kayhan.ir

کد خبر: ۲۸۶۴۸۱
تاریخ انتشار : ۲۹ فروردين ۱۴۰۳ - ۲۱:۴۶

فارین‌پالیسی: ایران قادر بود تل‌آویو را هم بزند اما خویشتنداری کرد(خبر ویژه)

نشریه آمریکایی فارین‌پالیسی تاکید کرد: ایران قادر بود در عملیات اخیر حتی تل‌آویو را هم هدف بگیرد اما خویشتنداری کرد.
 
 
 
فارین‌پالیسی در تحلیل مشترکی به قلم دنیل بایمن عضو اندیشکده مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌المللی و استاد دانشگاه جورج تاون و کنت پولاک، تحلیلگر انستیتوی امریکن انترپرایز نوشت: حمله ایران به اسرائیل نگرانی‌ها از فراگیر شدن یک جنگ منطقه‌ای در خاورمیانه را افزایش داده است. ایران حملاتی پهپادی و موشکی را علیه اسرائیل به اجرا گذاشت و یک کشتی کانتینری مرتبط با اسرائیل را در تنگه‌هرمز توقیف نمود. این حملات پس از آن صورت گرفت که اسرائیل در حمله‌ای هوائی به ساختمان متعلق به سفارت ایران در دمشق چند فرمانده عالی‌رتبه نظامی این کشور را ترور کرد. حمله روز شنبه ایران، اندکی شدیدتر از حمله سال ۲۰۲۰ با ۱۵ موشک بالستیک به پایگاه نظامی عین‌الاسد به تلافی ترور ژنرال قاسم سلیمانی بود. 
کسانی که در حمله اسرائیل به ساختمان سفارت ایران در دمشق کشته شدند به اندازه سلیمانی شناخته‌شده و قدرتمند نبودند، اما تلافی این ترور بزرگ‌تر و پیچیده‌تر بود. این اختلاف نشان می‌دهد که حمله اخیر هدفی بیش از بازیابی حیثیت و غرور را دنبال می‌کرده است. این حمله مربوط به عنصر بازدارندگی بوده است. 
ایران از میزان توانمندی سامانه‌های دفاع هوائی اسرائیل به خوبی آگاه است. تقریباً با قطعیت می‌توان گفت که حمله به نوعی طراحی شده بود که حداقل بخشی از پرتابه‌ها با عبور از سامانه‌های دفاعی موجب به بار آمدن میزانی از خسارات شود. ایرانی‌ها می‌توانند بگویند که حمله دو شب پیش برای اتباع اسرائیل وحشت‌آور و برای دولت‌شان هشداردهنده بوده است. ایران احتمالاً امیدوار است که این حمله به اندازه کافی برای مقامات اسرائیل ناخوشایند بوده باشد که آنها را وادار به توقف انجام عملیات‌هایی نظیر عملیات اول آوریل در آینده کند.
هرچند حمله با ۳۰۰ پهپاد و موشک حمله‌ای سهمگین به نظر می‌رسد، اما در عین حال نشانه‌هایی از خویشتنداری نیز در آن دیده می‌شود که بیانگر نگاه تهران نسبت به عدم افزایش بیشتر تنش است. اولاً، ایران می‌توانست تعداد پهپاد‌ها و موشک‌های شلیک شده را حداقل به دو برابر حمله روز شنبه برساند. ثانیاً گزارش‌های اولیه حکایت از آن دارد که تمرکز اصلی حمله بر روی یک یا دو هدف نظامی بوده است. این عامل نیز نشان می‌دهد که طرف ایرانی محتاطانه عمل کرده است. حمله ایران می‌توانست تل‌آویو یا حیفا را هدف قرار دهد یعنی مناطقی که تاثیر حمله را بسیار عمیق‌تر و تعداد تلفات غیرنظامیان را بیشتر کند.
ثالثاً، حزب‌الله در این حمله نقشی نداشت. حزب‌الله برگ برنده اصلی ایران به‌شمار می‌رود. این گروه با دارا بودن زرادخانه‌ای متشکل از بیش از ۱۵۰هزار موشک و راکت می‌توانست سامانه دفاعی اسرائیل را فلج کند. اما تهران تنها در صورتی از کارت حزب‌الله استفاده می‌کند که اقدامی که قصد انجامش را دارد بسیار حیاتی و مهم باشد.
همه این مفروضات این ارزیابی استراتژیک را تقویت می‌کند که ایران به دنبال تشدید تنش نیست. حمله ۷ اکتبر حماس ضربه‌ای کاری بر پیکره اسرائیل وارد کرد، طرح‌های اسرائیل و عربستان برای عادی‌سازی روابط را به‌هم ریخت و موجب شد تا بخش عمده خاورمیانه و سایر کشور‌های جهان اسرائیل و ایالات‌متحده را بابت تمام این قضایا سرزنش کنند. 
ایران تاکنون هرگز از خاک خود مستقیماً اسرائیل را هدف قرار نداده بود و با حمله روز شنبه اکنون این خط قرمز را زیر پا گذاشته است. اسرائیل نیز اکنون این حق را برای خود قائل است که به صورت علنی مشابه چنین حمله‌ای را به خاک ایران انجام دهد. اما محاسبات اسرائیل نیز پیچیدگی خاص خودش را دارد. ایران مسئول تجهیز، تامین مالی و آموزش تعدادی از دشمنان منطقه‌ای اسرائیل نظیر حماس و حزب‌الله است. رهبران اسرائیل در حال آماده شدن برای جنگی با حزب‌الله هستند و برخی حتی بروز چنین جنگی را اجتناب‌ناپذیر می‌دانند. ایران همچنین از حوثی‌های یمن حمایت می‌کند که در پوشش ضربه زدن به اسرائیل در حال حمله به کشتیرانی بین‌المللی هستند. تعجبی ندارد که رهبران اسرائیل معتقد باشند توقف نفوذ منطقه‌ای ایران باید اولویت نخست این کشور باشد.