ضرورت خرید کالای ایرانی و رونق چرخه اقتصادی -بخش نخست
ارتقای فرهنگ مصـرف داخـلی با مشارکت مردم و مسئولان
گالیاتوانگر
یک تفکری از دیرباز در ذهن مشتری شکل گرفته که کالای وارداتی از کیفیت و دوام بالاتری برخوردار است. این تفکر حتی با یک رصد میدانی در بازار هم میتواند خط بخورد. در بسیاری موارد هستند کالاهایی که حتی از نمونه مشابه خارجی یکسروگردن در ترازوی کیفیت بالاتر قرار میگیرند. اتفاقاً این تولیدات، تولیدکنندگان دلسوزی هم در داخل دارند که هر روز علیرغم دستوپنجه نرم کردن با چالشهای تولید همچنان سعی دارند روی پا بایستند و راه را ادامه دهند. بهراستی ما چه زمانی میخواهیم مشارکت و ورود خود را به عرصه جهاد اقتصادی اعلام کنیم؟ آیا قدم اول خرید ایرانی با سلیقه وطنی نیست؟
البته این یک حقیقت است که تولیدکنندگان برای جلب نظر مشتریان و اینکه ذهنیت جامعه نسبت به خرید کالای ایرانی مثبت باشد، باید کالای مرغوب تولید و عرضه کنند؛ چراکه مصرفکنندگان تا زمانی که امکان خرید محصولات با کیفیت داخلی وجود دارد، از خرید محصول مشابه خارجی خودداری خواهند کرد. اصولاً ارتقای قدرت تولید کالاهای با کیفیت داخلی، بهمراتب از مصرف این کالاها پراهمیتتر است. سیاست حمایت از کالاهای با کیفیت ایرانی در صورت تمهید بسترهای نهادی، حقوقی و اجتماعی، قدرت تولیدی نسلهای بعدی را تقویت و تأمین میکند.
نظرات مردم برای ارتقای فرهنگ مصرف داخلی
نگاه درونزا به اقتصاد ملی زمانی میتواند جامه عمل بپوشد که خرید کالاهای تولید داخلی در اولویت قرار گیرد. به نظر میرسد تحقق این مسئله امری دوسویه است؛ بخشی به ساختار و بخشی دیگر به کارگزار باز میگردد. در بخش ساختاری، کشورها با سیاستگذاری و برنامهریزیهای اقتصادی سعی میکنند، اقتصاد ملی خود را تقویت کرده و رشد و پیشرفت را محقق سازند.
احمد وکیلی، فرهنگی به گزارشگر کیهان میگوید: «توانمندسازی اقتصاد و اصلاح الگوی مصرف کالاهای تولید داخلی یک ضرورت انکارناپذیر است که با ارتقای فرهنگ مصرف داخلی محقق میشود. ازاینرو یکی از راههای رسیدن به اهداف پیشرفت کشور، فرهنگسازی در زمینه مصرف تولید داخلی است. تبلیغات و معرفی صحیح کالا و خدمات از دیگر مؤلفههای مهم در حمایت از کالای ایرانی است بهیقین رسانههای گروهی و ارتباطجمعی بهویژه رسانه ملی نقش مؤثری در معرفی کالای با کیفیت و قیمت مناسب داخلی و از طرف دیگر معرفی کالاهای نامرغوب داخلی برعهده دارد.»
میترا بهرهور، کارشناس کنترل کیفیت در یک کارخانه میگوید: «برای هر کالا و خدماتی که در کشور عرضه میشود استاندارد تعریف شود؛ بنابراین کالاهای داخلی حتماً باید با استاندارد انطباق داشته باشند تا کیفیت آن برای مردم قابلقبول باشد. کیفیت کالای ساخت داخل، شاهکلید تحقق حمایت از کالای ایرانی اعلام شد. بدون تردید نخستین مؤلفه و ملاک مدنظر هر شهروند ایرانی برای خرید کالای داخلی، کیفیت آن است که در این بخش با وجود تولید برخی کالاهای با کیفیت داخلی، باید پذیرفت که هنوز در زمینه کیفیت تولیدات داخلی باید تلاش زیادی داشته باشیم.»
