اخبار ویژه
قدرتنمایی ایران و ناکامی اسرائیل اپوزیسیون را سرخورده کرد
«همۀ امید براندازان این بود که اسرائیل و آمریکا در مقطعی با جمهوری اسلامی وارد جنگ شوند و جمهوری اسلامی هم سقوط کند و اینها هم بیایند قدرت را در دست بگیرند. اما الآن متوجه قدرت جمهوری اسلامی شدهاند».
این تحلیل را هوشنگ امیر احمدی درباره حمله بیسابقه ایران به اسرائیل (به تلافی اقدام تروریستی اسرائیل در دمشق) عنوان کرد. وی در گفتوگو با عصر ایران اظهار کرد: شما وقتی در جنگل هستید، اول باید جنگل را ببینید و درختها را نشمرید. متاسفانه اکثر تحلیلگران مخالف حکومت و سپاه، مشغول شمردن درختها شدند و جنگل را ندیدند. از یک دید راهبردی، جمهوری اسلامی حرکت مهمی انجام داد. نفس همین حرکت مهم بود چراکه اعتماد به نفس و عزت مردم ایران را احیا کرد. من شخصا این حرکت را مثبت و مهم و در جهت عزت کشور دیدم.از این به بعد قرار نیست ایران صرفا بایستد و دفاع یا مقاومت کند. تغییر دیگر هم عبور از «صبر استراتژیک» بود. الان به نظر میرسد که ارادۀ زدن اسرائیل، حتی قبل از اینکه او ما را زده باشد، ایجاد شده. بهترین دفاع حمله است. صلح و ثبات فقط از طریق قدرت و قوت به وجود میآید.
وی افزود: مفهوم بازدارندگی، متفاوت از قدرت تهاجم است. آنچه که جمهوری اسلامی در این حمله نشان داد، قدرت و تکنولوژی تهاجم بود. یعنی نشان داد میتواند به دشمن صدمه بزند. بازدارندگی یعنی دشمن جرات حمله به شما را نداشته باشد. ایران موشک و پهپاد و هواپیما دارد، آنها هم دارند. آنها بمب اتمی هم دارند ولی ایران ندارد. باید اعتراف کرد که آنچه جمهوری اسلامی انجام داد، بازی قدرت برتری بود. اسرائیلیها به اصطلاح در پلۀ سوم بازی قدرت بودند و ایران در پلۀ دوم با اسرائیل مبارزه میکرد، ولی الان جمهوری اسلامی هم پا بر پلۀ سوم گذاشته. ممکن است اسرائیل یک پله برود بالاتر. در این صورت ایران هم بالاتر میرود تا اینکه نهایتا کار به پلۀ آخر کشیده میشود. پلۀ آخر هم یعنی بمب. بازدارندگی نهایتا باید به بمب هستهای برسد.
ایران بازی قدرت سطح بالاتری را (نسبت به گذشته) آغاز کرد و آمریکا و سایر کشورها از آن باخبر بودند. البته به خواست خود ایران. بنابراین به کمک اسرائیل شتافتند. این بازی قدرت قابل توجه بود. قطعا قدرتنمایی اخیر ایران موجب شده آمریکا و اسرائیل و غیره بیش از قانع شوند که ایران یک قدرت مهم در این منطقه است. ایران بازی قدرت را به خوبی انجام داد. نشان داد میتواند به اسرائیل لطمۀ اساسی بزند. ایران نشان داد تفکر راهبردیاش در حال تغییر است. یعنی دیگر آن صبر و تحمل سابق را ندارد و ممکن است رفتار هجومی در برابر اسرائیل در پیش بگیرد.
وی درباره واکنش اپوزیسیون خارج نشین به حمله ایران علیه اسرائیل گفت: اکثر براندازان، خواستار حملۀ اسرائیل یا آمریکا به ایران هستند. به نظر من حملۀ جمهوری اسلامی به اسرائیل، این افراد را خیلی مأیوس کرده. از یکسو میگویند حملۀ ایران به اسرائیل مهم نبود، از سوی دیگر دوست داشتند اسرائیل حملۀ گستردهای به ایران میکرد. این براندازان به نظر من دشمن ایران و ستون پنجم دشمنان ایراناند. ضد وطناند. الان هم چون باخته، خیلی عصبی و مأیوسند. مخصوصا سران این جریان که دیگر نمیدانند چه باید بگویند. مدعیاند هیچ یک از موشکهای ایران به اسرائیل نخورده. پس از حملۀ اسرائیل هم، ابتدا خیلی اظهار خوشحالی کردند. وطنفروشاند و از حملۀ اسرائیل خوشحال شدند. اما چند ساعت بعد، وقتی که متوجه شدند اسرائیل شقالقمر نکرده، دلخور شدند و ادعا کردند آمریکا و اسرائیل هم با جمهوری اسلامی ساختهاند و دارند با هم میخورند! اینها نیرویی هستند که نه تجزیه و تحلیل دارند نه وطنپرستاند. این نیروی برانداز به فاجعه تبدیل شده. اتفاقا تقابل نظامی ایران و اسرائیل، این نیروی برانداز را کلاً تمام کرد؛ چون همۀ امیدشان این بود که اسرائیل و آمریکا در مقطعی با جمهوری اسلامی وارد جنگ شوند و جمهوری اسلامی سقوط کند و اینها هم بیایند قدرت را در دست بگیرند. اما الآن متوجه قدرت جمهوری اسلامی شدهاند.
