حسنات دنیا و آخرت
علی جواهردهی
یکی از مهمترین نیایشهای انسان بر اساس قرآن، درخواست حسنات دنیوی و اخروی است: رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَهًًْ وَفِي الْآخِرَهًِْ حَسَنَهًًْ وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ(بقره، آیه 201) حسنات در برابر سیئات مجموعهای از چیزهایی است که حال انسان را از نظر جسمی و روانی نیک میکند و مسرور و دلشاد میگرداند. از همینرو، اموری چون توسعه در روزی، اخلاق نیک در دنیا، رضوان الهی و بهشت اخروی و مانند آنها جزو حسنات الهی است که انسان از خدا آن را میخواهد و در جستوجوی آن میرود.
فطرت انسان، گرایش به حسنات داشته و از مقابل آن، یعنی سیئات گریزان است. البته انسان باید توجه داشته باشد که حسنات نیز خود میتواند در کنار سیئات، ابزاری برای ابتلای انسان باشد تا شرایط برای تقرب برای کسانی فراهم شود که سربلند از ابتلاء بیرون آمدند.
اهمیت و آثار حسنات دنیوی و اخروی
بیگمان برای شناخت ارزش هر چیزی شناخت آثار آن میتواند کمک بسیاری کند، کما اینکه شناخت چیزها با اضداد آن نیز یکی از راههای شناخت ارزش یک چیزی است.(تُعرف الاشیاءُ باضدادها)
از نظر قرآن، حسنات، هر چیز نیک و «حسن» است که با نظام احسن هستی هماهنگ میباشد؛ زیرا خدا هر چیزی را بر مدار «اَحسَنَه» آفریده و چیزی در کمال فرونگذارده و عیب و نقصی در آن قرار نداده است(طه، آیه 50؛ تین، آیه 4)، در حالی که سیئات، امور بد و زشتی است که به سبب نقص و عیب در آن، از کمال دور است. از همینرو انسان گرایش به حسنات داشته و از سیئات گریزان است.
با نگاهی به آثار بهرهمندی از حسنات دنیوی و اخروی میتوان دریافت حسنات چه اندازه در زندگی انسان نقش دارد و بر اساس همین نقش اساسی میتوان دریافت که اهمیت و ارزش حسنات تا چه سطح و مرتبت عالی است.
1. رهایی از هراس روز قیامت
رهایی از هراس قیامت و تحقق امنیت و امان در سایه حسنات است؛ یعنی تنها کسانی میتوانند در قیامت از هول آن در امان بمانند که حسنات را با خویش به قیامت آورده باشند.(نمل، آیه 89) این بدان معناست که شخص باید حسنات حقیقی را که همان تمام کمالات اسمای الهی است در خود با عقاید و اعمال به شکل شاکله و ملکات و مقومات ایجاد کند تا با خود به آخرت ببرد؛ زیرا آخرت چیزی جز خروجی انسان نیست که همان شاکله و ملکات و مقومات اوست؛ چرا که آخرت خواه بهشت و خواه دوزخ سرزمین بیابانی است که انسان با اعمال خویش آن را بهشت یا دوزخ میسازد، بلکه باید گفت بهشت یا دوزخ چیزی جز همان ملکات و شاکلهها و مقومات انسانی نیست.(کهف، آیه 49؛ آلعمران، آیه 30؛ فجر، آیه 23؛ واقعه، آیه 89؛ همزه، آیات 6 تا 9) بنابراین، کسی که در دنیا با حسنات خویش، بهشتی میشود، خود بهشت را با حسنات خویش به آخرت میآورد(نمل، آیه 89)، چنانکه کسی که در دنیا با سیئات خویش، خودش را دوزخی ساخته است، در آخرت با سیئاتی میآید که شاکله شخصیتی او شده است.(نمل، آیه 90)
2. جبران بدیها