میثم نهاوندی، تولیدکننده پوشاک میگوید: «یکی از مهمترین مؤلفههای حمایت از کالای ایرانی جلوگیری از ورود کالاهای مشابه خارجی و نیز برخورد جدی با قاچاق کالا است که اگرچه در سالهای اخیر موفقیتهایی در این بخش وجود داشته؛ اما همچنان اقتصاد کشور نیازمند نظارت قویتر در این حوزه است.»
تولید با کیفیت مهمترین شاخص
در حمایت از کالای ایرانی
یکی از مهمترین شاخصها برای حمایت از کالای ایرانی، تولید با کیفیت عالی است؛ چرا که تولید بیکیفیت قطعاً بیشترین و بزرگترین ضربه را به حیثیت و اعتبار کالای ایرانی خواهد زد، لذا تولیدکنندگان نیز در این مقوله نقش بسزایی خواهند داشت و مصرفکنندهها نیز اجازه دهند در برخی موارد و با حداقل استانداردها فرصت برای تولیدکنندهها ایجاد شود تا کالای با کیفیت تولید کنند.
رضا حسینزاده، تولیدکننده به گزارشگر کیهان میگوید: «کالاهای داخلی حتماً باید با استاندارد انطباق داشته باشند تا کیفیت آن برای مردم قابلقبول باشد و باعث مصرف کالای داخلی شود. اگر اقدام و عمل در راستای حمایت از کالا و محصولات ایرانی انجام نشود، رونق تولید داخلی محقق نخواهد شد. برای هر کالا و خدماتی که در کشور عرضه میشود، استاندارد تعریف میشود؛ لذا کالاهای داخلی حتماً باید با استاندارد انطباق داشته باشند تا کیفیت آن برای مردم قابلقبول باشد؛ چراکه کیفیت کالا مطالبه مردم و مسئولان است.» این تولیدکننده داخلی در ادامه میافزاید: «باید از کالاهایی که اشتغال زیاد تولید میکند، حمایت کرد. به یاد داشته باشیم مصرف کالای خارجی متضرر شدن کشور از ورود این کالاها و همچنین مصرف کالای بیکیفیت ایرانی در نهایت به بیکاری چند میلیون نفر از جوانان کشور، بالا رفتن خطرات امنیتی در کشور، تعطیلی کارخانهها و بروز ناهنجاریهای اخلاقی، نارضایتی از میزان اندک حقوق و مزایا در خانوادههای کارگران و رکود اقتصادی را در پی خواهد داشت.»
اهمیت حمایت از کالای ایرانی و پاسداری از اقتصاد ملی
واقعیت آن است که چه بخواهیم و چه نخواهیم گرایش به سمت مصرف کالاهای خارجی در کشور ما وجود دارد و آثار و عوارض سوء آن در همه جنبههای اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی کشور قابل مشاهده است. برای اصلاح این عادت ناپسند باید دستبهدست هم بدهیم و از راههای درست وارد شویم تا تحقق کامل اهداف جهاد اقتصادی را شاهد باشیم. شاید اصلیترین گامهای دست یافتن به این هدف تأکید بر مصرف کالای ایرانی، فقط توصیهای برای مصرفکنندگان نیست، بلکه تولیدکننده هم باید با ارائه کیفیت برتر و قیمت پایینتر، اجازه ندهد که مشتریان به کالای خارجی تمایل پیدا کنند. تولیدکننده باید مصرفکننده را محترم بشمارد و کالای مرغوب به او بدهد و مصرفکننده هم باید تا جنس ایرانی هست، جنس خارجی نخرد. البته این به معنای آن نیست که مردم، چشمبسته کالای نامرغوب و گران بخرند. به یاد داشته باشیم مصرف کالای خارجی، متضرر شدن کشور از ورود این کالاها، بیکاری چند میلیون نفر از جوانان کشور، بالا رفتن خطرات امنیتی در کشور، تعطیلی کارخانهها و بروز ناهنجاریهای اخلاقی، نارضایتی از میزان اندک حقوق و مزایا در خانوادههای کارگران و رکود اقتصادی را در پی خواهد داشت. حماد خزایی، کارشناس ارشد علوم اقتصادی توضیح میدهد: «اقتصاد ایران مزیتی دارد و آن این است که یک بازار بزرگ برای محصولات و تولیدات بهشمار میرود؛ یعنی بازار بزرگ مصرف دارد. یکی از مزیتهای نسبی ما همین است که تولید شکل نمیگیرد مگر اینکه تقاضایی وجود داشته باشد. ما تقاضای اجابت نشده فراوان داریم، بهخصوص در حوزه ارزاق، خوراک و نیازهای اساسی مثل مسکن و.... لذا ما یک نرخ رشد ۳ تا ۵ درصد پایدار اقتصادی را میتوانیم باتوجهبه همین نیازهای داخلی و بازار و تقاضا داشته باشیم. این موضوع باید استمرار داشته باشد. حتی اگر دنیا عوض شود و سیمان، پوشاک و... همهاش داخلی باشد، خودکفا میتوانیم یک نرخ رشد ۳ تا ۵ درصد را تجربه کنیم.
