از تأسیس بانک تا ایجاد پول مشترک
راهکارهای رهایی از دلار در سازمان شانگهای
استفاده از «اقتصاد» به عنوان نوعی سلاح در جنگها و تقابلها پیشینهای بسیار دور دارد که یافتن آغاز آن تقریبا غیرممکن است. در عصر جدید همزمان با پیشرفتهای علمی و فناوری بشر، حضور اقتصاد در عرصه تقابلها و جنگها ظرایف و دقایق خاصی یافت. معمولا از اقتصاد به عنوان عرصه مکمل برای جنگها و تقابلها استفاده میشود.
مفهوم «جنگ اقتصادی» که ناظر بر سازوکارهایی برای ضعیف ساختن و از پا درآوردن حریف است در شمار عرصه جنگهای نرم قرار میگیرد. ساز و کاری که هدف آن تضعیف بنیان دفاعی و تحلیل اراده ایستادگی در مقابل حریف و از همه مهمتر آشفته کردن ذهن حریف است. بسیار محتمل است که ذهن آشفته، دچار خطاهای محاسباتی شود.
برای ایجاد یک نظم جدید ابتدا باید نظم پیشین را به هم ریخت؛ مانند اینکه فردی چینش وسایل را در داخل اتاق خود نمیپسندد. او برای ایجاد نظم مورد نظرش ابتدا وسایل چیده شده در اتاق را در گوشهای جمع میکند و آنها را دوباره مطابق با نظرش سامان میدهد. در عصر جدید بیشترین نیروی لازم برای به هم ریختن جهان در یک قاره جمع شده بود؛ یعنی در اروپای سرمست از پیشرفتهای علمی و تکنولوژیک و حریص برای غارت منابع دیگر مناطق کره خاکی.
از این زاویه جنگهای اول و دوم جهانی دقیقا در راستای ارادهای قرار میگیرد که مترصد ترسیم نظم جدید بود. پس از به هم ریختن جهان آن هم با قریب 100 میلیون کشته در مجموع دو جنگ و تبعات آن جنگها (از قبیل بیماریهای واگیردار، قحطی، آوارگی و...) ترسیم نظم جدید در حالی آغاز شد که آمریکا دیوانهوار در پی آن بود تا خود را به عنوان مرکز جهان و نظم جدید آن به همه بقبولاند.
تاثیر شوم نظم استکباری جدید
یکی از اثرات شوم نظم استکباری پس از جنگ جهانی دوم، سلطه بیچون و چرای «دلار» آمریکا در تمام مبادلات اقتصادی جهان بود. دولتمردان آمریکایی همزمان با وجهه جهان شمول اقتصادی دلار، از چهره تسلیحاتی آن نیز پردهبرداری کردند. این یعنی آمریکاییها از سلطه همهگیر دلار در جهان سوءاستفاده کرده و آن را وسیلهای ساختند برای تضعیف و خفه کردن و از پیش رو برداشتن ارادههای مستقلی که احیانا از گوشه و کنار جهان سربرآورده و فریاد آزادی و آزادگی از یوغ یانکیها را سر میدهند.
کشور ما و مردمان این خطه غیور، طعم تلخ تروریسم اقتصادی و حملات پیوسته دلار به سفرهها و تمام ساحات زندگیشان را 45 سال است که چشیدهاند و حقا که به رغم تمام سختیها ایستادهاند تا در شمار نشستگان و از پا افتادگان تاریخ نباشند.
در عرصه جنگ سخت، فرماندهان برای هر نوع «آفندی» به فکر ایجاد «پدافندی» مؤثر در مقابل آن هستند و برای عرصه جنگهای نرم نیز تفکر و تعقل برای ایجاد پدافندی کارآمد امری لازم و بلکه واجب است. حال برای جنگ اقتصادی و برای از کار انداختن تسلیحات آمریکا در این نبرد (که همان دلار است) چه میتوان کرد؟
درد مشترک دلارگزیدهها
چیزی که کار را در این مورد (پدافند در عرصه جنگ اقتصادی) سخت میکند این است که دلار ابزاری است برای معاملات و این یعنی یک سر این قضیه بیرون از اراده و تصمیم ما قرار دارد. یعنی ما بهنگام معامله اقتصادی (یا به عنوان فروشنده یا خریدار) یک سر آن هستیم و در آن سر، کشوری دیگر قرار دارد؛ به عبارتی وقتی یک معامله اقتصادی به انجام میرسد که کشور خریدار کالا یا خدمات ارائه شده را بخواهد و آنچه به عنوان مابه ازای آن خدمات یا کالا قرار است پرداخت شود مورد قبول کشور فروشنده باشد.
آمریکا به طور خاص پس از جنگهای جهانی ابرقدرتی نظامی خود را به عنوان پشتوانه دلار قرار داد؛ حال برای واپس زدن این مشکل اقتصادی که از قضا ریشه در توان نظامی دارد چه باید کرد؟ موضوع این است که سلطهطلبان عالم اجازه نمیدهند کشوری از حد مرسوم بالاتر بیاید تا سپس بخواهد در عرصه جهانی تعیینکننده باشد. همه دیدیم که در موضوع هستهای چه کردند و چگونه عرصه را بر کشورمان تنگ ساختند.
