زشت و زیبای یک واگذاری (نکته ورزشی)
سرویس ورزشی-
واگذاری دو باشگاه استقلال و پرسپولیس از زوایایی مختلف قابل بحث و بررسی است. کارشناسان حوزههای اقتصادی درباره این موضوع صحبت کرده و نقاط مثبت و منفی این مدل واگذاری را بیان کردهاند. در کنار برخی از نقدها به این شکل و شیوه واگذاری، اما اغلب اهالی ورزش- و به خصوص جامعه فوتبال- امیدوارانه به این اتفاق نگریستهاند، هرچند این واقعیت را نمیتوان از نگاه دور کرد که انتقال اخیر به جبری اتفاق افتاد که کنفدراسیون فوتبال آسیا به فوتبال ما تحمیل کرد، در غیراین صورت شاید سالهای سال طول میکشید تا دو باشگاه از این گذرگاه مهم و حساس عبور کنند و یا همچون گذشته مسئله خصوصیسازی در استقلال و پرسپولیس مدتی به وادی شعار سپرده میشد و سپس با بزک شدن نمای آن، در باطن همچنان دولتی میماندند. لذا با در نظر گرفتن تمام این نقاط مثبت و منفی باید خرسند بود که پس از چند دهه استقلال و پرسپولیس از لوای دولتی خارج شدند.
فارغ از خرسندیمان از بابت روشن شدن تکلیف مالکیت استقلال و پرسپولیس، اما موضوعاتی نگرانکننده در حاشیه این اتفاق مهم وجود دارد که نشان میدهد اگر همین امروز پنبه آنها زده نشود، این واگذاری برای هر دو مجموعه حکم «از چاله بیرون آمدن و در چاه افتادن» را خواهد داشت.
حتما شما خواننده محترم طی روزهای گذشته برخی از اظهارات و تصمیمات مالکان جدید استقلال و پرسپولیس را شنیده و در جریان بازخوردهای آن قرار گرفتهاید. یکی از آنها، مصاحبه عجیب سخنگوی شورای اسلامی شهر مشهد بود. وی گفته است: «آمادگی داریم پرسپولیس را به مشهد بیاوریم.»
موسیالرضا حاجیبگلو در نشستی خبری که به مناسبت «روز شوراها» برگزار شد، در پاسخ به سؤالی درباره خرید سهام باشگاه پرسپولیس توسط بانک شهر اظهار کرد: «شهرداری مشهد یکی از سهامداران اصلی بانک شهر به شمار میآید و با توجه به این موضوع، ما نیز به عنوان سهامدار باشگاه پرسپولیس شناخته میشویم.»
وی ادامه داد: «در حال حاضر بانک شهر به عنوان یکی از اعضای اصلی کنسرسیوم بانکی که بیشترین سهم را دارد، به عنوان مالک باشگاه پرسپولیس محسوب میشود و قرار است هزینههای این باشگاه را پرداخت نماید.»
حاجیبگلو افزود: «با توجه به این موضوعات و سهامدار بودن شهرداری مشهد در بانک شهر، فعلا میتوانم این را بگویم که ما این آمادگی را داریم که پرسپولیس را به مشهد بیاوریم.»
این مسئله خیلی زود بازتابهایی منفی را به دنبال داشت زیرا هر علاقهمند به فوتبالی میداند که خاستگاه باشگاهی مردمی و پرطرفدار چون پرسپولیس، شهر تهران است و بیان چنین مسائلی- چه از سر ناآگاهی و عدم شناخت از فضای فوتبال و جامعه هواداری باشد و چه تلاشی برای دیده شدن روی ویترین ورزش، بالاخص فوتبال- در هر دو صورت خطائی بزرگ محسوب میشود.
اتفاق عجیب دیگر که آن نیز بازتابهای منفی فراوانی داشت، تغییر نام باشگاه استقلال از سوی هلدینگی بود که مالکیت آن را عهدهدار شده است. این هلدینگ با اضافه کردن پسوند «خلیجفارس»- که نامی بزرگ و غیر قابل انکار بر تارک این آب و خاک است و تا ابد بزرگ، درخشان و ماندگار میماند- حساسیتهایی را ایجاد کرد، در حالی که ارج نهادن به نام «خلیجفارس» را میتوان از مسیرهای بهتری دنبال کرد که حساسیتزا نشود و برخی از مغرضان از آن سوءاستفاده نکنند. در همین زمینه برخی از پیشکسوتان استقلال نیز ضمن اعتراض به تغییر نام باشگاه خود خواستار تجدیدنظر در این زمینه شدهاند.
این موضوعات را قرار بدهید در کنار تحرکات زیرپوستی برخی از افراد برای ورود به دو باشگاه در سایه این واگذاری، افرادی که این روزها سروکلهشان در فضای فوتبال پیدا شده و تصاویرشان نیز در قابهای یادگاری مالکان جدید باشگاه استقلال دیده میشود، مدیرانی که زلفشان به جریانات دلالی گره خورده و نه امروز که سالهاست تا خرخره به این جریانات خزنده و فرصتطلب بدهکارند و حضور در این بستر و استفاده از موقعیتی که باشگاه استقلال در اختیارشان قرار میدهد، فرصتی طلایی خواهد بود تا همچنان و در سطحی دیگر- بالاتر از تحمیل برخی از مجریدلالها به برنامههای تلویزیونی- خوشخدمتی کنند. لذا در این میان دلسوزان ورزش سخت نگرانند که خیلی زود استقلال و پرسپولیس به محله برو و بیای دلالها مبدل شود.
خلاصه کلام اینکه واگذاری دو باشگاه، یک بحث است و مراقبت از آن، بحثی مهمتر که نباید از نظر دور بماند و برای این موضوع باید تا دیر نشده و جای پای امتحان پسدادههای مردود مجموعه محکم نشده، فکری عاجل کرد.