kayhan.ir

کد خبر: ۲۸۵۶۷۸
تاریخ انتشار : ۱۷ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۸:۲۲
راهکارهای مدیریت اقتصادی در خانواده-بخش دوم

داشتن سواد مالی ضرورت مدیریت اقتصادی خانوار

 
 
 
داشتن سواد مالی موضوعی است که در کشورهای موفق به آن تأکید داشته و دارند. به عبارتی سواد مالی مقوله‌ای ضروری برای مردم همه کشورهاست؛ وقتی سواد مالی مردم جامعه افزایش یابد، آنها در زندگی به ثبات می‌رسند و می‌دانند چطور امور مالی‌شان را مدیریت کنند. این فرآیند باعث می‌شود ارزیابی دقیقی از توان مالی خود داشته باشند و با استفاده از آن، در بازارهای مالی مشارکت و سرمایه‌گذاری کنند و پس‌انداز داشته باشند. افراد با داشتن سواد مالی نه‌تنها وضع زندگی‌شان را بهبود می‌دهند، بلکه با ایجاد نیروی کار متخصص در بخش‌های مختلف، به جامعه هم کمک می‌کنند. 
اما جوامع مختلف رویکرد متفاوتی به آن دارند و مردم در مسیر کسب آگاهی‌های مالی با موانعی دست به‌گریبان‌اند. برای آشنایی باسواد مالی در کشورهای مختلف، شناخت الگوها و بهره‌وری از آنها، رویکردها و مسائل موجود در دیگر نقاط جهان را بررسی می‌کند. اما در این نوشتار کوتاه ما قصد نداریم چندان به صورت تخصصی به این موضوع بپردازیم و تلاش ما این است به این سؤال پاسخ دهیم که آیا با درآمد کم هم می‌شود از پس هزینه برآمد؟ آیا می‌شود پس‌انداز کرد؟
برنامه‌ریزی مالی برای خانواده
برنامه‌ریزی مالی برای خانواده، فرمول تعریف شده و مشخصی ندارد. تنها کاری که باید انجام دهید این است که بنشینید و در مورد هزینه‌ها و مخارجی که در ماه انجام می‌دهید برنامه‌ریزی درست و منطقی انجام دهید. در ادامه راهکارهایی برای مدیریت بهتر هزینه ارائه دهیم: 
ابتدا باید منابع خانواده را سازماندهی کرد. می‌توانید فهرست کاملی از زمان، پول، فضای زندگی و... تهیه کنید. در این لیست درآمد با  تاریخ مشخص و با تاریخ نامشخص باید شفاف نوشته شود. 
مرحله بعدی و البته کمی متأثرکننده بحث هزینه‌هاست. مثلاً شناسایی هزینه‌های دارای تاریخ هزینه با توجه ‌به وضعیت‌های مختلف مستأجر بودن یا نبودن مطرح است. پیش‌بینی هزینه‌های موردی با امکان تحقق قطعی، پیش‌بینی هزینه‌های موردی با عدم امکان تحقق قطعی، لیست‌ کردن هزینه‌های قابل‌ پیش‌بینی (از جمله کرایه‌ خانه، هزینه قبوض خدماتی، هزینه‌های نگهداری ماشین، هزینه تحصیل فرزندان، خریدهای روزانه، نیازهای موردنظر بابت اعیاد سنتی و مذهبی مانند خرید عید نوروز) و هزینه‌های غیرقابل‌ پیش‌بینی در این بخش مهم است. 
 گام بعدی در نهایت اولویت‌بندی هزینه‌ها باتوجه‌به تحقق درآمد است. به نظر می‌آید باید اهل نوشتن بود. با هر سطحی از دانش می‌توان از مزایای یادداشت ‌کردن استفاده کرد و میزان بهره‌وری را هر چند اندک افزایش داد. نوشتن و یادداشت ‌کردن باعث ایجاد تمرکز و برنامه‌ریزی می‌شود. در موضوع یادداشت هزینه‌ها شما به طور کاملاً محاسبه شده از هزینه‌های غیرضروری‌تان فاصله گرفته و کاملاً هدفمند هزینه می‌کنید. زمانی که هزینه‌ها را با ثبت تاریخ یادداشت می‌کنید بعد از یک دوره چندماهه تجربه جدیدی از برنامه‌ریزی را به‌صورت عملیاتی نسبت به هزینه‌کرد خواهید داشت. با اینکه بسیاری از هزینه‌ها تکراری است اما روند و فرصت تصمیم‌گیری شما متفاوت خواهد بود. بررسی امکان پس‌انداز در صورت امکان هم خارج از ذهن نیست.
