kayhan.ir

کد خبر: ۲۸۵۷۵۴
تاریخ انتشار : ۱۸ فروردين ۱۴۰۳ - ۲۰:۲۵

نقش فرهنگ نقدپذیری در رشد و تعالی فرد و جامعه (پرسش و پاسخ)

 
 
پرسش:
فرهنگ نقدپذیری در شخصیت فرد و جامعه تا چه حدی در رشد و تعالی و تکامل مؤثر است، و فقدان آن چه ضررهایی را به دنبال دارد؟
پاسخ:
جایگاه و اهمیت فرهنگ نقد و تذکر
صلاح و اصلاح فرد و جامعه، در سایه شناختن عیوب و نقاط ضعف از یک‌سو و تلاش برای زدودن آنها و تبدیل به نقاط قوت از طرف دیگر محقق می‌گردد. این شناخت هم در حیطه افراد نسبت به اندیشه‌ها، آرمان‌ها و تفکرات و عملکردهای آنان هم در حیطه جامعه و دیگران می‌تواند مطرح شود. 
زمینه‌ساز این عیب‌زدایی هم تذکر از سویی و هم تنبیه و اقدام از طرف دیگر است.
 مسئله تذکر و نقد و یادآوری عیوب و نقاط ضعف همچنین پندپذیری و قبول نصیحت و موعظه و توجه به تذکرات دیگران از همین رهگذر، در مقوله مسائل آداب معاشرت و اخلاق اجتماعی و شیوه برخورد صحیح با دیگران و جامعه قرار می‌گیرد، لذا خصلت و فرهنگ نقدپذیری به عنوان یک روحیه متعالی و رشدیابنده و خلق‌وخوی نیکو و فضیلت همواره در اولویت‌های اصلی جوامع پیشرفته و توسعه‌یافته خواهد بود. عیوب و نقاط ضعفی که در همه جوامع بشری هم در حیطه فردی و هم در ساحت اجتماعی وجود دارد، اگر بر واقعیات آنها پرده‌پوشی صورت گیرد یا اینکه با بی‌خبری و تغافل از کنار آنها گذر شود، هیچ‌گاه واقعیت‌ها را تغییر نخواهد داد، و روزبه‌روز ما با انباشت ضعف‌ها، عیب‌ها و نارسایی‌ها بیشتر مواجه خواهیم بود. وقتی در فرد یا گروهی، یا رفتار و برخوردی، عیب و اشکالی وجود داشته باشد، فرزانگان عاقل از هر تذکر و نقد اصلاحی استقبال می‌کنند. تا آنها را برطرف سازند و ضعف‌ها را تبدیل به نقاط قوت کنند. 
اما جاهلان و خودخواهان و مستکبران دوست دارند که در همان موارد نیز، مدح و تملق و حمد و ثنا بشنوند و بر عیوب و کاستی‌ها و زشتی‌ها سرپوش بگذارند. به تعبیر قرآن کریم، لاتحسبن الذین یفرحون بما اتوا و یحبون ان یحمدوا بما لم یفعلوا» (ای پیامبر(ص)!) هرگز مپندار آنهایی را که به کردار زشت خود شادمانند و دوست دارند که مردم به اوصاف پسندیده‌ای که هیچ پشتوانه عملی ندارند، آنها را مورد ستایش قرار دهند» از عذاب (الهی) برکنارند، (بلکه) برای آنها عذابی دردناک است!(آل‌عمران-188)
امام علی(ع) می‌فرماید: نادان‌ترین مردم کسی است که فریب ستایشگر چاپلوس را بخورد، ثناگری که زشت را در نظر او زیبا جلوه می‌دهد، و خوبی را در نظر او منفور می‌سازد.(غررالحکم، ج2، ص825)
بنابراین راهبرد صحیح و حکیمانه شایسته است این‌گونه باشد که به جای آراستن عیوب و کتمان زشتی‌ها و پرده‌پوشی بر نارسایی‌ها، آنها را گفت و شنید و در برطرف کردنش کوشید. یعنی «تذکر و نقد سازنده» از این رو فرهنگ نقد قیمت و قداست پیدا می‌کند و برای بعضی از فرزانگان توجه به تذکرها و نقدها، یک فضیلت اخلاقی به شمار می‌آید. آری انسان‌های کمال‌جو باید از این‌گونه تذکرها و نقدها استقبال کنند، زیرا چنین بستری مقدمه رشد و تکامل آنان است، در غیر این صورت برای همیشه در «جهل مرکب» 
می‌مانند.
نقدپذیری و تکبر
تکبر و خودخواهی جلوه‌های گوناگون دارد. یکی هم غرور در مقابل نقد است. وقتی فرهنگ نقد مایه کمال اندیشه و اصلاح عملکردهای ما است، نقدپذیری کمک به این کمال و رشد است. از آن طرف «نقدناپذیری» نشانه نوعی غرور و تکبر و عامل درجا زدن در ورطه ضعف‌ها، بدی‌ها و کاستی‌ها است. گاهی ناب‌ترین موعظه‌ها و تذکرها هم وقتی به دل‌های بیمار و دارای کبر و غرور می‌رسد، با عدم پذیرش مواجه می‌گردد و انسان را از مزایای آن محروم می‌سازد. به تعبیر زیبای امام علی(ع): «بینکم و بین الموعظهًْ حجاب من الغرّه» میان شما و پند و موعظه، حجاب و پرده‌ای از غرور افکنده شده است.(نهج‌البلاغه- حکمت282)
آیا شما مطمئن‌اید که همه اندیشه‌ها و افکارتان درست و بی‌اشکال است؟ آیا همه خصلت‌ها و رفتار‌های فردی و اجتماعی خود را بی‌عیب می‌دانید؟ آیا فکر نمی‌کنید در عملکردهای مختلف شما، نقطه ضعف‌هایی هم ممکن است وجود داشته باشد که از چشم خودتان پنهان است، ولی دیگران آنها را متوجه می‌شوند؟
انسان گاهی به خاطر حب نفس یا عیوب خود را نمی‌بیند و نمی‌فهمد، یا حاضر نیست به خاطر غرور و تکبر خود را دارای عیب و نقص بداند. از این‌رو نقد و تذکر دیگران را هم حمل بر غرض‌ورزی و دشمنی می‌کند! امام علی(ع) می‌فرماید: محبوب‌ترین مردم در نظر تو باید نصیحت‌کننده مشفق و خیرخواه باشد.(غررالحکم، ج5، ص51)