اکونومیست: ایران تابوی حمله به اسرائیل را شکست
ایران، تابوی حمله به اسرائیل را شکست اما اسرائیل به تنهائی قادر به درگیری با ایران نیست.
نشریه اکونومیست ضمن انتشار مطلب فوق نوشت: در عملیات موشکی و پهپادی ایران علیه اسرائیل شاهد همکاری دوستان و همسایگان اسرائیل بودیم. آیا همانگونه که جو بایدن تاکید میکند، اسرائیل باید خود را پیروز تلقی کند و اجازه دهد اقدام ایران بدون پاسخ بماند؟ یا باید انتقام بگیرد و خطر آتش منطقهای را ایجاد کند؟ اسرائیل با دشمنان فراوان، مدتهاست که برای ایجاد بازدارندگی عظیم- بعضیها میگویند نامتناسب- زمان صرف کرده است. اسرائیل در تلاش برای سرکوب حماس که حمله هفت اکتبر را انجام داد، غزه را ویران کرد. اما در این موقعیت اسرائیل باید دست نگه دارد.
ایران میگوید که اسرائیل با حمله به کنسولگری ایران در دمشق و در نتیجه به شهادت رسیدن هفت تن از مستشاران نظامیاش که بین آنها دو فرمانده ارشد هم حضور داشتند، تهران را به اقدام واکنشی فراخواند. ایران طی عملیات ۱۴ آوریل، ۱۷۰ پهپاد، ۱۲۰ موشک بالستیک و ۳۰ موشک کروز شلیک کرد. این حمله به نوعی جنگ پنهان طولانی با اسرائیل را آشکار کرد و تابوی حمله آشکار را شکست. این عملیات همچنین یک چالش برای آمریکاست. بایدن بارها به ایران و متحدانش هشدار داده است که «نکن». اما آنها، بایدن را نادیده گرفتند. در هفت اکتبر حماس عملیات علیه اسرائیل را آغاز کرد، دیگر نیروهای محور مقاومت هم به کمک آن شتافتند و اکنون ایران به آن پیوسته است.
همانطور که جنگ در اوکراین نشان میدهد، پهپادها و موشکها به نفع مهاجم هستند؛ زیرا سرنگونی آنها سخت و پرهزینه است. اما با فناوری و هماهنگی میتوان آنها را خنثی کرد. نیروهای آمریکایی، بریتانیایی و فرانسوی و به میزان کمتر اردنیها و شاید سعودیها کلاهکهای جنگی ایران را رهگیری کردند. اما برخی از آنها نیز عبور کرده و خساراتی را وارد آوردند. این حمله باعث آشکار شدن برخی تهدیدها از سوی ایران علیه اسرائیل شد؛ نیروهای محور مقاومت در لبنان، یمن، عراق و سوریه نیز در برخی عملیاتها علیه اسرائیل مشارکت دارند. گروههای همسو با ایران هواپیماهای بدون سرنشین و موشک را نهتنها به سمت اسرائیل، بلکه به سمت عربستان و امارات هم شلیک کرده است.
تسلیحات ایران در جنگ روسیه علیه اوکراین مورد استفاده قرار گرفت. خطر امروز بسیار بیشتر شده و ایران به طرز نگرانکنندهای به داشتن سلاحهای هستهای نزدیک شده است. با این حال، اسرائیل باید صبر کند. خویشتنداری میتواند به بهبود شکاف با آمریکا در مورد هدایت جنگ در غزه کمک کند. همچنین چنین رویکردی به مشارکت نوپا در دفاع هوائی اجازه میدهد تا به یک ائتلاف بزرگتر و پایدارتر تبدیل شود. تحریمهای هماهنگ، انزوای دیپلماتیک، حملات سایبری و نزدیکی اسرائیل و کشورهای عربی ممکن است در مهار ایران بهتر از حملات باشد. اگر اسرائیل عجولانه عمل کند، همسایگانش هزینه سنگینی را در جنگ منطقهای گستردهتر متحمل خواهند شد. آمریکا و اروپا در خصومت و تنش فرو میروند؛ قیمت نفت افزایش مییابد و تجارت جهانی مختل خواهد شد. ایران از آستانه هستهای عبور کند. برای آمریکا ایجاد ائتلافی با هدف مهار ایران حیاتی خواهد بود. آمریکا و قدرتهای اروپایی میتوانند با هماهنگ کردن تحریمها علیه ایران و اجازه دادن به «بازگشت» تحریمها، کمپین ضدایرانی را شروع کنند. دیپلماسی با ایران، مستقیم یا غیرمستقیم، باید ادامه یابد. اگر ایران برای دستیابی به تسلیحات هستهای تلاش کند، آمریکا و اسرائیل- و در حالت ایدهآل دیگران- باید یک تهدید مدون اما معتبر ایجاد کنند.
