جهان در سالی که گذشت
طوفانی که طومار صهیونیستها را در هــم پیچــید
اشاره: سال 1402 که در روزهای پایانی آن هستیم مثل سالهای گذشته سال بسیار پرتلاطمی بود، تداوم جنگ اوکراین و به بن بست رسیدن آن، تداوم دلارزدایی از اقتصاد جهانی، قدرت گرفتن راست افراطی در اروپا، تشدید تغییرات آب و هوائی و تاثیرات آن بر زیست بوم بشری، تشدید گرسنگی در جهان، افول جایگاه فرانسه در آفریقا و اخراج پاریس از غرب این قاره، تداوم بحران انسانی در افغانستان، بحران سیاسی در پاکستان، تشدید تنشها بین آذربایجان و ارمنستان، گسترش نقش و استفاده از هوش مصنوعی و تشدید رقابتهای انتخاباتی در آمریکا تنها بخشی از تحولات مهم و اثر گذار در جهان در سال 1402 بودند. اما شاید بتوان مهمترین رویداد روندساز سالی که در روزهای پایانی آن هستیم را عملیات «طوفان الاقصی» نامید عملیاتی که هیمنه نظامی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی را به طور کامل فرو ریخت و شکستی جبران ناپذیر را از سوی جبهه مقاومت به رژیم کودککش صهیونیستی تحمیل کرد. میتوان این گزاره را با اطمینان خاطر بالایی بیان کرد که جهان بعد از 7 اکتبر(15 مهر) که جنگ غزه شروع شد دیگر جهان سابق نخواهد بود. وحشیگری و درنده خویی گسترده اسرائیل در جنگ غزه چنان وجدان عمومی بشری را جریحهدار کرد که اسرائیل نتوانست روایت خود را از جنگ به روایت غالب تبدیل کند.
بر اساس گزارش منابع غربی بیش از 95 درصد از افکار عمومی جهانی روایت فلسطین از جنگ را تأیید و رژیم اسرائیل را محکوم کردهاند. طی 5 ماه گذشته میلیونها انسان آزاده از آمریکا گرفته تا اروپا، آسیا، آفریقا و اقیانوسیه به خیابانها ریختند و در همبستگی با ملت فلسطین خواستار توقف این وحشیگریها شدند. طی جنگ غزه متاسفانه بسیاری از کشورهای اسلامی نه تنها هیچ اقدام قابل دفاعی برای توقف نسل کشی ملت فلسطین انجام ندادند بلکه در نهان و آشکار به ماشین کشتار اسرائیل سوخت رسانی هم کردند. اما در این سو جبهه مقاومت از ایران گرفته تا عراق و لبنان و یمن عرصه را از زمین هوا و دریا به متجاوزان کودککش صهیونیست تنگ کرد.
سرویس خارجی
طوفان الاقصی با اسرائیل چه کرد؟
هفتم اکتبر (15 مهر ماه) سال جاری، نقطه عطفی است در تاریخ هفتاد و چند ساله رژیم صهیونیستی. شاید این روز، تنها روزی است که صهیونیستها از اعماق وجود به این نتیجه رسیدند که «این که میگویند اسرائیل رفتنی است» یا «اسرائیل از تار عنکبوت سستتر است.» یک شعار آن هم توخالی نیست. در این روز، در حالی که مدرنترین تجهیزات و امکانات کنترل مرزی اطراف «اسرائیل» کار گذاشته شده بود و با دو دو تای چهارتای زمینی، عبور از این حصارهای پیچیده و حساس، «محال» به نظر میرسید، گروهی از جوانان فلسطینی، با یک نقشه پیچیده، حصار را شکستند و ضمن ورود به شهرهای هم مرز غزه، ظرف تنها 40 دقیقه دهها کیلومتر در عمق این سرزمین غصبشده نفوذ کردند. بیش از 1300 صهیونیست را کُشتند، صدها صهیونیست را که بینشان، درجهدار و فرمانده ارشد هم بود- به کمک نقشهای که بعدها معلوم شد به شکلی به دست آورده بودند- شناسایی و به اسیری بُردند. برخی از این فرماندهان صهیونیست در حالی که با شورت در رختخواب بودند، به اسیری برده شدند.
طبق گزارشهایی که بعدها منتشر شد معلوم گردید، صهیونیستها در ساعات نخست این عملیات، کاملا غافلگیر شده بودند و پس از این که به خود آمدند، شروع به تیراندازیهای کور از آسمان و زمین به سمتی کردهاند که به غزه میرفت! این تیراندازیها تلفات سنگینی گرفت منتهی از بین خودشان! آنها از ترس به سمت خودشان شلیک کرده و تعداد زیادی را به هلاکت رسانده بودند.
ورود مستقیم شیطان به معرکه!
بلافاصله، آمریکا وارد معرکه شد و با اعزام هزاران کارشناس نظامی و سیاسی، تلاشها برای جلوگیری از «فروپاشی اسرائیل» را آغاز کرد. همزمان دهها هزار تُن انواع سلاحهای ممنوعه و غیرممنوعه برای صهیونیستها ارسال شد. کار به جایی رسید که غربیها سلاحهایی را که برای زلنسکی کنار گذاشته بودند را برای نتانیاهو فرستادند. سران گروهی از کشورهای غربی مثل انگلیس و فرانسه نیز فورا خود را به تلآویو رساندند. همین دستپاچگی و هجوم شیاطین به تلآویو نشان میداد، اوضاع در اسرائیل پس از عملیات تاریخی «طوفانالاقصی»، غیرعادی است! یکی از مقامات کشورمان که در همان ایام به بغداد سفر کرده بود میگفت، همتای عراقیاش به اوگفته، وقتی وزیرخارجه آمریکا به بغداد آمد گفت اسرائیل با این حمله از درون فروپاشیده است! از همان روزهای نخست آغاز جنگ، کنترل امور اسرائیل چه در بُعد سیاسی و چه در بُعد نظامی به دست آمریکاییها افتاده است.
