نگاهی به مستند «20 روز در ماریوپل»
غزه، مستندی که هرگز اسکار نمیگیرد!
فاطمه قاسمآبادی
در جنگهایی که بین دو کشور درمیگیرد، معمولا استفاده درست از رسانهها و تبلیغات، میتواند در جهتگیری مردم دنیا نسبت به آن جنگ، بسیار مؤثر باشد.
در جنگی مانند جنگ روسیه و اوکراین هم این ماجرا، مخصوصا در اوایل جنگ، بسیار نمود داشت و ذهن مردم دنیا بدون در نظر گرفتن دلایل شروع جنگ و سیاستهایی که منجر به درگیری بین دو کشور شد، به سمت جهتگیری علیه روسیه هدایت شد.
در اوایل درگیری، تبلیغات رسانههای غربی، در جهت تشویق مردم اوکراین برای مقابله بیشتر با روسیه حرکت میکرد و تصاویر جوانان مشتاق اوکراینی، در کنار زنان جوان زیبایی که اسلحه به دست داشتند و لباس نظامی تنشان بود، در رسانهها پر شد و گاهی هم از مدلهای دختران نوجوان برای چنین تبلیغاتی استفاده میشد که در دستشان تفنگ و در دهانشان آبنبات بود تا به جنگ تصویری فانتزی، مانند برخی فیلمها و سریالهای هالیوودی بدهند ولی در نیمه راه درگیری، قضیه فرق کرد و دیگر آن تبلیغات توخالی نتوانست شدت آسیبها را بپوشاند و حالا هم که اوکراین در بدترین وضعیت خود قرار گرفته است، هیچ کدام از متحدان غربی و رسانههایشان نمیتوانند برای بهتر شدن اوضاعش کاری بکنند و عملا این کشور را میان ویرانیهایش، پا در هوا رها کردهاند.
مستند «20 روز در ماریوپل» به کارگردانی «مستیسلاو چرنوف»، محصول سال 2023 اوکراین است. این مستند روزهای اول محاصره ماریوپل را به تصویر میکشد.
داستان 20 روز در ماریوپل
مستند «20 روز در ماریوپل»، شرح اوایل محاصره شهر ماریوپل، در اوکراین است. این شهر در نهایت پس از 86 روز سقوط میکند و تیم سازنده این مستند، سعی کردهاند 20 روز ابتدائی این محاصره را به تصویر بکشند.
در این مستند از ادعاهای اوکراین در مورد محاصره و شلیک به بیمارستانها و دفن کشتهشدگان در گورهای دسته جمعی و... صحبت به میان آمده و در اواخر مستند بیان شده که تیم سازنده پس از حدود دو هفته میخواسته با همان میزان فیلمی که از وضعیت شهر گرفته است از ماریوپل خارج شود ولی به خاطر عدم اجازه، مجبور شده تا زمانی که نیروهای اوکراینی امنیتشان را تأمین کنند، در شهر بمانند که این مسئله باعث شد در نهایت این مستند بتواند 20 روز از 86 روز را از نگاه سازندهاش، به تصویر بکشد.
مستند سفارشی
در مستند «20 روز در ماریوپل»، سازنده زمان بسیار مناسب و کمخطری را برای رفتن به منطقه درگیری انتخاب میکند و مستندش را با روز اول محاصره شروع میکند.
نشان دادن تانکهای روسی در خیابان و بعدش مصاحبه با زنی که به همراه سگش سرگردان در خیابان به راه افتاده است، شروع ماجراست و در ادامه هم سازنده بیشتر از ویرانیها گله میکند و شهر را قطب بزرگ صنعتی در اوکراین معرفی میکند.
بعد از دقایقی، او به سراغ مردم نگران و در حال فرار میرود اما این مردم با نفرت، از جواب دادن به سؤالهای کارگردان، طفره میروند و با ناسزا به او و تیمش که سعی میکنند آوارگی آنها را به تصویر بکشند و با خونسردی از آنها سؤال میکنند، از گروه مستندساز استقبال میکنند.
در این مستند سعی شده اوج مشکلات و بیچارگی مردم اوکراین در جنگ به نمایش گذاشته شود، این در حالی است که زمان شروع مستند دقیقا از اولین روز محاصره آغاز میشود و در نهایت تیم 20 روز بیشتر آنجا نمیمانند.