از دیگر آثار حسنات، جبران بدیها با انجام حسنات است؛ زیرا حسنات میتواند بدیها و زشتیها را دفع کند و جبران نماید(رعد، آیه 22؛ قصص، آیه 54)، بلکه حتی میتواند حسنات موجب شود تا سیئات از میان برود؛ یعنی رفع سیئات کند.(هود، آیه 112) پس از نظر قرآن، حسنات عامل دفع و رفع سیئات است؛ یعنی اجازه نمیدهد تا سیئات بیاید و تاثیر منفی بگذارد، یا اگر آمده و تاثیری گذاشته، آن تاثیر منفی را بردارد و از میان میبرد. البته کسی که حسنهای انجام میدهد افزون بر بهرهمندی از آثار آن در دنیا، در آخرت به حسناتی دست مییابد که برتر از حسنات دنیوی است.(همان) پس حسنات دنیوی از جهات کمی و کیفی میتواند در حسنات بعدی در همین دنیا یا آخرت تاثیر بهتر و برتری بگذارد. به هر حال پاداش حسنات همواره بیشتر از همان سطح خویش خواهد بود؛ زیرا خدا در حسنات بر اساس ساختار عدالت مثلی عمل نمیکند تا پاداش احسان را فقط همان احسان قرار دهد که بر اساس عدالت تقابلی و مثلی است(الرحمن، آیه 60)، بلکه در حسنات، تفضل نموده و آن را مضاعف یا چند برابر میکند تا جایی که از نظر کیفیت به چنان برتری میرساند که فراتر از «حسنه» بودن، آن را «خیر» قرار میدهد که حسنه بیهیچ کم و کسری و مفید در هر حالی است.(نمل، آیه 89؛ قصص، آیه 84)
حسنات همانند سیئات میتواند ابزار ابتلای الهی باشد؛ چنانکه خدا با شرور اشخاص را امتحان میکند(انبیاء، آیه 35)، این در حالی است که «خیر» هرگز ابزار ابتلاء قرار نمیگیرد، بلکه خیر همواره چیزی است که انسان از آن بهرهمند میشود بیآنکه ابزاری برای ابتلاء باشد. پس اینکه خدا میفرماید اگر کسی حسنات داشته باشد در آخرت به «خیر» پاداش میدهد، یعنی مرتبهای از حسنات را به او میدهد که از نظر کیفیت در نهایت برتری است بیآنکه ابتلایی در آن باشد.(نمل، آیه 89؛ قصص، آیه 84)
از همین آیات، همچنین دانسته میشود حسنات آخرتی که از آن به «خیر» تعبیر شده، از حسنات دنیوی برتری آشکاری دارد.(نحل، آیات 30 و 41)
البته انسان باید از خدا در مقام دعا و تضرع درخواست حسنات دنیوی و اخروی را داشته باشد؛ زیرا با حسنات دنیوی میتوان زندگی بهتری داشت و اگر درست از حسنات بهره برده شود، میتوان با حسنات دنیوی «خیر» اخروی را به دست آورد. از همینرو خدا فرمان میدهد که حسنات دنیوی و اخروی را با هم بخواهد تا از عذاب اخروی در امان ماند: رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَهًًْ وَفِي الْآخِرَهًِْ حَسَنَهًًْ وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ.(بقره، آیه 201)
انجام نیکی (حسنات) در برابر بدی و زشتی (سیئات) خصلتی نیکو است که هر خردمند آن را درک میکند(رعد، آیات 19 و 22) و فطرت الهی انسان بدان گرایش داشته و هرگز حسنات را همسنگ سیئات نمیداند.(فصلت، آیه 32)
3. پاداش مضاعف
همچنین از نظر قرآن، خدا پاداش دوچندان به صاحبان حسنات میدهد که کارهای نیک و حسنه را انجام میدهند و خصلت نیکو گرفته و آن را شاکله شخصیتی خویش کردهاند.(نساء، آیه 40)
البته این دوبرابری پاداش حسنات میتواند به صورت حسنهای دیگر افزون بر حسنه نخست(شوری، آیه 23)، یا حتی ده برابر امثال آن حسنه باشد.(انعام، آیه 160)
