دلیل ممنوعیت تجاهر به بیحجابی در جامعه(شبهه ها و پاسخ ها)
ممکن است برخی شبهه کنند که حجاب و نوع و اندازه و چگونگی پوشش هر کس امری است شخصی و مربوط به خود او، بنابراین کسی نباید برای دیگران مرزکشی و تعیین وظیفه کند که این لباس و این رنگ و این مدل را بپوش و آن را نپوش. از این رو حکومتها و دولتها هم حق قانونگذاری و دخالت عملی در این امور را ندارند.
در این باره توجه به چند نکته ضروری است:
اولا؛ این اعتراض وارد نیست و چنین سخنی ناشی از یکجانبهنگری است برای اینکه بطلان این استدلال روشن شود باید دید ملاک فردی بودن یا اجتماعی بودن یک عمل چیست؛ اگر عمل و رفتاری از انسان، دامنه تأثیراتش و سود و زیانش محدود به خود فرد و متعلقات او بود، این امری شخصی است و اگر سود و زیان و تأثیر عملی به افراد دیگر و مرتبط با ما گسترش پیدا کرد، آن عمل امری اجتماعی است.
البته یک رفتار میتواند از جهتی فردی و از جهتی دیگر اجتماعی باشد . درباره پوشش و ظاهر انسانها هم واقعیت این است که از جهاتی، پوششش امری فردی است مثل اینکه بدن را سرد یا گرم نگه میدارد. و از جهاتی یک امر اجتماعی است. وقتی کثیفی و تمیزی، زشتی و زیبایی اصل و حد پوشش ما ، رنگ و مدل لباس ما تأثير مستقيم و گاهی زیاد و عمیق در بیننده و اشخاص مرتبط با ما دارد ؛ این امری است مثل روز روشن و مورد تأیید عرف، عقل، تجربه و وحی. نمیتوان گفت پوشش امری کاملا شخصی است. شخصی که در کشتی جامعه نشسته است، نمیتواند به محل نشستن خود اشاره کند و بگوید جای خودم است و دوست دارم آن را خراب کنم چرا که محل نشستن، هم متعلق به اوست و هم بخشی از یک مجموعه مرتبط با هم است. از این رو همه اهل کشتی مانع فرد خرابکار میشوند و در صورت اصرار او بر عمل خطا و خطرناک خود، با زور جلوی او را میگیرند. شکی نیست که تخریب جسم و روح و ایمان افراد جامعه توسط افرادی که با بیحجابی و کم حجابی خود موجب آن میشوند کمتر از سوراخ کردن کشتی و غرق شدن همه مسافرین نمیباشد.
ثانیاً؛ اگر واقعاً پوشش، امری فقط شخصی و سلیقهای است و اثر مثبت و منفی، شادی و غم، تحریک و عدم تحریک در بینندگان ندارد، پس سالن های آرایش، لوازم آرایش، آینهها، انواع مدل لباس، طرح لباس، رنگ لباس و مانند اینها برای چیست ؟! یقیناً این امور در دیگران تأثیر میگذارد و بخش زیادی از توجه به این امور برای تأثیرگذاری در ناظران است.
ثالثاً؛ حجاب در کنار بعد فردی و بعد اجتماعی، بعدی الهی و دینی هم دارد. (جوادی آملی، عبدالله، زن در آینه جلال و جمال ،ص 426-424) حجاب زن از مقررات شرعی؛ و رعایت آن حق الله است و به همین خاطر در آیات قرآن و روایات متعددی بر آن تاکید شده است .این دستورات دینی، به حجاب حیثیت حق الله بودن بخشیده است.
وقتی موازین دینی برای زن در مواجهه با نامحرم و برای حضور در جامعه حدودی قرار داده است، پس در صورت تخلف از این مقررات مثل سایر امور واجب و حرام ، دیگران حق و تکلیف امر به معروف و نهی از منکر نسبت به آن دارند. نمی توان به رغم صدور دستور شرعی بر رعایت حجاب ،مدعی شد که در مورد پوشش دیگران نباید دخالت کرد یا ادعا کرد که نباید پیرامون این موضوع قانون وضع کرد.
* معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. اسحاقی، سید حسین، گوهر عفاف (پژوهشی درباره حجاب)، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۷ .
2. ایروانی، جواد ، حجاب اجباری آری یا نه؟ (تحلیل قرآنی - روایی حجاب شرعی و الزام حکومتی آن) ف دانشگاه علوم اسلامی رضوی ، ۱۳۹۹.
3. پورسیدآقایی ، مسعود ، حجاب میوه شناخت، قم، حضور، 1376.
4. حسینی، سید ابراهیم ، شخصیت و حقوق زن، دفتر نشر معارف ،چاپ دوم، ۱۳۸۹.
5. حسینی، فاطمه السادات، چرا حجاب ؟ قم ، مهر امیرالمومنین، ۱۳۸۷.
6. دهقان، مجید و عشایری منفرد، محمد، حجابپژوهی :پوشش زنان در زمان پیامبر (ص)، پژوهشکده زن و خانواده وابسته به مرکز مدیریت و حوزه علمیه خواهران، ۱٤۰۰ .
7. شفیعی سروستانی ، ابراهیم ، حجاب: مسئولیتها و اختیارات دولت اسلامی، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ۱۳۸۷.
8. علمایی، نسیبه، شبهات زنان در اسلام و پاسخ به آن، چاپ اول، ۱۳۹۹ .
9. غلامی ، علی، مسأله حجاب در جمهوری اسلامی ایران (بررسی حقوقی - جامعه شناختی)،
انتشارات دانشگاه امام صادق (ع)، ۱۳۹۱ .
10.کریمی، حمید، زن و مرد؛ تشابه ، تساوی یا تناسب ؟ مرکز نشر هاجر، چاپ اول، تابستان ۱۳۹۱.
11. کریمی، حمید ، سر مستور( نگاهی به مسأله پوشش زن و استعمار) ، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ اول، ۱۳۹۸.
12. مطهری، مرتضی، مسأله حجاب، تهران، صدرا، ۱۳۹۳.
13. واقف زاده ، شمسی، حقوق زنان و پاسخ به برخی شبهات، چاپ دوم، تهران، انتشارات بهمن برنا، زمستان ١٣٩٤.