kayhan.ir

کد خبر: ۲۸۴۳۵۴
تاریخ انتشار : ۱۴ اسفند ۱۴۰۲ - ۲۰:۱۲

ارزش و آفات علم  از نگاه قرآن 

 
 
فرشته محیطی
علم و دانش به سبب آنکه توانایی‌های انسانی را به طور شگفت‌انگیزی افزایش می‌دهد، مورد توجه و اهتمام بشر است. از نظر قرآن و آموزه‌های وحیانی، مؤلفه اصلی انسانیت است؛ زیرا آنچه موجب شد تا همه هستی با سجده تسخیری‌، اطاعت و ولایت بشر را بپذیرند و در شکل نمادین عناصر عالی هستی یعنی فرشتگان به این تسخیر با سجده اطاعت و فرمانبری آن را به نمایش گذارند، علم و دانشی است که از سوی خداوند به بشر تعلیم شده است.
به سخن دیگر، ارزش و اعتبار انسان به دانشی است که از سوی خداوند به شکل تعلیم اسمای الهی به وی آموخته شده است. دانش به انسانیت شرافت و کرامت و برتری می‌دهد.
علم اما با همه ارزش و اعتباری که دارد، بنا به اسباب و عواملی، در مراتب عالی‌تر به عنوان حجاب نوری عمل می‌کند و عامل بازدارنده راه کمالی بشر می‌شود. نویسنده در این نوشتار درباره چیستی علم و ارزش و آثار آن از نگاه قرآن و نیز آفات علم سخن گفته است.
***
چیستی علم
علم‌، نقیض جهل (ترتیب کتاب‌العین، خلیل الفراهیدی، ج 2‌، ص 1274) به معنای دانش و آگاهی است. البته برخی علم را به معنای ادراک‌، شعور، تصور، حفظ‌، تذکر‌، ذکر، معرفت‌، فهم‌، فقه‌، عقل‌، حکمت و مانند آن به عنوان هم معنا و مترداف علم گفته‌اند که البته نمی‌تواند درست باشد، زیرا هر یک از الفاظ هرچند با علم، مشترکات زیادی دارند ولی تفاوت‌های معناداری وجود دارد که نمی‌توان از آن چشم پوشید. 
برخی در تعریف اصطلاحی علم گفته‌اند که حقیقت علم‌، کشف امر خارج از ذهن به واسطه صورت ذهنی است که از راه حس‌، عقل و تجربه حاصل می‌شود.(لغت‌نامه‌، دهخدا، ج 10، ص 14159 و المیزان‌، علامه طباطبایی، ج 1‌، ص 50 و نیز ج 8‌، ص 53)
به نظر می‌رسد که در این تعریف از علم تلاش شده تا بخشی از مفهوم کلی علم ارائه شود؛ زیرا آنچه در این تعریف بیان شده‌، تعریف علم حقیقی است که در برابر علم اعتباری قرار می‌گیرد؛ زیرا علم حقیقی است که ناظر به کشف امر خارجی می‌باشد که ما به ازای خارجی دارد، اما علوم اعتباری به سبب آنکه مابه‌ازای خارجی برای آن متصور نیست‌، نمی‌تواند ناظر به کشف باشد. از این‌رو، اعتبار ریاست برای فردی‌، از اموری است که مابه‌ازای خارجی برای آن متصور نیست. بنابراین نمی‌تواند از مصادیق علم حقیقی باشد.(المیزان‌، ج 8‌، صص 47 تا 53) به هر حال علوم انسانی به دو قسم اصلی علوم حقیقی که دارای مابه‌ازای خارجی می‌باشند و انسان از طریق ابزارهای آن‌، خارج را می‌شناسد و کشف می‌کند و در ذهن خود تصویری از آن می‌سازد، و علوم اعتباری که چنین مابه‌ازایی ندارد تقسیم می‌شود. در حقیقت علم واقعی و حقیقی همان دانش‌های آدمی نسبت به خارج است که به شکل شناسایی و کشف و تصویرسازی ذهنی انجام می‌شود و دیگر علوم اعتباری هرچند دارای ارزش و نقش مهم و کارکردی در زندگی آدمی است‌، ولی جزو علوم حقیقی نمی‌باشند.
