kayhan.ir

کد خبر: ۲۸۴۳۵۲
تاریخ انتشار : ۱۴ اسفند ۱۴۰۲ - ۲۰:۱۲

مفهوم خداوند زیباست (شبهه ها و پاسخ ها)

 
 
حتماً این حدیث را شنیدید که «خدا زیبا است و زیبایی را دوست دارد». درباره این حدیث، این سؤال پیش می‌آید که چرا خدا زیبا است در حالی که جسم و اندام ندارد تا به سبب تناسب آنها زیبا باشد؟!
 زیبا دانستن یا ندانستن خداوند، کاملاً به این نکته بستگی دارد که تعریف ما از واژه جمال و زیبایی چه چیزی است. 
اگر منظور و مراد از زیبایی، تنها سویه مادی و جسمانی آن بوده و به‌تناسب اندام و اجزا در یک کل تعریف شود، در این صورت وصف زیبایی، قابل اتصاف به خداوند نیست، اما اگر سویه‌های معنوی زیبایی نیز در نظر گرفته شود، اطلاق جمیل بر خداوند مانعی نخواهد داشت. با توجه به اینکه واژه زیبایی ناظر به ویژگی خاصی در موجودات است كه درك آن، سبب پیدایش شگفتی و لذت برای درك‌كننده‌اش است، پس می‌توان ذات و اوصاف و افعال خدا را نیز زیبا دانست چرا که دارای ویژگی خاصی است که اهل فکر و بصیرت را به شگفتی وا می‌دارد و مایه مسرّت و لذت می‌باشد.  
در توضیح این مطلب باید گفت: «جمیل» یکی از صفات خداوند است که هرچند قرآن کریم بدان اشاره‌ای ندارد، اما در روایات ما این مضمون که «خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد» از طرق مختلف و در منابع متعددی مورد اشاره قرار گرفته و به‌عنوان نمونه در روایتی از امام علی‌(ع) این‌گونه آمده است که «خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد و دوست دارد اثر نعمتی که به بنده‌اش ارزانی داشته است را در او ببیند.»(۱)
البته اطلاق واژه جمیل بر خداوند تبارک ‌و تعالی منحصر به همین روایات نبوده و در روایات دیگر و ادعیه بسیاری چنین وصفی برای خداوند در نظر گرفته‌ شده است.
هستی‌، جمال حق است
از منظر هستی‌شناسی عرفانی، جمال و زیبایی خداوند معنای حقیقی‌تری به خود می‌گیرد. از نظر عارفان، کل جهان، جمال حضرت حقّ تعالی است‌، همه هستی، جلوه و شأن خداست و زیبایی نیز به همین تجلی و ظهور یکباره حق تعریف می‌شود.(2)
این ‌همه عکس می ‌و نقش نگارین که نمود        
یک فروغ رخ ساقی است که در جام افتاد(3)
در نتیجه در این تعریف، تنها خداوند است که اصالتاً و حقیقتاً زیباست و هر چه متصف به وصف زیبایی می‌شود، ازآن‌جهت است که آینه‌وار، در حال انعکاس جلوه‌ای از جلوات حضرت حق می‌باشد.
 زیبایی‌، منحصر به امور مادی نیست
با قطع ‌‌نظر از دیدگاه‌های پیچیده‌ای که فلاسفه و عارفان درباره حقیقت زیبایی بیان کرده‌اند، می‌توان گفت که زیبایی معنایی مشخص و متعارفی دارد که هر کسی با آگاهی از آن، به آسانی مصادیقش را تشخیص می‌دهد. 
با مراجعه به فهم عرفی و مصادیقی که برای زیبایی ذکر شده، مشخص می‌شود که زیبایی محدود به امور مادی و اجسام نیست و حتی درباره فضائل اخلاقی و معنوی نیز صادق است. مثلا گفته می‌شود زیبا است که انسان راستگو باشد و زیبا است که یک حکومت، عدالت بورزد یا زشت است که انسان دروغ بگوید و دزدی کند. 
گستره مصادیق زیبایی، به خوبی نشان می‌دهد که کدام یک از خصایص مصداق، داخل در معنای زیبایی نیست و به عنوان قیدی آن را محدود نمی‌سازد. مثلا وقتی درباره فضائل اخلاقی از واژه زیبایی استفاده می‌کنیم، متوجه می‌شویم که زیبایی محدود به زیبایی گُل و زیبایی چهره نیست و می‌تواند دارای مصادیق غیرمادی نیز باشد. 
به تعبیر فنی، واژه زیبایی، برای روح معنای زیبایی وضع شده که خصوصیات متفرقه مصادیق در آن قید نشده است. به همین جهت، هم می‌توان گُل را زیبا دانست و هم انسان را و هم فضیلت اخلاقی و هم خدا را. 
این مطلب، محدود به واژه زیبایی نیست و درباره سایر صفاتی که می‌شناسیم نیز صادق است. مثلا واژه علم، هم درباره انسان صادق است و هم درباره خدا؛ با اینکه می‌دانیم علم خدا برخلاف علم انسان، بیکران و غیراکتسابی و خطاناپذیر و غیره است. 
این تفاوت‌های مصداقی، در اصل معنا قید نشده است و به همین جهت، واژه علم هم برای اشاره به آگاهی خدا به کار می‌رود و هم برای اشاره به آگاهی انسان. همین مطلب درباره زیبایی نیز صادق است. 
زیبایی معنای فراگیری دارد که بر مصادیق متنوعی تطبیق می‌کند و وجه اشتراک آنها «کمال و ویژگی خاصی است که سبب لذت بردن و شگفتی بیننده می‌شود». به تعبیر دقیق‌تر، «زیبایی وصفی است در موجودات، كه درك آن، سبب پیدایش شگفتی و لذت برای درك‌كننده‌اش باشد.»(4) 
از این منظر، زیبایی درباره چیزها یا رفتارهایی به كار می‌رود كه شخص از مواجهه با آنها لذت می‌برد و دچار شگفتی می‌شود؛ فرقی نمی‌کند که آن چیز، یک شیء مادی باشد یا غیرمادی، از سنخ ممکنات باشد یا از سنخ واجب‌الوجود، ناظر به رفتار انسان باشد یا رفتار خدا.   با این توضیحات مشخص می‌شود که زیبایی محدود به اجسام و اشیای مرکب نیست و شامل خدا نیز می‌باشد و به همین جهت، خداوند را زیبا دانسته‌اند به این بیان که آدمی با تأمل بر کمالات الهی، شگفتی و لذت می‌یابد و خدا را شایسته ستایش و تمجید می‌داند.
* مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی(با تلخیص)
 ______________________
1. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، قم، دارالحدیث، چ ۱، ق۱۴۲۹، ج۱۳، ص ۷.
2. ر.ک:‌ هاشم‌نژاد، حسین، زیبایی‌شناسی در فلسفه صدرالمتالهین، نشریه فلسفه، سال ۳۹، ش ۲، پاییز و زمستان ۱۳۹۰.
3. حافظ شیرازی، محمد، دیوان اشعار، تصحیح قاسم غنی و محمد قزوینی، تهران، نشر لقمان، [بی‌تا]، غزل ۱۱۱.
4. تاجیک، علیرضا و سیداکبر حسینی، هنر و زیبایی در اندیشه آیت‌الله مصباح، مجله معرفت فلسفی، سال دهم، پاییز ۱۳۹۱ش، شماره اول، ص۱۶۷-۱۹۸.