تلاش برای احیاء بازدارندگی
این برای نخستین بار بود که صهیونیستها، این طور غافلگیر میشدند. آنها هرگز این میزان تلفات نداده بودند. گروهی از جوانان فلسطینی توانسته بودند یک بار برای همیشه به توهم «چهارمین ارتش بزرگ و قدرتمند جهان» پایان داده و آن را تحقیر کنند. صهیونیستها خوب میدانستند اگر کاری نکنند، زین پس دنیا برای آنها «تَره» هم خرد نخواهد کرد. بنابر این با هدایت و تسلیحات آمریکا و چند کشور اروپایی و دلارها و خیانتهای برخی کشورهای مرتجع عربی خود را جمع و جور کردند تا توان بازدارندگیشان را احیاء کنند. چگونه؟! با کشتار وسیع مردم غزه. آنها برای خود سه هدف نیز تعریف کرده بودند. تسخیر کامل غزه، آزادی اُسرا و ریشهکن کردن حماس! تا امروز که نزدیک به 160 روز از جنگ غزه میگذرد، صهیونیستها به هیچ یک از اهداف اعلامیشان نزدیک هم نشدهاند. تلفات و خسارات سنگینی هم در میادین جنگ و مواجهه با جوانان مسلح فلسطینی متحمل شدهاند. تلفات و خساراتی که سانسور شدهاش هلاکت 1000 نظامی و انهدام هزاران تانک و خودروهای زرهی است. اما تا دلتان بخواهد کودک و نوزاد کشتهاند. 31 هزار کشته طی حدود 5 ماه که اغلب آنها غیرنظامی و زنان و کودکانند. سازمان ملل شهدای غیرنظامی غزه را 70 درصد این تعداد و آمارهای غیررسمی نیز 90 درصد این عدد گفتهاند!
انتخابات آمریکا
آمریکا از این وضع راضی بود. طبق محاسبات شیطان بزرگ، عملیات طوفانالاقصی فرصتی فراهم کرده تا یک بار برای همیشه، مسئله غزه و حماس حل شود! حل شدن مسئله حماس و غزه برای آمریکا با وجود خسارات سنگینی که این کشور و اسرائیل متحمل میشدند، میارزید! اما آمریکا امروز طبق بررسیهای خود غرب، به شدت در بین افکار عمومی جهان منفور است. رژیم صهیونیستی نیز یکی از منفورترین دورانش را میگذراند. این را میشود هم از مطالعات و بررسیهایشان فهمید، هم از تظاهراتهایی که تقریبا هر روز در اقصی نقاط جهان علیه رژیم کودککش اسرائیل و آمریکا برگزار میشود. اما طولانی شدن این جنگ آن هم در حالی که به هیچ یک از اهداف آن نرسیده، برای صهیونیستها و آمریکا گران تمام شده است. آمریکا انتخابات در پیش دارد و دموکراتها میدانند، اگر یک دلیل برای شکست در انتخابات وجود داشته باشد، نفرتی است که در همین آمریکا از بایدن به دلیل حمایت از جنایات قرون وسطایی رژیم صهیونیستی در غزه به وجود آمده است. راز تقلای کاخ سفید برای رسیدن به یک توافق ولو موقت آتشبس و ارسال غذا با چتر به ساکنان غزه-که به شهادت شماری از فلسطینیها منجر شد!- دقیقا همین است. وگرنه چه نسبتی وجود دارد بین، سرازیر کردن دهها هزار تُن سلاح به اسرائیل با ارسال کمکهای غذایی به مردمانی که خودشان گرسنهاش کردهاند!
حماس این بار تنها نبود
حماس بارهای با صهیونیستها وارد جنگ شده بود. همینطور حزبالله لبنان و جهاد اسلامی فلسطین. اما در ظاهر هم که شده، این گروههای مقاومت، همیشه به تنهائی وارد جنگ با صهیونیستها میشدند. اتفاقی که این بار رخ داد و با دفعات قبل متفاوت بود، ورود همزمان تمام جبهههای مقاومت به این جنگ بود. یعنی از عراق و یمن بگیر تا جهاد و حزبالله لبنان این بار همگی و با اعلام قبلی به کمک فلسطینیها شتافتهاند و آنها نیز در حال وارد کردن ضربات تاریخی و بیسابقه به صهیونیستها هستند. چه کسی تصورش را میکرد، روزی از عراق، حیفا و جولان اشغالی هدف قرار بگیرد؟ چه کسی تصورش را میکرد روزی یمنیها حمله به دیمونا را تمرین کنند؟ چه کسی تصورش را میکرد روزی برسد که حزبالله لبنان طوری به دست نایافتنیترین، پنهانترین، و مدرنترین پایگاههای نظامی اسرائیل حمله کند که صهیونیستها انگشت به دهان بمانند؟ چه کسی تصور میکرد همین گروههای مقاومت یکی از بزرگترین گلوگاههای تجاری جهان را در دریای سرخ به کنترل خود درآورند؟ چه کسی تصورش را میکرد روزی برسد، ناوهای آمریکایی جرات عبور از دریای سرخ را نداشته باشند؟ و در نهایت...چه کسی جرات میکرد به ناو آمریکایی حمله کند آن هم به 2 ناو در یک روز!؟
جعفر بلوری