دانشمندان، برای علم تقسیمات دیگری نیز بیان کرده‌اند که از جمله آنها تقسیم علوم به نظری و عملی است. دانش نظری به دانش‌هایی گفته می‌شود که به دنبال آن برای شخص کمالی حاصل می‌شود مانند علم انسان به موجودات خارجی؛ در حالی که علم عملی‌، دانشی است که با عمل کردن بر طبق آن، برای انسان کمال حاصل می‌شود که از این علوم می‌توان به علم به عبادات اشاره کرد.(مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص 580) در تقسیم دیگری، علوم به دو دسته علوم حصولی و حضوری تقسیم می‌شود. علوم حصولی یا اکتسابی به علومی اطلاق می‌شود که از راه تحصیل و تحقیق به دست می‌آید که علوم حقیقی و اعتباری و نظری و عملی در این دسته قرار می‌گیرند.
اما علوم حضوری یا شهودی‌، دانش‌هایی است که از راه مکاشفه و بدون واسطه و با اشراق الهی برای برخی از نفوس انسانی حاصل می‌شود که از آن، گاه به علم لدنی نیز تعبیر شده است.(التفسیر الکبیر، فخر رازی، ج 2‌، صص 187 تا 191)
ارزش و آثار علم
برای اینکه تصویری روشن از ارزش علم به دست دهیم، نیازمند آنیم که آثار و کارکردهای علم را بشناسیم. از این‌رو بایسته است تا نگاهی به آثار علم از منظر قرآن داشته باشیم. خداوند در بیان آثار و کارکردهای علم به این مطلب مهم توجه می‌دهد که روی آوردن انسان به آخرت در صورت علم و آگاهی و توجه به حیات جاوید و مطلق آن خواهد بود.(عنکبوت آیه 64) این بدان معناست که ارزش علم از منظر قرآن زمانی است که چنین توجه و آگاهی را برای انسان ایجاد کند. در حقیقت علومی که چنین آگاهی و توجهی برای انسان پدید آورد که به سوی آخرت گرایش و حرکت کند، از علوم ارزشی در منظر قرآن است؛ زیرا علم و آگاهی به حقایق هستی‌، موجب می‌شود تا انسان منافع آخرتی را بر منافع زودگذر دنیایی ترجیح دهد و در مسیر آن حرکت کند.(بقره آیه 102) خداوند در بیان آثار و کارکردهای علم به نقش آن در گرایش و اقرار به توحید در آیاتی چند، چون آیه 18 سوره آل‌عمران اشاره می‌کند و دریافت‌های علمی در پهنه طبیعت و وجود انسان را موجب پی‌بردن به حقانیت توحید و وحدانیت خدا برمی‌شمارد.(فصلت آیات 52 و 53) اصولا علم و آگاهی به عنوان مقدمه هدایت بشر مطرح می‌باشد(مریم آیه 43 و سبا آیه 6) زیرا انسانی که به مطالعه در زمین و ساکنان آن می‌پردازد و در مسائل خود و جهان می‌اندیشد و آگاهی و دانش به دست می‌آورد به این نتیجه می‌رسد که خداوند مالک مطلق هستی است(مؤمنون آیات 84 تا 89) و هیچ موجود دیگری در این حوزه‌ها مشارکتی با خداوند ندارد(بقره آیه 22 و انعام آیه 81) و تنها خدا است که بر همه هستی ولایت دارد(عنکبوت آیه 41) بنابراین لازم است در راه خشنودی او گام بردارد و از هرگونه غرور و تکبر پرهیز کند.(قصص آیات 76 و 78 و زمر آیه 49 و غافر آیه 83) انسان‌های عالم و آگاه همان‌گونه که در برابر خداوند خاضع و خاشع هستند به سبب علم و آگاهی خویش، نسبت به آموزه‌های قرآن نیز خاضع و خاشع می‌شوند(اسراء آیه 107 و حج آیه 54) زیرا آنان با علم و آگاهی خود حقانیت تعالیم قرآن را درک کرده(حج آیه 54 و سبا آیه 6) و با تشخیص ارزش‌های برتری که در قرآن و آموزه‌های وحیانی بیان شده(بقره آیه 103 و 184 و نحل آیه 41 و 95) می‌کوشند تا عامل به آن احکام و آموزه‌های وحیانی باشند.