بازار مصرف خوراک و پوشاک و مسکن ایران بهراحتی چند برابر منطقه است. در حال حاضر به علت مشکلات موجود و رکود بخش مسکن، ۱۰ تا ۱۵ درصد بخش مسکن فعال است. بخش پوشاک هم که در مقطعی دومین صنعت اشتغالزای کشور بود، با زیر ۲۵ درصد ظرفیت خودکار میکند. وقتی این بخشها به ظرفیت واقعی خود برسند، کارخانه، حسابدار، مدیر مالی، کارگر و... میخواهند. این در حالی است که ما این بازارها را به خارج دادهایم یا در مواردی به اقتصاد زیرزمینی سپردهایم.
وی به چالش بزرگ وابستگی اقتصاد به نفت اشاره کرده و میگوید: «از مشکلات عمده اقتصاد ما وابستگی بودجه به نفت است، علیرغم اینکه بارهاوبارها از سوی مقام معظم رهبری برای کاهش آن تأکید شده، ولی همچنان دیده میشود که این وابستگی در بودجه به چشم میآید. مسئله دیگر که از اهمیت زیادی برخوردار است، واردات است. در خصوص برخی کالاهای واسطهای شاید بتوان توجیه آورد، ولی ارقام را که نگاه میکنیم، بخش قابلتوجهی از واردات مربوط به کالاهای مصرفی و لوکس است. در کنارش قاچاق کالا هم وجود دارد.
چالش مهم فساد مالی و اقتصادی است که ناشی از وابستگی ما به نفت است. اتخاذ یک سیاست صنعتی (رشته فعالیتهای مزیتدار آتی یا راهبردی کشور) که مورد اجماع نظر تمام دولت و همچنین مجلس باشد و در دوره میانمدت از ثبات حمایتی برخوردار باشد، ضرورتی است که سه دولت اخیر طی ۱۵ سال گذشته به آن ورود کردهاند، اما هیچگاه آن را به سرانجام نرساندهاند.»
وی در تکمیل صحبتهایش میگوید: «درخصوص تولیدکنندگان محصولات ایرانی باید میان حمایت عام دولت که به معنای محیط کسبوکار کم مانع و کمهزینه، تسهیل دیوانسالاریها و مجوزها، کاهش فساد و ثبات اقتصاد کلان (تورم، نرخ ارز، نرخ سود و...) است، با حمایت خاص دولت که باید فقط نصیب بنگاههای با عملکرد تولیدی و صادراتی برجسته و بهرهور در رشته فعالیتهای مزیتدار یا راهبردی شود، تمایز قائل شد؛ مانند وضع معافیتهای مالیاتی یا دیوارهای تعرفهای موقت، اعطای یارانه سود تسهیلاتی یا یارانه فروش در نمایشگاههای خارجی و اعتبار صادراتی و امثالهم.
بهحداقل رساندن هزینه تمام شده به معنای بهرهوری، بهبود سطح فناوری و کیفیت، کممانع بودن محیط کسبوکار، حذف قاچاق، کمهزینه بودن نظام فروش و توزیع و ناچیز بودن فساد اقتصادی است. همچنین مستلزم ثبات بلندمدت قیمت مواد اولیه و متغیرهای اقتصاد کلان است.
