kayhan.ir

کد خبر: ۲۸۶۰۶۱
تاریخ انتشار : ۲۴ فروردين ۱۴۰۳ - ۲۲:۰۳
زنگ مجازی- جنگ ترکیبی

جهان فربه «بلاگری» در اینستاگرام



عزیزالله محمدی(امتدادجو)
بلاگری درد بزرگ ابتلا به اینستاگرام است که صورت‌های نمایشی بسیار گسترده‌ای پیدا کرده و حد و حریم و مرز معین و مشخصی نیز برای آن نمی‌توان متصور شد؛ زیرا که جهان موازی زندگی حقیقی، یعنی زندگی مجازی در شبکه‌های اجتماعی از چنان وسعت و سرعتی برخوردار شده که ناخودآگاه انسان را به سمت تفکر نسبت به جهان هستی و نظریه‌های انبساطی آن می‌کشاند.
جهان زیست بشری و اجتماع‌های صورت گرفته حتی در بدترین شرایط نیز تابع قوانین عرفی و یا سنتی و ادراکی بوده‌اند که اصل هم‌زیستی در آن رعایت شده؛ تا اینکه در عصر حاضر، اجتماع‌های بشری تحت عنوان جوامع مدنی شناخته می‌شود و هر جامعه تابع قوانین معین و مشخص منحصر به خود است که فوق آن، قوانین بین‌الملل نیز حاکم بر روابط و منافع هستند (هرچند! در بعضی از موضوعات و نقاط با استانداردهای دوگانه و با در نظر گرفتن نفع قدرت‌های جهانی به‌ویژه جهان غرب انجام می‌گیرد)
به‌رغم همه تقابل‌های ملموس در جهان میان قدرت‌هایی که هر کدام با وجوه و مؤلفه‌های خاص روبه‌روی هم قرار گرفته‌اند؛ اما خواسته یا ناخواسته با اراده یا بی‌اراده، با برنامه یا بی‌برنامه، به نظر می‌آید این اینستاگرام است که تهدید بزرگی برای آینده بشری محسوب می‌شود؛ چرا که هیچ حد و مرزی و هیچ مفری و حتی شخصیت رسانه‌ای موجهی از فضای کلی آن درک نمی‌شود و همانند تورق یک کتاب داستانی که گرچه جذاب است؛ اما پایان باز و نامعلومی دارد؛ در نهایت از ورود به اینستاگرام جز سرگردانی بیش از ورود چیزی حاصل نخواهد شد؛ چون بلاگرها یا اینفلوئنسر‌ها آن را دنیای خود می‌دانند و هر محتوایی را در آن تولید می‌کنند که نهایتا به چند نتیجه بیشتر، ختم نمی‌شود.
نتیجه اول تبلیغ و ترویج مصرف غیر ضرور است که شامل همه چیز می‌شود و ایجاد جذابیت‌های بصری از کالاهای غیر ضرور؛ جذب مشتری در اینستاگرام گرچه برای بلاگرها درآمد و شهرت به همراه دارد؛ اما برای جامعه عموما همراه با هزینه و بیشتر از آن، همراه با حسرت روزافزون و ایجاد ناامیدی است که جوانان در این ورطه بیشترین آسیب را می‌بینند.
نتیجه دوم، به شهرت رسیدن و یا به قول معروف، سلبریتی شدن اکثر بلاگرهای بی‌مایه و بی‌هنری است که جهت کسب شهرت از هیچ‌گونه اقدامی فروگذار نیستند و از هر فرصتی جهت کسب شهرت در فضای مجازی و اینستاگرام استفاده می‌کنند که در جامعه خودمان این موضوع از لاکچری زندگی کردن تا لاابالی و بی‌قید بودن، دامنه پیدا کرده و حتی اخیرا شاهد این هستیم که متاسفانه کار به موضوعات اعتقادی از جمله حجاب استایل‌ها و حتی به فراتر از آن، حضور در اماکن مقدس مثل حرم امام رضا(ع) نیز کشیده شده.