از نظر قرآن، دانش و فرهنگ است که زمینه‌ساز درک عمیق حدود و احکام الهی می‌شود و انسان‌ها را برای عمل به آن تشویق می‌کند. از این‌رو چنین دانشی به عنوان دانش رشدی مورد توجه قرار گرفته است و خداوند مردمان را به کسب آن ترغیب می‌کند.(توبه آیه 97 و انعام آیه 91 و کهف آیه 66)
در حقیقت هر دانشی که باعث رشد و تکامل آدمی ‌شود‌، باید مورد توجه و آموزش قرار گیرد و حتی کسانی که در مراتب عالی کمالی هستند نیز برای دانش‌افزایی در کلاس‌ها و درس‌های بالاتر در نزد استادان علوم شهودی و لدنی شرکت نمایند، چنان‌که این مسئله برای حضرت موسی(ع) به امر الهی اتفاق افتاد و آن حضرت برای دستیابی به دانش رشدی رنج سفر و خطر را به جان خرید و به مصاحبت و همراهی با خضر(ع)‌، این عالم ربانی و دارای علم لدنی شتافت.(کهف آیه 66)
دستیابی به بسیاری از مناصب و مقامات دنیوی و اخروی در گرو علم و دانش حقیقی و واقعی است. قرآن در آیات 78 و 79 سوره انبیاء دستیابی به منصب و مقام قضاوت را شایسته عالمان می‌داند و در آیه 86 سوره زخرف مقام شفاعت را بر علم متکی می‌داند و در آیات 246 و 247 سوره بقره علم و دانش را از ملاک‌های شایستگی برای فرماندهی جنگی برمی‌شمارد و در آیات 50 و 51 سوره کهف نیز علم و آگاهی همه‌جانبه را شرط ضروری برای ولایت و سرپرستی بیان می‌کند.
این بدان معناست که مقامات کمالی تنها در سایه علم و دانش به دست می‌آید و حتی در مسائل مدیریتی دنیا به ویژه در حوزه عمل اجتماعی و سیاسی علم و دانش از مؤلفه‌های اصلی می‌باشد. خداوند در آیات 247 سوره بقره و 40 سوره نمل در بیان منشأ قدرت، به علم به عنوان منشأ آن توجه می‌دهد تا این‌گونه مردمان را به سمت و سوی دانش‌افزایی تشویق کند. اصولا انسان‌ها برای تشخیص حق از باطل و درست از نادرست نیازمند علم و دانش هستند و بی آن نمی‌توانند کارهای خویش را به سامان رسانند. از این‌رو قرآن علم عادی و دلایل ظاهری را دست‌کم برای تشخیص درست امور در آیاتی چون 115 و 282 سوره بقره و 81 سوره انعام و 10 سوره ممتحنه ضروری برمی‌شمارد. در تحلیل قرآنی‌، استفاده از آیات خدا و حرکت در مسیر تعالی(بقره آیه 230 و انعام آیات 97 و 98 و 105 و اعراف آیه 32) استقامت در مسیر دینداری و تبلیغ خیرخواهانه دین(اعراف آیه 62) و اطاعت از حق(مائده آیه 104 و یونس آیه 89) و ایمان به خدا و عدم تزلزل در آن(اعراف آیات 117 تا 125 و اسراء آیه 107 و طه آیات 69 تا 72) و دستیابی به درجات و مراتب عالی انسانیت(مجادله آیه 11) و تقواپیشگی(بقره آیات 194 و 196 و 223 و 231 و 235) و بسیاری از امور دیگر در گرو علم است. علم، زمینه‌ساز رفاه و آسایش انسان(اعراف آیه 188) دستیابی به رشد و کمال(انعام آیه 91) مصونیت از ضررها و سختی‌ها و دفع زیان‌ها(اعراف آیه 188) شایستگی مدیریت در حوزه‌های مختلف از جمله اقتصادی و نظامی(یوسف آیه 55 و بقره آیات 246 و 247) رهایی از تکاثر و اجتناب از دنیاطلبی و گرایش به زهد(عنکبوت آیه 64 و تکاثر آیات 1 و 3) است. بنابراین باید به علم به سبب این تأثیر و نقش بسیار مهم و اساسی در زندگی دنیوی و اخروی توجه خاص و اهتمام ویژه مبذول داشت.