با توجه به چنین شرایطی، میزان مشکلات عملا در کمترین حالت ممکن نشان داده شده است چرا که محاصره 86 روز طول کشیده ولی این تیم تنها 20 روزش را آنجا بودند که عملا اوایل درگیری محسوب میشود و هنوز حتی تا نیمه راه جنگ هم فاصله زیادی دارد.
از طرف دیگر مخاطبی که در زمان حال پای روایت این مستند مینشیند متوجه تفاوت بسیار بالای شرایط مردم اوکراین و مردم غزه میشود چرا که تمام فجایعی که سازنده در ابعادی بسیار کوچک به تصویر میکشد و آن را فاجعه بشری عنوان میکند، در ابعادی بسیار عظیم و باورنکردنی، در حال حاضر، در غزه اتفاق افتاده و میافتد. اگر در این مستند تانکهای روسی در اطراف بیمارستان مستقر هستند و هیچ تصویری از قسمت شلیک به بیمارستان در مستند نیست و فقط از حمله به بیمارستان حرف زده میشود، در غزه چنین تانکهایی نهتنها مستقر میشوند، که بیمارستان را با خاک یکسان میکنند و فیلمهای چنین حملههایی همه جا هست و متاسفانه تعداد بیمارستانهایی که مورد حمله مستقیم صهیونیستها قرار میگیرند هم بسیار زیادند....
از طرف دیگر سازنده در مستندش سعی دارد سرنوشت بعضی انسانها را پیگیری کند، برای مثال زنی حامله که در نهایت متوجه میشوند او و فرزندش کشته شدهاند، از این دسته هستند.
این اتفاق مخاطبین را ناراحت میکند ولی چنین جنایتی در اندازه بسیار وسیعتر، کمی بعدتر و آن طرفتر، در غزه در ابعاد هزاران زن و کودک نه چند نمونه، اتفاق میافتد.
طبق مستندات، تا به حال، بیش از 33 هزار نفر در غزه شهید شدهاند که 73 درصد این شهدا شامل زنان و کودکان میشود و فیلمهای پخش شده از جنازهها و گورهای دستهجمعی و زنان و مردان و کودکان بیگناه غلطیده در خونِ غزه، به قدری در فضای مجازی پر است که در مقابل عظمت آن جنایت، تصاویر بیروحِ مستند «20 روز در ماریوپل» که با لحن خونسرد سازندهاش همراه است، بسیار مصنوعی و دستوری به نظر میرسد.
شجاعت یا اَدایش؟
در مستند «20 روز در ماریوپل»، سازنده در ابتدا عنوان میکند که او به همراه تیمش به محض فهمیدن این مطلب که قرار است در ماریوپل درگیری و محاصره اتفاق بیفتد، به آنجا میآیند و روزهای اول را که عملا فاجعه هنوز رخ نداده را به اندازه یک جنگ تمام عیار عنوان میکند و نگرانیاش را به خاطر به خطر افتادن جان خودش و همراهانش مدام به طریقی نشان میدهد....
در انتهای مستند 20 روز در ماریوپل، سازنده عنوان میکند که از چندین روز قبل تیم خبرنگارانشان منتظر بودهاند تا شهر را با فیلمها ترک کنند اما به خاطر یکسری مشکلات، این امکان فراهم نبوده است و گروه مجبور شدند بیشتر در شهر رو به سقوط بمانند.
کلا محاصره ماریوپل 86 روز طول میکشد و گروه خبرنگار یا بهتر است بگوییم مستندساز، 20 روز آنجا میمانند و در نهایت بدون خسارت واقعی و در سلامت، موفق به ترک شهر میشوند.
این سبک برخورد خبرنگار اوکراینی در مقابل خبرنگاران جان بر کفی که اخبار فلسطین و غزه را در مدت زمان این شش ماه پوشش داده و زخمیهای بسیار و بیش از 100 کشته دادهاند و هنوز هم حاضر به ترک کار خود نیستند، واقعا قابل توجه است.
با توجه به اخبار غیر قابل سانسور در غزه و جنایتهای ترسناک رژیم صهیونیستی، مورد توجه قرار گرفتن چنین مستند سطحی و سازندگان جان دوستی که تنها به دنبال پر کردن فیلمهایشان بودند، قابل تامل است و مشخص میکند که چرا وقتی این گروه سازنده گاهی برای مصاحبه با آن لحن خونسرد بین مردم مضطرب ماریوپل میرفتند، از آنها ناسزا میشنیدند تا گورشان را گم کنند!