عوامل بهرهمندی از حسنات دنیوی و اخروی
بهرهمندی از حسنات دنیوی و اخروی زمانی امکانپذیر خواهد بود که انسان بتواند بستر بهرهگیری از آن را فراهم کند. از نظر قرآن، بسترهای بهرهمندی از حسنات دنیوی و اخروی با اموری چون: احسان و نیکی به دیگری(نحل، آیه 30؛ زمر، آیه 10)، ایمان به آیات الهی (اعراف، آیه 156)، کسب تقوای الهی(همان؛ نحل، آیه 30)، پیروی از آموزههای اسلام و پیامبر(اعراف، آیات 156 و 157)، پرداخت زکات (همان)، پذیرش هدایت الهی و توبه از مسیر نادرست ضلالت(همان)، دعا به درگاه خدا و کسب عنایت و تفضل الهی با آن(همان؛ بقره، آیه 202)، هجرت ظاهری و باطنی به سوی خدا و محیط امن الهی(نحل، آیه 41) و مانند آنها است. البته اگر کسی در زندگی کارهای بد و زشتی داشته باشد، میتواند با توبه و ایمان و عمل صالح و اصلاح رفتار و کردار خویش نهتنها کسب حسنات کند، بلکه حتی میتواند با این کارها شرایطی را برای خود فراهم آورد که خدا سیئات او را به حسنات تبدیل کند و حسنات را جایگزین سیئات نماید و در مقام اسم غفور و رحیم عنایت خاص و رحمت رحیمی را به او مبذول دارد که همان تبدیل بدی به نیکی است تا جایی که گویی هیچ بدی انجام نداده است.(فرقان، آیه 70)
قرآن هشدار میدهد در برخی از امتها خدا بر اساس سنت امهال و استدراج، ممکن است سیئات را بردارد و آن را تبدیل به حسنات کند، ولی نباید در دام مکر الهی افتاد؛ زیرا هدف از تبدیل سیئات به حسنات و از میان رفتن مصیبتها و مشکلات و تحقق رفاه و شرایط زیست آسان به معنای رهایی حقیقی از بلا و عذاب نیست؛ زیرا این امر موجب میشود تا خدا ناگهان در شرایطی که احساس امنیت میکنند، جان آنان را گرفته و به دوزخ بفرستد.(اعراف، آیه 95)
به سخن دیگر، باید تفاوت میان تبدیل سیئات به حسنات در ساختار ایمان و کفر را دانست و بدان توجه کرد؛ زیرا تبدیل سیئات به حسنات در مؤمنان به عنوان پاداش مضاعف الهی برای تقرب و رشد آنان است، در حالی که در کافران برای سقوط در دوزخ و نوعی کیفر است.(همان)
شاید همین امر را بتوان در مقایسه با مصیبتهای ابتلایی یا کیفری بیان کرد؛ زیرا مصیبتهای ابتلایی موجب رشد و دستیابی به کمال و تقرب به خدا است، در حالی که مصیبتهای کیفری نوعی غم و حزن در انسان ایجاد میکند تا انسان به خود بیاید و بیدار شود.
از نگاه قرآن، مهمترین حسنات الهی برای انسان در دنیا و آخرت محبت پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) است که انسان را به چنان اوجی میرساند که قابل تصور نیست(انعام، آیه 160)؛ از نظر امیرمؤمنان علی(ع) حقیقت حسنهای که مؤمنان با خود به آخرت میآورند، همان محبت و دوستی پیامبر(ص) و اهلبیت عصمت و طهارت است.(بحارالانوار، ج 36، ص 186، حدیث 185)
امام حسن مجتبی(ع) نیز حسنه در آیه 23 سوره شوری را همان محبت اهلبیت(ع) تفسیر کرده است.(مجمعالبیان، ج 9 و 10، ص 44)، چنانکه برخی از مفسران از اهل سنت نیز همین معنا از حسنه را در تفسیر خویش آوردهاند. (روح المعانی، ج 14، جزء 25، ص 52)