رفتارهای شنیع و غیرقابل باوری که بعضی افراد در حرم امام رضا(ع) تحت عنوان بلاگری و یا فالور جمع‌کن انجام می‌دهند موضوع بسیار پر اهمیتی است که تا تبدیل به روند و رویه برای این بلاگرهایی که حد و مرزی برای خود قائل نیستند نشده باید فکر چاره کرد و مهم‌تر آنکه بعضا این رفتارها که حتی همراه با حرکات نمایشی و غیرعرف است از سوی بعضی از بلاگرهای خانم در این مکان مقدس صورت می‌گیرد.
تبلیغ بیش از اندازه رستوران‌ها و غذاخوری‌ها و تسترهایی که تحت عنوان بلاگرغذا رفتار می‌کنند به‌راحتی قابل اثبات است که تاثیر مستقیمی بر بخشی از امور معیشتی و اقتصادی جامعه دارند؛ چون با این تبلیغ‌ها علاوه‌بر آنکه مواد غذایی موجود در فروشگاه‌ها و میادین به سمت غذا خوری‌ها و رستوران‌ها سرازیر می‌شود؛ دسترسی مردم عادی -که تمایلی به استفاده از این رستوران‌ها و غذاخوری‌ها را ندارند- به مواد غذایی سخت و با قیمت‌های گزاف همراه می‌شود و خانواده‌ای که توان مالی و علاقه‌ای به حضور در این رستوران‌ها را ندارد لاجرم در شرایط غیرعادی روزگار سپری می‌کند که به عنوان مثال به راحتی می‌توان چرخه تولید و عرضه گوشت را که علاوه‌بر قیمت گران یافت نیز نمی‌شود در همین انحصارسازی و طعم‌سازی تبلیغات رستوران‌های خاص دنبال کرد.
از برهنه شدن تا فحاشی‌های رکیک، از عالم شدن تا دانشمند بودن، از روان‌شناسی و روانکاوی تا شاعر و ادیب و هنرمند بودن، از علامه دهر بودن تا عقل کل بودن و از حیوان بودن تا ارتباط با عوالم غیر و ماورای طبیعه و... امکاناتی است که اینستاگرام به راحتی برای همگان فراهم کرده و به راحتی می‌توان گفت که یکی از خطرات آینده جهان بشر محسوب می‌شود که در کنار موضوع هوش مصنوعی جوامعه و به‌ویژه جامعه قاعده‌مند و ایدئولوژیکی مثل ایران را تهدید می‌کند.
ایجاد تغییر در سبک زندگی و رفتار و گفتار اعضای خانواده به دلیل حجم انبوه ناهنجاری‌هایی که فقط جهت جلب توجه در فضای اینستاگرام منتشر می‌شود از بزرگ‌ترین آسیب‌هایی است که پرسه زدن بی‌حد و حصر در اینستاگرام آن را به‌وجود می‌آورد. هیچ جای عجب نیست که حتی این ناهنجاری‌ها برای خانواده‌های مذهبی نیز به دلیل قبح‌شکنی‌هایی که در اینستاگرام نمایش داده می‌شود به‌وجود می‌آید و از قضا این آسیب بیشتر به خانواده‌های مذهبی و اخلاق‌محور وارد می‌شود؛ چرا که این خانواده‌ها توقع شکسته شدن بعضی از حریم‌ها و حدود‌ را از یکدیگر ندارند؛ اما برخی از ایشان تحت تاثیر یک پرسه‌زنی ساده در اینستاگرام تا به خود می‌آیند می‌بینند که بخشی از اصول اخلاقی و رفتاری خود را زیر پا گذاشته‌اند.
