kayhan.ir

کد خبر: ۲۸۳۴۲۹
تاریخ انتشار : ۳۰ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۹:۴۵

شبهه هدایت و ضلالت (پرسش و پاسخ)

 
پرسش:
خدای متعال در قرآن کریم از یک سو می‌فرماید: هر کس را خدا گمراه کند برای او هیچ هدایتگری نیست، همچنین در جای دیگر می‌فرماید: ما بر دلهای آنان پوشش‌هایی را قرار دادیم تا (حقیقت را) در نیابند و در گوشهایشان سنگینی (نهادیم تا توان استماع حقیقت را نداشته باشند) اما از طرف دیگر می‌فرماید: ما راه (حقیقت) را به او نشان دادیم خواه شاکر باشد (و پذیرا گردد) خواه ناسپاس و آیات دیگر در این زمینه که دلالت دارند بر اینکه انسان با انتخاب خودش هدایت و ضلالت را انتخاب می‌کند. آیا این اختلاف در آیات هدایت و ضلالت موهم تعارض در آیات قرآن کریم نیست؟
پاسخ:
آیات موهم تعارض
خدای متعال در قرآن کریم از یک سو می‌فرماید: «من یضلل الله فلا هادی له و یذرهم فی طغیانهم یعمهون» هر کس را خداوند گمراه کند برای او هیچ هدایتگری نیست، و طغیانشان آنان را سرگردان وامی‌گذارد. (اعراف- 182) همچنین در آیه دیگر می‌فرماید: «انا جعلنا علی قلوبهم اکنه ان یفقهوه و فی اذانهم و قرا» ما بر دلهای آنان پوشش‌هایی قرار دادیم تا (حقیقت) آن را در نیابند و در گوشهایشان سنگینی نهادیم (تا توان استماع حقیقت را نداشته باشند.) (کهف- 57) اما از طرف دیگر آیاتی نظیر: «ما راه (حق و حقیقت) را به او نشان دادیم، خواه او شاکر باشد (و پذیرا گردد) و یا ناسپاس.» (انسان- 3) یا در آیه دیگر می‌فرماید: «بگو (ای پیامبر!) این حق است از سوی پروردگارتان! هر کس بخواهد ایمان بیاورد (این حقیقت را می‌پذیرد) و هر کس بخواهد کافر گردد (و این حقیقت را نمی‌پذیرد.) (کهف- 29) آیا اختلاف در این دو دسته آیات موهم تعارض و تناقض در قرآن کریم نیست؟
پاسخ شبهه
اولا اضلال و هدایت به لحاظ توحید افعالی کار و فعل خدا است. ولی زمینه‌ساز نیست و انتخاب عمل آن فعل خود انسان است که سبب می‌شود یا در مسیر هدایت الهی قرار گیرد و هدایت شود و یا در مسیر کفر و ناسپاسی قرار گیرد و قلب او زنگار بگیرد و شامل اضلال الهی شود. بنابراین به وضوح مشخص است آثار سویی که از نیت و انتخاب و عمل انسان سرچشمه می‌گیرد، هیچ‌گونه منافاتی با روح اختیار و آزادی انتخاب و اراده او ندارد و از او سلب اختیار نمی‌کند. زیرا بستر و مقدمات آن به وسیله خود انسان فراهم آمده است و او آگاهانه و با اختیار تام در این وادی گام نهاده است و این هدایت و ضلالت از نتایج و تبعات قهری اعمال خود انسان است. بنابراین تمام هدایت‌ها و ضلالت‌ها در قرآن کریم که به خدا نسبت داده شده از منظر توحید افعالی است که بستر و مقدمات آن را انسان با انتخاب و آگاهی خود به وجود آورده که به تبع آن استحقاق هدایت و یا ضلالت پیدا کرده است. چرا که حکمت و عدالت الهی هیچ‌گاه اجازه نخواهد داد که بدون جهت و دلیل یکی را به راه راست هدایت و دیگری را در گمراهی سرگردان سازد. همچنین اگر هدایت و ضلالت فقط با فاعلیت خداوند باشد و انسان هیچ نقشی در آن نداشته باشد، این نگاه مستلزم جبر در زندگی انسان است که با واقعیت خلقت انسان در تضاد می‌باشد.
ثانیا با مراجعه به آیات دیگر قرآن نظیر:‌ «و ما یضل به الا الفاسقین» جز نافرمانان را با آن گمراه نمی‌کند. (بقره- 26) و یا آیه: «بل ران علی قلوبهم ما کانوا یکسبون» بلکه (به سبب) آنچه مرتکب شده‌اند، زنگار بر دلهایشان بسته شده است. (مطففین- 14) می‌توان این نکته کلیدی را به دست آورد که در واقع آنچه باعث گمراهی گمراهان می‌شود، اعمال فسق و فجوری است که آنها مرتکب شده‌اند، لذا با اذن الهی هر روز در وادی ضلالت و گمراهی بیشتر غوطه می‌خورند، و برعکس خداوند افرادی را که مسیر سلوک الی‌الله را انتخاب کرده و در آن مسیر گام برمی‌دارند، مورد نصرت و یاری خود قرار می‌دهد: «ان تنصروالله ینصرکم و یثبت اقدامکم» اگر خدا را یاری کنید، یاریتان می‌کند و گام‌هایتان را استوار می‌سازد. (محمد- 7) و یا آیه: «من یتق‌الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لایحتسب» هر کس تقوای الهی را پیشه کند، (خدا) برای او راه برون‌رفتی (از مشکلات و موانع) قرار می‌دهد و از جایی که حساب نمی‌کند به او روزی می‌رساند (طلاق- 2 و 3) اما از آنجا که براساس توحید فاعلی هر اثر و سببی باذن الله است، از این جهت این گونه آثار و افعال به خداوند نسبت داده شده است. زیرا در عالم هستی تاثیرگذاری هر وجود و علتی فقط به اذن الهی صورت می‌پذیرد. به قول عرفا: لا موثر فی الوجود الاّ ‌الله.