با این حال، برای امکانپذیر ساختن همه اینها، اسرائیل باید جنگ غزه را با آتشبس موقت و تبادل اسرا و گروگانها پایان دهد. هرچه حماس امید خود را برای دامن زدن به یک جنگ منطقهای از دست بدهد، احتمال موافقت با چنین توافقی بیشتر میشود. پیشرفت به سوی تشکیل کشور فلسطین، تحت یک تشکیلات خودگردان فلسطینی اصلاحشده، قفل جایزه بزرگ یعنی عادیسازی با عربستان سعودی است. هیچیک از اینها آسان یا بدون خطر نخواهد بود. اما وضعیت موجود خطر تشدید تنش در یک جنگ بیپایان را برجسته میکند. همچنین نشان میدهد که اسرائیل به تنهائی نمیتواند ایران و شبکه آن را شکست دهد. برای مقابله با آن، اسرائیل به ارتباط خود با آمریکا، اروپا و دوستان عرب در حال ظهور نیاز دارد. یک ائتلاف مطمئنترین راه برای پایان دادن به درگیری همیشگی با فلسطینیها و مهار ایران است.
اسرائیل نشان داد که نمیتواند در چند جبهه بجنگد
حمله محدود اسرائیل علیه ایران نشان داد که آن رژیم، از طریق جنگ چند جانبه خود مهار شده است.
«کارمیل اربیت» کارشناس ارشد شورای آتلانتیک، با انتشار تحلیل فوق در تارنمای این اندیشکده نوشت: در این میان، راست افراطی اسرائیل دولت نتانیاهو را تحت فشار قرار میدهد تا کارهای بیشتری انجام داده و فراتر برود. «ایتامار بن گویر» وزیر امنیت ملی اسرائیل در توئیتی اقدام اخیر اسرائیل علیه ایران را «ضعیف» توصیف کرد. در حالی که ایالات متحده نقشی کلیدی در مهار اسرائیل در واکنش خود ایفا کرد اسرائیل نیز با واقعیتهای فعلی خود محدود شده است. درگیر یک جنگ چند جانبه علیه حماس و حزبالله است و رهبران اسرائیل اشتها و احتمالاً توانایی آن را ندارند که بهطور جدی وارد یک جبهه درگیری نظامی دیگر شوند».
در همین حال رابین رایت خبرنگار و تحلیلگر آمریکایی تأکید کرد: ایران بازی بلندمدتی را در سراسر خاورمیانه انجام میدهد.
او در مقالهای در انستیتو صلح ایالات متحده درباره درگیری اخیر میان ایران و اسرائیل نوشت: این حملات چه چیزی را در مورد آینده نشان میدهد. سؤالاتی در مورد استراتژی هر دو طرف در آینده وجود دارد. اسرائیل اغلب بازی کوتاهی را با ایران و نیروهای نیابتی آن انجام داده است. شناسایی چالشها و جلوگیری از آنها به صورت جنبشی یا در حملات سایبری. با این وجود، اسرائیل هنوز هیچگونه راهبرد دراز مدتی فراتر از تکرار مکررات اغلب غیر واقعگرایانه درباره شکست دادن ایران یا نابود کردن متحدان آن ندارد. در اوج خصومتها هیچ برنامه دیپلماتیک قابل مشاهده یا قابل اجرائی در مورد چگونگی کاهش تنش وجود نداشت. همین امر در مورد غزه نیز صادق بود و معمای دیپلماتیک را تشدید کرد. در همین حال، ایران بازی بلندمدتی را در سراسر خاورمیانه انجام میدهد. آن کشور به تدریج بزرگترین زرادخانه موشکی منطقه را ساخته است. ایران تنها بخشی از تجهیزاتهای خود را در حمله به اسرائیل بهکار برد که هزاران موشک بالستیک و کروز و صدها پهپاد تخمین زده میشود. از سال ۱۹۸۲ میلادی به این سو ایران همچنین گستردهترین شبکه متحدان خود را در چهار کشور لبنان، سوریه، عراق و یمن ایجاد کرده است.