انجام رفتارهای حادثه‌ساز به منظور نشان دادن وجه تمایز و ایجاد قیاس‌های ناخواسته نسبت به هر موضوع و یا هر فردی، وجه غالب ماهیت وجودی اینستاگرام است که در این نقطه، دقیقا متفاوت بودن بر پرسه زن همیشه حاضر در اینستاگرام، مستولی می‌شود و در زندگی حقیقی از واقعیت‌های موجود فاصله گرفته و خود را روشنفکر و یا پیش‌رو و آوانگارد فرض می‌کند و در هر موقعیتی یا در انزوای کامل نسبت به موضوعات خاص اجتماعی است و یا سینه‌چاک دگرگونه فکر کردن و دگرگونه اندیشیدنی که جز پوچی در انتهای آن اندیشه نیست.
ورود بلاگرها به حوزه‌های آموزشی و تربیتی، درمانی و دارویی، خوراک و پوشاک، مهارت و هنر، بودن و نبودن، خواستن و نخواستن، رفتن و ماندن و... ارزش هر موضوع قابل اهمیتی را فرو کاسته و دقیقا در مواجه با هر کدام از این موارد به رغم همه نیازی که به اصالت و هویت و شخصیت این موجودیت‌ها وجود دارد؛ وجه غالب اول، شک و عدم اعتماد است که «نیاز واقعی» را در مرحله دوم قرار می‌دهد.
بر اساس بعضی تحقیقات که از سوی روان‌شناسان صورت گرفته بلاگرها به‌صورت کلی دو هدف «خوداشتغالی» و «کسب درآمد» و در نهایت «خودابرازی» را دنبال می‌کنند. آنها برای رسیدن به درآمد از هر وسیله ‌ممکن بهره جسته و هیچ چارچوبی همان‌طور که در ابتدا نیز اشاره شد برای خود قائل نیستند و تمام همّ و غمّ آنها جذب مخاطبان بیشتر، حتی به قیمت نشان دادن بخش خصوصی زندگی خود‌شان است که در آن، هیچ اصل اخلاقی و رفتاری و گفتاری نیز رعایت نمی‌شود.
سؤالی که در اینجا مطرح می‌شود آن است که بلاگری که برای «خوداشتغالی» و «کسب درآمد» و یا «مطرح ساختن خود» از هیچ عمل و یا رفتاری فروگذار نبوده؛ آیا می‌تواند برای مخاطب اینستاگرام محل اعتنا به عنوان مرجع فکری و یا رفتاری و یا حتی انتخابی برای روایت یک موضوع باشد؟
دقیقا در این نقطه اعتنا یا مرجع بودن بلاگرها و یا صفحات تولید محتوا است که ادراک مخاطب مورد قضاوت قرار می‌گیرد و بلاگر یا تولید‌کننده محتوا تصمیم می‌گیرد روند ادامه فعالیت خود را بر مبنای چه ویژگی‌هایی ادامه بدهد. اگر مخاطب به‌سادگی درک و اندیشه و شعور خود را در اختیار بلاگر قرار ندهد کم‌کم او از هستی جهان مجازی رخت برمی‌بندد و اگر مخاطب در جاذبه لذت تصاویر و مفاهیم ساخت بلاگر قرار بگیرد روز به روز او در این جهان منبسط بی‌انتها فربه‌تر و مسلط‌تر خواهد شد و چرخه ادامه خواهد یافت.
جهان‌سازان اینستاگرام و شبکه‌های اجتماعی پیشرو که جوامع بیشتری از کاربران را در اختیار دارند با بلاگر‌پروری قارچ‌گونه به‌خوبی بر این چرخه بلاگر و محتوا و مخاطب و لذت و ادراک آگاهند و وقتی به حوزه تمدنی و تقابلی با جامعه‌ای مثل ایران می‌رسند؛ عمده تولیدات محتوا و بلاگری به سمتی که منافع آنها با تاثیر‌پذیری مخاطب تامین می‌شود هدایت و سوق پیدا می‌کند و حتی برای آنها سرمایه‌گذاری‌های کلان در خارج از مرزها صورت می‌گیرد تا که به‌طور کلی سبک زندگی
(LIFE STYIL) و گونه فکری و تعلقی و اعتقادی را تحت تاثیر قرار داده و خیلی راحت بخشی از جنگ ترکیبی به مرحله اجرا دربیاید.