محمدحسین آزادی
شعاری که روزی دانشجویان ایرانی در دانشگاه تهران آن را ابداع کردند و فریاد زدند؛ امروز و پس از 75 سال در دانشگاه‌های آمریکا شنیده می‌شود. گویی این شعار به نماد مبارزه با سلطه‌گری، تجاوزگری و دست‌درازی به حقوق ملّت‌ها تبدیل شده است. اگر روزی این دانشجویان ایرانی بودند که با گوشت و پوست و استخوان رفتار زورگویانه آمریکا و دخالتشان در امور داخلی خود را درک کردند و در راهروهای دانشگاه تهران، شعار «مرگ بر آمریکا» سر دادند. امروز دانشجویان آمریکایی متوجه سیاست‌های ضدانسانی و مزورانه سیاستمداران خود شده‌اند و با تعطیلی کلاس‌هایشان جنبش اعتراضی بزرگی را در اعتراض به حمایت‌های غیرمنطقی و بی‌چون‌وچرای کشورشان از جنایت‌های رژیم آپارتاید صهیونیستی، در غزه، راه انداخته‌اند. جنبش دانشجویان آمریکایی را می‌توان، امتداد جنبش 16 آذر 32 دانشجویان ایرانی و حرکتی روشنفکرانه، آگاهانه، انسانی، پُرمعنا و ضداستکباری دانست. حرکتی که نظام حاکم بر آمریکا را به شدت عصبانی کرده تا جایی‌که با قوای نظامی و تنبیهی خود به مقابله با دانشجویان برخاسته است.
آمریکایی که سال‌های متمادی با انواع و اقسام اقدامات سیاسی، نظامی، اقتصادی، فرهنگی و رسانه‌ای دست به طراحی و اجرای ده‌ها جنگ و کودتا در سطح جهان زده و نظام‌های سیاسی مستقل و غیرهمسو با اهداف مستکبرانه خود را سرنگون کرده است‌، فکرش را هم نمی‌کرد روزی از داخل تحت فشار بی‌سابقه شهروندان خود قرار گرفته و این چنین نزد افکار عمومی جهان زیرسؤال برود. رفتارهای آمریکایی‌ها از وتوی یک‌تنه‌ قطعنامه‌های اخیر ضد رژیم صهیونیستی‌، تصویب مکرر بودجه‌های هنگفت مالی و تسلیحاتی پشتیبانی از ماشین کشتار اسرائیل در غزه و برخورد نظامی با اعتراضات مسالمت‌آمیز دانشجویان، تصویر ساختگی و بزک‌شده یک دولت حامی حقوق بشر، آزادی بیان و نخبگان علمی را فروریخته است. جنبش دانشجویان در آمریکا را می‌توان تلاشی برای آگاهی‌بخشی جهانی نسبت به تصویر واقعی، ماهیت نظام سلطه و پایان‌دادن به حمایت‌های بی‌دریغ آمریکا از رژیم صهیونیستی دانست. 
 یکی از نقاط تمایز اعتراضات کنونی در آمریکا با جنبش‌های پیشین در این کشور همچون جنبش ضد نژادپرستی «جان سیاهان مهم است» آن است که این بار سیاستمداران آمریکایی، صرفاً جمهوری اسلامی ایران را متهم به ساماندهی و تشویق معترضان می‌کنند. دلیل این امر هم واضح است، تنها دولتی که در این سال‌ها، شفاف و عیان، پرچم مبارزه و اعتراض به سیاست‌های قلدرمآبانه دولت آمریکا و رژیم صهیونیستی را در سطح جهان برافراشته و هزینه‌های فراوانی در این راه داده، جمهوری اسلامی ایران است. همان طور که رهبر معظم انقلاب فرمودند: «امروز جمهوری اسلامی با صدای رسا، بدون بیم، بدون اینکه از تهدید دشمن بترسد و مرعوب دشمن بشود، دارد علیه ظلم، علیه سلطه، علیه استثمار و استکبار فریاد می‌کشد و این را ملّت‌ها دارند می‌شنوند و تحت تأثیر قرار می‌گیرند» (12/8/94). تا پیش از وقایع اخیر، عمدتاً شهروندان مناطق اسلامی به خصوص غرب آسیا تحت تأثیر نگرش انقلاب اسلامی، سیاست‌های ایالات متحده را به چالش می‌کشیدند‌، ولی امروز و از آنجا که آرمان‌ها و شعارهای انقلاب اسلامی‌، فطرت‌پسند است و هر قلب بیدار و وجدان آگاهی را فارغ از رنگ و زبان و جغرافیا با خود همراه می‌سازد این نگرش تا قلب مراکز نخبگانی‌ ایالات متحده نفوذ کرده و موجب رعب و وحشت آمریکایی‎‌ها و اسرائیلی‌ها شده است. اگر دولت آمریکا با ماشین استبداد و سرکوب خود هم بتواند برای مدتی این اعتراضات را خاموش کند، چنان‌که شعله بیداری و آگاهی، کاخ طاغوت را در ایران فرو پاشید، در خاک آمریکا نیز دیر یا زود بساط استکبار را بر‌می‌چیند. 
برخی کوته‌فکران داخلی و معاندان خارجی، گهگاهی حوادث این روزهای آمریکا را با برخی وقایع درون ایران همانند اغتشاشات پاییز 1401 مقایسه می‌کنند، غافل از آنکه آن حرکت، مبتنی بر غرایز، فریب، دروغ، تحریک بیگانگان و مخالف با فطرت انسانی بود‌، لذا خود به خود به نابودی رفت و سردمداران تهی‌فکر و منفعت‌طلب آن هم با یکدیگر درگیر و یکی پس از دیگری از صحنه محو شدند‌، ولی آنچه امروز جوانان شجاع و بیدار آمریکایی و حتی اروپایی دنبال می‌کنند مبتنی بر حق‌‌طلبی، آزادی‌خواهی، کرامت و عین فطرت انسانی است و تا زمانی‌که منجر به یک انقلاب و دگرگونی عظیم نشود فروکش نخواهد شد.