باید شرایطی اتخاذ شود که تولیدکنندگان داخلی با ارتقای کیفیت، قیمت رقابتی و ارائه خدمات مناسب کالاها، اعتماد مردم را به مصرف اجناس داخلی بیشتر جلب کنند و مصرفکنندگان نیز به دلیل فعالسازی چرخه تولید و اشتغال در بحث خرید کالای داخلی، حساسیت ویژهای به خرج دهند. مردم برای تحقق شعار سال باید تصور بهتر بودن کالای خارجی را کنار بگذارند و جهتگیری آنان به سمتوسوی مصرف اجناس با کیفیت ایرانی باشد. نقش تولیدکنندگان در تحقق شعار سال بسیار پررنگ است، چراکه با اعتمادافزایی، تولید کالای با کیفیت برتر، قیمت مناسب و ارائه خدمات پس از فروش میتوانند نظر مصرفکنندگان را به سمت کالاهای ساخت داخل جلب کنند.»
بررسی راهکارهای حمایت از کالای ایرانی
یکی از پیشنیازهای مسیر حمایت از کالای داخلی زمینهسازی ذهنی و فرهنگی برای اقشار مختلف جامعه و تبلیغات در خصوص حرکتهای جهادی و تغییر الگوهای مصرفی کنونی جامعه است. امروز هر فردی از اعضای جامعه باید بداند که در فعالیتهای خود باید به ارتقای بهرهوری و افزایش همت و کارایی اقدام کند. نهادینه شدن حرکتهای جهادی مهمترین اصل در افزایش تحقق تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی و پیشرفت در ظرفیتهای خدماتی و تولیدی کشور است. چرا که بهرهوری حاصل و برآیند کارایی و اثربخشی است، حال اینکه همه میدانیم که سطح بهرهوری در کشور ما بسیار پایین است و این بدون شک به الگوی رفتاری برخاسته از فرهنگ عمومی که طی سالیان سال در لایههای مختلف جامعه نهادینه شده است، برمیگردد؛ لذا باید با کار و تلاش چنانکه در آموزههای دینی آمده است، در سطوح مختلف بهصورت عملی و نه شعاری حرکتهای جهادی معنی و مفهومسازی شده و به عنوان یک ارزش و فرهنگ ملی ضرورت تولید ملی، حمایت از آن نهادینه شود.
از دیگر راهکارها در مسیر تولید ملی و حمایت از کالای ایرانی جلب مشارکت مردم و افزایش آگاهیهای آنان نسبت به رابطه افزایش مشارکت مردم در سرمایهگذاریهای تولیدی و ارتقای کارایی و ایجاد رفاه در جامعه است. پیشرفت اقتصادی در جامعه از کارهایی انجامشدنی است که هر یک از اعضای جامعه با مشارکت و ملزم نمودن خود به عملیاتی شدن آن، منابع عظیمی را برای ایران عزیز حاصل خواهند کرد؛ لذا مردم با مشارکت و سرمایهگذاری در بسترهای تولیدی کشور میتوانند گامی اساسی در این مسیر را اعمال کنند.
ستاره فیروزی، روانشناس تربیتی معتقد است: «هرچه سطح آموزش بالاتر رود اهمیت و درک از حمایت و تولید ملی باعث میشود که مردم بهتر از قبل بتوانند آن را درک کنند. ازاینرو این مسئله نیازمند آموزشهای منطبق بر نیازمندیها در سطح جامعه است، آموزشها باید بر اساس نیازسنجی، آیندهنگری، تخصصیسازی و نیازآفرینی در جامعه استوار باشد تا کارایی خود را در بطن جامعه داشته باشد و عطش و نیازهای جامعه را بهویژه در حوزههای اقتصادی و نیازهای تولیدی کشور برطرف سازد.» وی در تکمیل صحبتهایش میافزاید: «استفاده و بهرهگیری از برنامههای تلویزیونی و رسانههای تبلیغات محیطی در راستای تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی و تبیین نتایج و پیامدهای حاصل از این آرمان ملی بسیار حائز اهمیت است. در واقع رسانه ملی از طریق تبلیغات و فرهنگسازی رسانههای تبلیغات محیطی میتواند تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی را به عنوان یک طرح ملی و مطالبه عمومی در جامعه به تصویر کشانده و اهمیت و ضرورت آن را با اثرگذاری غیرقابل انکار آثار نمایشی و تبلیغاتی تبیین کند.»