نگاهی به سریال «شریک جرم»
تجارت جنسـی و غفلت دختـران!
قاچاق دختران معضلی زیرپوستی است که به گوش ما ناآشنا نیست اما یکگونه از جذب دخترانِ غافل و سوءاستفاده از آنها را مازیار میری، کارگردان سینما و تلویزیون در سریال «شریک جرم» به تصویر کشیده است.
امیر عربی نویسنده «شریک جرم» قصه را با موضوع طلاق ندا و محسن با بازی المیرا دهقانی و سجاد بابایی در دفتر یک خانم وکیل آغاز میکند. محسن میپندارد همسرش به دلیل تصمیم به ازدواج با یکی از آشنایان خانوادگی قصد جدایی از او را دارد و پس از یک جدال لفظی در همان دفتر وکالت با شلیک گلوله ابتدا همسرش سپس خودش را به قتل میرساند. خانم وکیل در پاسخ به پرسشهای پلیس مجبور به نقل جدال انجام شده بین قاتل و مقتول میشود اما خانواده ندا به دلیل ناراحت بودن از خدشهدار شدن آبرویشان تصمیم به ابطال پروانه وکالت خانم وکیل میگیرند.
سارا بهرامی که با نقش میترا مشیریان نقش این وکیل را بازی میکند، برای اثبات جدالی که بین زوجین اتفاق افتاده مجبور به پیگیری و کشف حقیقت در خیانتکار بودن یا نبودن ندا میشود.
او با کاوش در ارتباطات ندا به یک شرکت تجارت دختران میرسد که فقط با حضور معرف میتوان در آنجا حاضر شد. در این شرکت از دختران جوان و زیبا دعوت میشود که با لباسهای عریان و مجلسی عکسهایی از آنها تهیه و برای شروع کار آماده شوند.
این گروه قاچاق دختران با وصف آزادی و ثروتهای دهان پُرکن دام خود را برای دختران به بهانه شغل مهمانداری در مهمانیهای مختلط در ترکیه، ارمنستان و گرجستان پهن میکنند و دختران میپندارند این یک شغل معمولی است و اگر هم برگزاری این مهمانیها با سلیقه و سبک زندگیشان سازگار نبود بیمیلی خود را با انصراف از همکاری نشان خواهند داد.
اما این خیال باطل، دختران را به منجلابی سوق داده که هیچ راه برگشتی برای آنها وجود ندارد. با اطلاعات کامل و درستی که از ابتدا در استخدامشان به همراه عکسهای خصوصیشان ثبت و ضبط شده، از ابتدا با اهرم این عکسها و تهدید به پخش آنها مجبور به ادامه مسیر بیبازگشت خواهند بود، سپس آنها با دریافت ارز از شرکت کذایی برای تهیه لباسهایشان در مهمانیها حضور پیدا میکنند.
پس از ظاهرا مهمانداری از آن مهمانان خاص و مشخصا آقازادهها، دختران جوان که از قبل از طریق عکسهایشان مورد انتخاب آقایان قرار گرفتهاند دعوت به خلوتگاه شوم میشوند.
در این حریم ناامن راهی برایگریختن، حداقل در شب اول نیست و آنها تسلیم به انجام خواستههای هوسرانان میشوند اما اگر بعد از آن شب بخت با کسی یار باشد و توانگریختن از چنگال شیاطین را بیابد بالاخره با تعقیب وگریز افراد آن شرکت که در ایران نمایندگی دارند، در اسرع وقت به گونهای طبیعی مرگ او را رقم میزنند.
میترا مشیریان در مسیر این پرونده متوجه میشود این شرکت تجارت دختران برای انجام امور مالی و بانکی از هویت افراد بیخانمان سوءاستفاده میکنند. در نهایت او به بیگناهی ندا و فریب خوردن محسن پی میبرد اما این سوژه ملتهب و خوشساخت که تا پایان مخاطب را با خود همراه میکند به یکباره در قسمت هشتم بدون پایانبندی کامل تمام میشود. حضور کمرنگ پلیس در این سریال نیز یکی دیگر از ضعفهایی است که از نگاه بیننده پنهان نمیماند.
پرداختن به چنین سوژههای هشداردهنده و آموزنده چه در قالب سریال یا فیلم یکی از مهمترینهایی است که باید مورد توجه بیشتر فیلمسازان و کارگردانان قرار بگیرد.