ارزش علم در تعیین بینش‌ها و تغییر نگرش‌ها چنان اساسی است که حبیب نجار از مؤمنان انطاکیه‌، آرزومند آگاهی قوم خود از اموری چون آمرزش خداوند و نعمت‌های بهشتی در آخرت و جهان برزخ می‌شود؛ زیرا می‌داند که اگر مردمان نسبت به این امور آگاهی و دانش پیدا کنند حاضر نیستند تا زندگی دو روزه دنیا را بر آخرت و زندگی جاودانه و سعادتمندانه آن ترجیح دهند.(یس آیات 20 تا 27) در اهمیت و ارزش علم همین بس که خداوند دانش را امری ارزشمند و والا دانسته و تعلیم و آموزش آن را وظیفه خود دانسته و علم را عامل برتری و کرامت انسانی بر دیگر موجودات هستی بر شمرده است.(بقره آیات 31 تا 33 و یوسف آیه 22) خداوند در آیه 114 سوره طه به پیامبر فرمان می‌دهد که از خداوند بخواهد برای افزایش علم وی توجه ویژه‌ای مبذول دارد: وَقُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْمًا. در حقیقت دعا برای دانش‌افزایی از فرمان‌های الهی به پیامبرش است که خود شاهدی مهم برای بیان ارزش و جایگاه علم در نزد خداوند و دین اسلام است.  البته همین آیه به خوبی این معنا را به اثبات می‌رساند که قرآن نقش شگفتی در دانش‌افزایی و ازدیاد علم دارد. بنابراین اگر کسی خواهان افزایش علم است افزون بر دعا باید به سراغ قرآن برود که در همه حوزه‌ها موجب افزایش واقعی علم و دانش بشر می‌شود.
آفات علم
علم با همه ارزش و جایگاه بلند و والای خود در هستی و زندگی بشر در دنیا و آخرت، دارای آفات چندی است که باید هوشیارانه از آن پرهیز کرد. از جمله مهم‌ترین آفات علم می‌توان به استفاده نادرست از آن برای ارضای هواهای نفسانی اشاره کرد. گروهی از انسان‌ها از علم و دانش خود سوءاستفاده می‌کنند و به جای آنکه آن را در مسیر کمالی و تعالی خود و جامعه به‌کار گیرند در مسیر پاسخگویی به هواهای نفسانی و بر ضد بشریت و مصالح جامعه به‌کار می‌گیرند. از این‌رو خداوند در آیات 175 و 176 سوره اعراف پیروی از هوای نفس را از آفات علم و سبب استفاده آن در مسیر خلاف حق برشمرده و نکوهش کرده است.
از نظر قرآن، هرگونه سوءاستفاده از علم می‌تواند شخص و جامعه را به سوی سقوط دائمی سوق دهد و از تعالی و کمال بازدارد. لذا همواره بر علم و تقوا تاکید شده است تا دانش در مسیر درست به‌کار گرفته شود.
از دیگر آفات علم که در آیات 65 تا 78 سوره کهف به آن اشاره شده، شتاب کردن است. برخی برای اینکه به سرعت به همه دانش‌ها آگاهی یابند صبر و شکیبایی را به کنار می‌نهند و به جای اینکه از فرصت آموزش بهره‌مندی درستی داشته باشند آن را به تباهی می‌کشانند. قضاوت و داوری شتاب‌آمیز نسبت به امور از نتایج شتاب در آموزش است. انسان‌ها اصولا دانش را در یک فرآیندی به دست می‌آورند، بنابراین عجله می‌تواند آن را از مسیر درست آموزشی بیرون کند و شخص را به کارهای نادرست بکشاند. از این‌رو انسان باید با‌ تأنی و درنگ به آموزش علوم توجه داشته باشد و از عجله بپرهیزد. برخی از علوم به جای آنکه عامل رشد باشند عامل بازدارنده از کمالات هستند. از این‌رو قرآن برخی از علوم را به عنوان حجاب معرفی می‌کند که از آن جمله می‌توان به علومی توجه داد که بشر را از خداوند دور می‌سازد. در داستان قارون به‌روشنی بیان شده که دانش و تخصص وی موجب غرور و تکبر او شد و به جای آنکه وی را در مسیر کمالی قرار دهد و دام سقوط و هبوط انداخت و خشم الهی را سبب شد و در نهایت زمین، او را با همه مال و ثروتش بلعید.(قصص آیات 76 و 78) برخی از مدعیان علم به جای آنکه از آن برای کشف حقایق و تعالی و کمال خود و جامعه بهره گیرند به عنوان عامل بازدارنده و در برابر حق قرار می‌دهند که آیات 83 سوره غافر و نیز 49 زمر به آن اشاره می‌کند. این گروه همانند کسانی هستند که از علم و دانش خویش سوءاستفاده می‌کنند و سد راه کمال‌یابی مردم و جامعه می‌شوند. مقابله با این عالمان فاسد امری لازم است که در آیاتی چند به آن فرمان می‌دهد. مباحث در زمینه علم و دانش در آموزه‌های قرآنی بسیار است که به جهت اختصار به همین مقدار بسنده می‌شود.