانی. این دعوت و حرکت به سوی خدا کار کوچک و آسانی نیست. تو باید با استدلال،‌ برهان، حکمت و سخن منطقی مخاطبان را به سوی خدای متعال دعوت کنی تا عقول مردم آن را بپذیرند و به آن‌سو هدایت شوند. و این همان قول ثقیل و رسالتی است که حضرت موسی(ع) از خدا طلب شرح صدر و یار و یاور می‌کند تا بتواند به نحو احسن این فرمان الهی را انجام دهد.