یک ستاره از آن هزار
سیــد قاســم
ابوالقاسم محمدزاده
سال ۱۳۳۶ در شهرک درود شهرستان نیشابور دیده به جهان گشود و پدرش نامش را قاسم گذاشت. پدرش کشاورز بود و به دلیل فقر مالی، قاسم نتوانست به مدرسه برود و به حرفهآموزی روی آورد. قالیبافی اوج مهارتش بود. در سن هفدهسالگی ازدواج و برای تأمین معاش خود و خانوادهاش کار قالیبافی را دنبال کرد، حاصل ازدواج او پنج فرزند است.
با اوجگیری انقلاب اسلامی و بیداری مردم، از جمله کسانی بود که در حرکتهای سیاسی و مذهبی در شهر درود، سهم بسزایی داشت. در پخش اعلامیهها و توزیع نوارهای سخنرانی امام و روحانیت مؤثر در حرکت مردم شهر، نقش عمدهای برعهده داشت و در راهپیماییها و تظاهرات شرکت میکرد، یکبار توسط نیروهای ساواک، در حین پخش اعلامیه در شهر درود دستگیر و به زندان منتقل شد و یک هفته در سلول انفرادی به سر برد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عضویت بسیج در آمد و سال ۱۳۶۱ وارد جهاد سازندگی شد. او پس از ورود به جهاد سازندگی با ارادهای قوی، تا پنجم ابتدایی درس خواند. علاقه فراوانی به حضور در جبهههای جنگ داشت و چون مسئولین جهاد موافق رفتنش به مناطق جنگی نبودند، شبها در پایگاه بسیج درود فعالیت میکرد تا خانواده رزمندگانی که در جبهه بودند و مردم شهر در امنیت باشند؛ یکبار هم هنگامی که از نگهبانی برمیگشت، مورد حمله ضدانقلابیون واقع شد و بهسختی مجروح گردید.
او در اردیبهشت ۱۳۶۲ به جبهه اعزام شد و مدت چهار ماه در منطقه عملیاتی کردستان خدمت کرد.
وی مجددا در دیماه ۱۳۶۴ از طریق جهاد سازندگی به جبهه اعزام شد. جزو گروه خطشکنی بود که به قصد پاکسازی میدان مین وارد باتلاقی در نزدیکی جزیره فاو شدند و در حین پاکسازی در اثر اصابت خمپاره، در تاریخ ۲۳ بهمن ۱۳۶۴، آسمانی شد و همچون ستارهای در آسمان ایثار و شهادت درخشید.
روحش شاد و راهش پررهرو باد.
موضوع: جهادگر شهید سید قاسم حسینی