جالب است که حتی مردم ماریوپل هم حس میکردند که این مصاحبهها و فیلمها قرار نیست دردی از دردهای بیشمارشان را درمان کند و معمولا از نگاه کردن به دوربین امتناع میکردند و تنها از وضعیتی که در آن افتاده بودند، شکایت داشتند.
حمایتی که جواب عکس داد!
در مراسم اسکار امسال، هالیوود برای ادای دین به یهودیان صهیونیست، سنگ تمام گذاشت و در نهایت فیلمی مانند «اوپنهایمر» که در مورد جنگ جهانی دوم بود و در ستایش سازنده بمب اتم که یک یهودی صهیونیست بود، ساخته شد، بیشتر جوایز را درو کرد و بعد از آن، فیلم «منطقه مورد علاقه» که داستان اردوگاههای مرگ نازیها را روایت میکرد و روی مظلومیت یهودیان تاکید داشت، برنده جایزه بهترین فیلم خارجی زبان شد و در نهایت هم مستند 20 روز در ماریوپل که روایت 20 روز از محاصره این شهر بود، توانست جایزه بهترین مستند را از آن خود کند.
با توجه به اینکه اوکراین به نوعی به عنوان اسرائیل دوم در اروپا شناخته میشود و بیشترین همراهی را با آمریکا برای اهداف این کشور دارد، بعید نبود که این مستند بتواند جایزه آکادمی را از آن خود کند.
از مجموعه برندههای جوایز امسال اسکار، میتوان به این نتیجه رسید که آمریکا به عنوان بزرگترین حامی اسرائیل و اوکراین، سعی داشته تا در بزرگترین جشنواره فیلم بینالمللیاش، با دادن جوایز به فیلمهای گفته شده، اندکی وضعیت را به نفع متحدانش برگرداند ولی در این زمینه هم نتوانست کامل عمل کند چرا که زمانی که «جاناتان گلیزر» کارگردان فیلم منطقه مورد علاقه، برای دریافت جایزهاش به روی صحنه رفت، در قسمتی از سخنرانیاش عنوان کرد که «ما به عنوان افرادی یهودی، ربوده شدن هولوکاست توسط اشغالگران را که منجر به درگیری بسیاری از مردم بیگناه شده، رد میکنیم!»
گلیزر در ادامه تاکید کرد که باید در برابر قربانی شدن مردم چه در اسرائیل، چه با حمله مداوم اسرائیل به غزه، مقاومت کرد و در نهایت هم اشاره کرد که فلسطینیان در کرانه باختری و شرق بیتالمقدس، از سال ۱۹۶۷ تحت اشغال اسرائیل زندگی میکنند....
این شکل جداسازی اسرائیل از یهودیان اروپایی، توسط این کارگردان یهودی نشان میدهد که خشم مردم دنیا نسبت به بیرحمیهای اسرائیل و صهیونیستها در مرحلهای قرار گرفته که دیگر قابل توجیه نیست و حتی همکیشانشان را هم خسته کرده است.
در ادامه مراسم اسکار امسال هم تعداد زیادی از هنرمندان، با زدن سنجاقهایی روی لباسشان، حمایت خود را از آتش بس در غزه مطرح کردند. این عمل به دنبال نامه سرگشادهای بود که حدود ۴۰۰ هنرمند خطاب به جو بایدن امضا کردند و خواستار آتشبس فوری در غزه شدند.
البته که ادامه جنگ در غزه به هیچ وجه به نفع کشوری مانند آمریکا نیست و طبیعی است که این کشور با استفاده از سلبریتیهایش بخواهد پیام علاقهاش به تمام شدن جنگ را به اسرائیل بدهد ولی مسئله مهم دیگر، در مورد این اتفاقات، این مطلب است که رسانهها و استفاده مقاومت در نشان دادن واقعیت بیرحمی صهیونیستها و مظلومیت مردم غیرنظامی غزه، چنان در این مدت موفق عمل کرد که تمام افکار عمومی دنیا را علیه این جنایتکاران شورانده است.
در حال حاضر حتی کشورهای متحد اسرائیل هم به خاطر رفتارهای وحشیانه و غیردیپلماتیک آنها نمیتوانند به صهیونیستها حق بدهند و این، شروع پایانِ مستند صهیونیست حق به جانب، در دنیاست.