 بعضاً خانواده‌ها در مدیریت اقتصادی خود از توان لازم برخوردار نیستند یا اینکه با مسائل و مشکلاتی مواجه می‌شوند که به‌تنهائی از عهده آنان برنمی‌آیند. امروزه منابع و مراجع بسیاری با موضوع اقتصاد خانواده وجود دارد. برگ برنده، شناخت مرجع شایسته و مراجعه به آن و کسب مشاوره صحیح است. از منابع بالقوه اطلاعات و مشاوره می‌توان به دوستان و آشنایان، اقوام، اعضای خانواده، همکاران شغلی و... اشاره کرد.
برنامه‌ریزی برای خرید
مریم سروری، دانشجو و متأهل، یک فوت مهم کوزه‌گری برای کنترل مخارج خانه دارد. او می‌گوید که هیچ‌وقت بنا به معیار و استانداردهای دیگران، به‌خصوص فروشنده‌ها خرید نکرده و همیشه نیازها و استانداردهای خودش و خانواده را ترجیح داده است. 
فرمول اقتصادی‌اش را این‌چنین توضیح می‌دهد: «مغازه‌دار یک‌سری جنس برای فروش آورده و می‌خواهد بفروشد. قرار نیست عینک بدبینی بزنیم و آنها را قضاوت کنیم. باید اما خودمان برای خرید برنامه‌ریزی داشته باشیم و اگر لازم شد درباره کیفیت کالا یا ضمانت خرید و مواردی مثل این راهنمایی بگیریم نه اینکه برای خرید فلان قلم کالا برویم توی مغازه و آن‌قدر سردرگم باشیم که فروشنده تشویق‌مان کند برای خرید. به‌خصوص با گفتن جمله‌هایی مثل این: این پرفروش‌ترین کار ما بوده/ از این برای خانه خودمان هم برده‌ام/این کالا را با همین کیفیت و قیمت نمی‌توانی جای دیگری پیدا کنی/امروز نخری از دستت رفته و... من نمی‌گویم خرید نکنیم، یا بدبین باشیم به راهنمایی فروشندگان بنده خدا، نه! می‌گویم از هر مغازه کالایی بخریم که واقعاً احتیاج و صلاحدید خودمان است.»
 سروری حرف‌هایش را کامل می‌کند و می‌گوید: «ببین کدام کالا در خانه شما بیشتر تاب می‌آورد، موردپسند خانواده قرار می‌گیرد و نیازهایتان را بهتر برآورده می‌کند، همان را بخر. اگر دو سایز آبکش برای ازدواج و جهیزیه‌ات لازم داری فقط همان را بردار، اینکه مردم چه می‌گویند، بد است سرویس ناقص باشد یا... اصلاً به این حرف‌ها اهمیت نده! وقتی زیر بار قرض باشی نه آن دیگران نه آن فروشنده نمی‌توانند کمکت کنند. استاندارد و شیوه خودت را داشته باش. طوری خرید کن که واقعاً نیاز داری، مقروض نمی‌شوی و به‌زحمت نمی‌افتی. خواهید دید پولتان برکت پیدا می‌کند و صرف ضرورت‌ها خواهد شد.»
قدر پول را بهتر بفهمیم
مینا حشمتی، بانوی شاغلی است که به گفته خودش زندگی خوبی که امروز دارند را از صفر به اینجا رسانده است و می‌گوید: «بعد از ازدواج اوضاع خوب پیش می‌رفت تا اینکه همسرم سرمایه‌اش را در یک کار تولیدی سرمایه‌گذاری کرد، متأسفانه مهارت چندانی نداشت و بعد از مدتی سرمایه‌اش از بین رفت؛ چون حسابی ضرر کردند و مقروض هم شدند. روحیه‌اش به‌شدت به هم ریخت طوری که حدود یک سال افسردگی گرفت و گوشه‌گیر شد. خوشبختانه من شاغل بودم، قلاب‌بافی حرفه‌ای هم بلد بودم و مربیگری شنا هم داشتم. خلاصه اینکه از این راه‌ها درآمد داشتم و خرج خانه تأمین می‌شد، درآمد همسرم هم کامل برای قرض‌ها می‌رفت. قبل از این اتفاق به‌شدت اهل خرج‌ کردن بودم. این اتفاق هر بدی‌ای که داشت، یک خوبی هم داشت. اینکه اهل حساب - کتاب شدم و پول را حساب شده خرج و پس‌انداز می‌کنم.»