با این وجود به گمانم امکانهای دیگری هست که میتواند به نوعی جبران آن مورد سخت باشد و یکی از مهمترین امکانها این است که مستکبر با روحیه استکباری خود دیگرانی را نیز مورد آزار و اذیت و رنج قرار داده است. «درد مشترک» میان این کشورها میتواند سبب نزدیک شدن آنها به یکدیگر و شکل گرفتن پیوندی مستحکم شود.
تاسیس بانک؛ راهکار دلارزدایی از شانگهای
«سازمان همکاری شانگهای» که کشورمان به تازگی و در دولت سیدابراهیم رئیسی به عضویت آن درآمد یک امکان بالقوه برای به فعلیت رساندن «درد مشترک» است. درد مشترکی که ماحصل روحیه استکباری و قلدرمآبی آمریکاست. دست کم سه عضو از جمله مهمترین اعضای این سازمان در تقابل با آمریکا قرار دارند که عبارتند از ایران، روسیه و چین. هر سه کشور خواهان برچیده شدن ابزارهای مداخله آمریکا بر سیاستهای کشورهای دیگر هستند؛ حال یکی بیشتر و دیگری کمتر. بدون شک «دلار» اصلیترین ابزار آمریکا در این عرصه است. سازمان شانگهای با وجود 9 عضو اصلی خود حجم قابل توجهی از تجارت جهانی را داراست و با تاسیس یک بانک در این سازمان، میتوان مشکلات ناشی از دلار را برای اعضا، برطرف کند و کشورمان و دولت سیدابراهیم رئیسی میتواند در این عرصه پیشقدم شود.
نکته اینجاست که در نهمین نشست نخستوزیران کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای که آذرماه 1389 در پایتخت تاجیکستان برگزار شد چین پیشنهاد تاسیس بانک برای سازمان همکاری شانگهای را مطرح کرده بود. نخستوزیر وقت چین در آن نشست گفته بود: «امیدوارم کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای با کمک به همکاری در چارچوب کنسرسیوم بانکی، راههای جذب سرمایه بازرگانی برای تشکیل بانک توسعه سازمان همکاری شانگهای را مورد بحث و بررسی قرار دهند.»
تعیین پول مشترک آسیایی
با تاسیس بانک در این سازمان، راه برای موضوع اصلی باز میشود و آن موضوع تعیین یک پول مشترک برای اعضای این سازمان است. حتی میتوان به تمام کشورهای آسیایی تسری یابد. این راهکار را کشورهای اروپایی نیز تجربه کردهاند. آنها با تعیین «یورو» به عنوان واحد پولی کشورهای عضو اتحادیه اروپا، ساختاری واحد را شکل دادند. ایرادی که بر این ساختار وارد شده، این است که به هم پیوستگی همه کشورهای اروپایی در یک واحد پولی سبب میشود تا اگر به یکی از آنها بحرانی وارد شود پس لرزههای آن به کشورهای دیگر نیز سرایت کند.
حال اما برای برطرف ساختن این مشکل میشود راهکاری اندیشید و آن راهکار این است که کشورهای عضو شانگهای نظام پولی خود را داشته باشند و در کنار آن واحد پولی که توسط بانک این سازمان وضع شده نیز به عنوان دومین واحد پولی که مورد حمایت آنهاست کارکرد تجارت خارجی داشته باشد. البته باید یکپارچگی فرهنگی اروپا و تنوع فرهنگی آسیا را در نظر گرفت اما با وجود مشکلات، ایجاد پول مشترک بین اعضای شانگهای و سپس تبدیل آن به «پول آسیایی» شدنی است.
اعضای شانگهای، پولی که مورد قبول همه این کشورهاست و در بازارهای ارزی این کشورها قابل معامله است را به رسمیت میشناسند و آن را پشتیبانی میکنند. برای آنکه آن مخاطرهای که در مورد «یورو» به آن اشاره شد رخ ندهد کشورهای عضو این سازمان در داخل کشورهای خویش همان نظام پولی خود را خواهند داشت و کارکرد پول جدید چیزی شبیه به دلار خواهد بود. هم اکنون دلار در تمام کشورهای عضو این سازمان به عنوان یک ارز خارجی مورد معامله قرار میگیرد. پولی که توسط سازمان همکاری شانگهای ایجاد شود از آنجا که اقتصاد دستکم 9 کشور (از قبیل چین، روسیه، ایران، هند و...) آن را قبول کرده و از آن حمایت میکنند بسیار محتمل است که توسط سازمانهای دیگری نظیر «بریکس» نیز حمایت شود.
در مورد چاپ این پول میتوان از فرهنگهای کشورهای عضو استفاده کرد و یا از اشتراکات آنها. برای نمونه جاده ابریشم یکی از آن مواردی است که کشورهای مختلف را در این عرصه به هم پیوند میزند. ممکن است برخی این کار را امری سخت و صعب بنامند اما در سالهای اخیر دیدیم که چگونه ارزهای دیجیتال به سرعت جای خویش را در بازارهای جهانی تا حدود زیادی باز کردند. این یعنی تعیین یک نظام پولی برای تجارت خارجی که مورد قبول اقتصادهایی نظیر چین، روسیه، هند، ایران، ازبکستان، پاکستان و... باشد امری غیرممکن نیست.
علی قربان نژاد