یک شهید، یک خاطره
تربیت دختر
مریم عرفانیان
فرزند دوممان هم دختر بود. یکی از اقوام به شوخی گفت:
- «قربانعلی! چرا این قدر دختر میخواهی؟ بس است دیگر.»
او با خوشحالی جواب داد:
- «اگه تمام فرزندانم دختر باشند، افتخار میکنم. میخواهم آنها را درست تربیت کنم تا وقتی به تکلیف رسیدند، خودم چادر سرشان کنم.»
آن وقت پیشانی نوزاد را بوسید و ادامه داد:
- «طوری دخترانم را با حجاب و مقید به اسلام بار میآورم که زبانزد همه مردم باشند؛ هرکس آنها را دید بگوید: دست آقای نظیف درد نکند با این دختر تربیت کردنش.»
با این حرف قربانعلی، دهان همه بسته شد.
خاطرهای از شهید قربانعلی نظیف
راوی: فاطمه حکمآبادی، مادر شهید