حشمتی می‌گوید: «ما که نصف سال غذا از بیرون می‌گرفتیم حالا حتی مواد غذایی را هم طبق برنامه یک‌ماهه آشپزی می‌خریم. کالاهای پرکاربرد را زیاد می‌خریم تا هر بار ناچار نباشیم وقت و هزینه بیشتر بگذاریم. موقع خرید برنج، چای و بعضی مواد غذایی اول کمی نمونه می‌خریم، اگر کیفیت موردنیاز را داشت بیشتر خرید می‌کنیم. آب، برق و گاز را حساب شده، استفاده می‌کنیم. برای مثال آب شست‌وشوی سبزی برای آبیاری گلدان‌ها استفاده می‌شود و... لوازم مازاد بدون استفاده را فروخته‌ایم و لوازمی که نداریم را خریده‌ایم. ماشین ظرف‌شویی و زودپز جهیزیه‌ام را استفاده نکرده بودم، فروختیم و یک لپ‌تاپ برای همسرم خریدیم. هر روز بعد از برگشتن از کار، سفارش‌های گرافیک یا تدوین انجام می‌دهد.» 
این بانوی جوان که حالا  نگاهش به زندگی تغییر کرده است، می‌گوید: «شکر خدا هم مقروض نماندیم هم اینکه خانه‌مان را پیش‌خرید کردیم. البته بزرگ‌ترها هم خیلی کمک کردند به این نیت که ما هم بچه‌دار شویم. خانه نقلی است و هنوز قسط‌هایش را می‌دهیم؛ اما می‌خواهم بگویم اگر آن اتفاق نمی‌افتاد شاید ما پختگی امروز را پیدا نمی‌کردیم و این خانه هم نبود. درست خرج ‌کردن واقعاً هنر کمی نیست»
درس‌گرفتن از خاطرات دوره مقاومت 
دهه 60 اوج دوران جنگ، تمهیدات بانوان و مادرانی خانه‌دار، خدمتی بزرگ به عبور کشور از شرایطی دشوار کرد که شاید ‌شانه می‌زد به پیروزی مردان در جبهه جنگ. تمهیداتی که کمک کرد در شرایط اقتصاد «جنگ‌زده» نه‌تنها تاب بیاوریم که حامی جبهه و رزمنده‌ها هم باشیم. دهه 60 با آن ویژگی‌های متفاوتی که دارد حتماً یکی از خاطره‌انگیزترین دهه‌های معاصر کشور به‌شمار می‌رود. هنوز هم خیلی‌هایمان با دیدن عکس‌های آن دوران جمله‌هایی مثل: «آخ! یادش بخیر»، «عجب صفایی داشت» یا «زندگی‌مان ساده‌تر از حالا بود اما خوش بودیم» و مانند این را به زبان می‌آوریم. اگر قرار باشد کمی مفصل‌تر برای دیگران به‌خصوص دهه 70، 80 و نودی‌ها در وصف آن ایام توضیح دهیم، احتمالاً می‌گوییم: «کاش همان روزها بود و عجب صفایی داشت...» اگر قرار باشد مثال و مصداق برایشان بیاوریم هم جمله‌هایی از این دست را کم نگفته‌ایم: «مثل حالا نبود که مهمانی بدهی و سفره با کباب و جوجه‌کباب رنگین شود. یک دمپختک، خورشت یا آش ساده بود با کمی سبزی، ترشی یا... در عوض همه شاد بودیم.» این وصف‌ها را می‌گوییم اما حق یک مطلب ادا نمی‌شود؛ بانیان خوشی و صفای آن روزها. بانوان و مادرانی که مردمداری، خانه‌داری و مهمان نواز بودنشان بی‌فوت و فن نبود و درست همان روزها که آتش گلوله و بمب دشمن بالای سرمان بود، خانه و خانواده را با مهارت اداره و برایمان گلستان می‌کردند. چنان موفق هم بودند که حالا عطشِ صفای آن روزها به ذهن کدام ما که نیفتاده است؟ به قول قدیمی‌ها اگر کج بنشینیم و راست بگوییم حالا که زندگی مرفه‌تری داریم و در هر خانه امکانات لازم برای زندگی مانند یخچال، جاروبرقی، ماشین لباسشویی،  ظرف‌شویی و فر وجود دارد و مثل قدیم لازم نیست تمام کارهای خانه را با دست انجام دهیم، چرا زندگی مثل گذشته زیر دندانمان مزه ندارد؟ قدیم اگر هر نفر یکی، دودست لباس مخصوص مهمانی و پلوخوری داشت حالا تقریباً بیشتر ما دست‌کم 7 یا 8 دست لباس مجلسی و مناسب حضور در جامعه داریم؛ اما چرا هروقت صحبت از یک مهمانی یا مراسم جدید می‌شود، معمولاً اولین جمله‌ای که می‌گوییم، این است: حالا من چه بپوشم؟ این شاید؛ یعنی داشته‌هایمان برایمان کافی به نظر نمی‌رسند. ما باید اوضاع مالی و رفاهی بهتری پیدا کنیم این حق ماست، درست! اما نیم‌نگاهی به عقب بیندازیم ما چیزهایی را در گذشته جا گذاشته‌ایم و غفلت کرده‌ایم از آوردنشان به امروز؟ نکته‌هایی که ابعاد مختلفی دارد، اما بخشی از آنها شاید همان تدابیر و کدبانوگری‌هایی به سبک گذشته و مبتنی بر سه اصل قناعت، خلاقیت و تولید باشد. فوت‌های کوزه‌گری که هم صفای خانه‌ها می‌شد هم در شرایط اقتصاد «جنگ‌زده» کشور نه‌تنها خانه و خانواده را خودکفا می‌کرد که در هزینه‌ها هم صرفه‌جویی. البته که بخش قابل‌توجهی از نابسامانی اقتصادی امروز کشور، راهکارهایی فراتر از خانه ما و نیاز به دلسوزی و تمهید مسئولان دارد؛ اما ما هم می‌توانیم مؤثر باشیم. این مقدمه لازم بود تا بهتر بدانیم برای مدیریت اقتصادی خانه توسط کدبانوی آن و تزریق امید و حال خوب به خانواده چرا پیشنهاد بدی نیست که این مطلب را بخوانیم؟ نسخه‌ای مادرانه از اقتصاد «جنگ‌زده» برای روزگار «جنگ اقتصادی» هم مؤثر خواهد بود.
ترفندهایی برای کاهش هزینه‌های خانواده 
شما می‌توانید با یک‌سری راهکارهای ساده هزینه‌های خانواده را کاهش دهید:
- بخشی از درآمد ماهانه، هر چندکم باشد را پس‌انداز یا سرمایه‌گذاری کنید. 
- با خرید قلک به فرزندتان پس‌انداز کردن را بیاموزید. 
- از کارهای خانگی ساده، مثل کیک‌پزی، ماست‌بندی، ترشی انداختن، خشک‌ کردن میوه‌ها و سبزی‌ها و غیره که نیاز به مهارت بالا یا توان جسمی زیادی ندارد با کمک فرزندانتان درآمد کسب کنید و بخشی از درآمد را به خود آنها بدهید.
- به ‌جای خرید اجناس ارزان‌تر که کیفیت پایین‌تری دارند، سعی کنید وسایل باکیفیت را از حراجی‌ها بخرید تا دوام بیشتری داشته باشند.
- استفاده صحیح و مراقبت از وسایل منزل را به فرزندانتان بیاموزید تا دیرتر فرسوده شوند.
- به کودکان مراقبت از وسایل و لباس‌هایشان را آموزش دهید تا زودبه‌زود خراب نشوند.
- به جای استفاده از لباسشویی هر کسی را موظف کنید که لباس‌های خودش را با دست بشوید تا دوامشان افزایش پیدا کند.
- برای کاهش هزینه قبض‌ها از لامپ کم‌مصرف استفاده کنید، در ساعت اوج از وسایل برقی استفاده نکنید وسایل برقی را در حالت استندبای نگذارید.
- مواد غذایی را به‌ اندازه‌ای بخرید که خراب نشوند و مجبور به‌دور ریختن‌شان نشوید.
- تماس‌های تلفنی را به ‌اندازه ضرورت انجام دهید.