بچه زرنگ چگونه به پدیده سال سینمای ایران تبدیل شد؟
آرش فهیم
پویانمایی «بچه زرنگ» از 5 مهر امسال روی پرده سینماها رفت و با ثبت رکورد 65 میلیاردی، به پرمخاطبترین انیمیشن و پرفروشترین فیلم کودک در سینمای ایران تبدیل شد. این تولید ایرانی بهزودی در برخی کشورهای جهان هم به نمایش درخواهد آمد.
ساخت پویانمایی یا همان انیمیشن طی 20 سال اخیر در ایران پیشرفت چشمگیری داشته است. این تولیدات با کارتونهای کوتاه راهنمایی و رانندگی با محوریت شخصیت داداش سیا شروع شد و با «تهران 1500» و چند کارتون دیگر رو به رشد بود. اما با ورود تعدادی از جوانان هنرمند که گروهی به نام «هنر پویا» را تشکیل دادند، این پیشرفت سرعت بیشتری پیدا کرد. آنها با آثاری مثل «شاهزاده روم» و «فیلشاه» استعداد خود را برملا کردند. «بچه زرنگ» جدیدترین کار این گروه است که کارگردانی آن هم به طور جمعی توسط هادی محمدیان، محمدجواد جنتی و بهنود نوکویی انجام شده است.
موفقیت «بچه زرنگ» دلایل مختلفی دارد که یکی از این دلایل، قهرمانمحور بودن است. یعنی شخصیت اصلی این کارتون، دارای ویژگیهایی است که میتواند مخاطب کودک و نوجوان را با خودش همراه کند.
کارتونها هم مثل فیلمها در ژانرهای مختلفی قابل تقسیمبندی هستند. «بچه زرنگ» در ژانر ماجراجویی قرار دارد. چون داستان این انیمیشن درباره ماجراجوییهای قهرمانش در دنیایی فانتزی است.
«بچه زرنگ» ماجرای پسری به نام محسن است که در دنیای کودکانهاش خود را یک ابرقهرمان فرض میکند. یعنی در بازیهایش خیال میکند که قدرتی فراتر از یک انسان معمولی دارد و به نجات دیگران مشغول است؛ درست مثل سوپرمن! اما اتفاقاتی باعث میشود تا محسن در جنگلهای شمال کشور گم بشود و اینبار در دنیای واقعی، ببر مازندران را از شر شکارچیهای غیرقانونی نجات میدهد. اما آنجا متوجه میشود که نمیتوان با ژست سوپرمن بودن کاری از پیش ببرد باید در کنار شجاعت از عقل و خرد خودش هم استفاده کند.
«بچه زرنگ» علاوهبر این داستان پر و پیمان و اینکه از اول تا آخر، حوادثی پیدرپی برای قهرمان (محسن) و دوستانش پیش میآید، از گرافیک و طراحی خوبی هم برخوردار است. این برای جذابیت و ارتباط یک أثر پویانمایی با مخاطب خیلی مهم است که تصویرهای زیبایی داشته باشد و شکل و شمایل آدمها و حیوانات و اجسام و طبیعت، چشمنواز باشند. اتفاق مهمی که برای «بچه زرنگ» هم رخ داده است. ضرباهنگ این پویانمایی هم با حس و حال کودکان و نوجوانان تناسب دارد، یعنی سرعت حرکت تصاویر و داستان، بالا و سریع است و به اصطلاح، ریتم آن بالاست و همین هم موجب هیجانانگیز شدن آن شده است. رنگهای روشن و پرنشاط نیز در فضای گرافیکی این کارتون جلوهگری میکنند. رنگهای پرنشاطی مثل سبز و زرد و سرخ، که معمولا توجه بچهها را برمیانگیزند و در این اثر زیاد به چشم میخورند.
اتفاق مهم دیگر در «بچه زرنگ» این است که عنصر فانتزی در آن پررنگ است. یعنی موضوع و داستان آن، به معنی واقعی ویژه ساخت انیمیشن است و چنین داستانی را هیچگاه نمیتوان در قالب فیلم سینمایی ساخت. فانتزی در «بچه زرنگ» از طریق شبیهسازی حیوانات به انسانها صورت گرفته است. یعنی حیوانات در این کارتون، مثل آدمها دارای شخصیت هستند و سخن میگویند و میخندند و ناراحت میشوند و عاطفه دارند.
با آثاری چون «بچه زرنگ» و قبل از آن، «پسر دلفینی»، «لوپتو» و... حالا ایران دارای یک صنعت تولید پویانمایی قدرتمند است. اگر روی قصه این کارتونها بیشتر کار شود، قطعا تماشاییتر هم خواهند شد.