نگاهی به پدیده مالچپاشی و خطر گونههای در حال انقراض-بخش پایانی
حفظ بهشـت بیابان با شیوههای علمی، بومی و کارشناسیشده
گالیا توانگر
داوود میرشکار مدیرکل حفاظت محیطزیست خوزستان پیشازاین نیز مالچ نفتی را غیراستاندارد دانسته که به دلیل آسیب رساندن به تنوع زیستی و پوشش گیاهی، جلوگیری از نفوذ آب به زمین و تغذیه آبخوانها، کاهش رطوبت هوا و افزایش ضریب حرارتی زمین همچنین داشتن ترکیبات شیمیایی سمی خطرناک مورد تأیید سازمان حفاظت محیطزیست نیست. اما مالچ نفتی بعد از حدود چهار سال توقف، به خوزستان بازگشت. این بار ماسهزارهای «خسرج» در غرب رود کرخه، سیاهپوش شده است.
استقرار سه کارگاه مالچ پاشی در مناطق «خرج» و «مگرنات» در شهرستان کرخه و منطقه «بیتراشد» شهرستان دشت آزادگان گزارش شده و گفته شده تاکنون بیش از هشت تانکر حامل مواد نفتی وارد منطقه شدهاند.
مدیرکل محیطزیست خوزستان تأکید دارد: «اگر نتایج آزمایشها آلوده بودن مالچ نفتی را نشان دهد، از عوامل بابت آلودهکردن خاک شکایت و طرح دعوی میکنیم.»
میرشکار همچنین استفاده از نمونه جدید مالچ نفتی را یک ادعا میداند که صحت آن باید در آزمایشگاه به اثبات برسد.
اختلافنظر محیطزیست و منابع طبیعی
مالچ نوعی پوشش برای تثبیت شنهای روان در مناطق بیابانی است. مالچ نفتی که مادهای شبیه به قیر سیاه است، بیش از نیمقرن در خوزستان سابقه دارد، اما یک دهه است که کارشناسان مخالفت خود را با این روش اعلام کردند.
سید جمال موسویان، مدیرکل منابع طبیعی خوزستان انتقادات مطرح شده به مالچ نفتی را رد میکند و میگوید: «باید انتقاداتمان علمی و منطقی باشد. دغدغهها را قبول داریم، ولی مطمئن باشید که این مالچ به طبیعت و محیطزیست آسیبی وارد نمیکند. ما میخواهیم همه دوستداران محیطزیست و فعالان فضای مجازی را به ۵۰ سال پیش برگردانیم که در آن زمان تپههای ماسهای روان، هیچگونه پوشش گیاهی نداشت و زمینهای کشاورزی و جادهها و خطوط نیرو با هجوم شنهای روان مواجه بود و روستاها متروکه شده بود. از آن زمان تاکنون با مالچ پاشی و درختکاری ۷۰ هزار هکتار در پنج شهرستان، توانستیم دو میلیون درخت را مستقر کنیم. ماسهزارها تثبیت شده و جنگلهای دست کاشت اکنون به محلی برای زندگی انواع پرندگان و حیواناتی مثل و روباه و خرگوش تبدیل شده است. درحالیکه هیچکدام از اینها قبلاً در این منطقه نبود.»
وی میگوید: «نمونه مالچی که استفاده میکنیم محصول پالایشگاه تهران یا آبادان نیست و تولید یک شرکت خصوصی در تهران است. این مالچ آخرین مشتق نفت و فاقد مواد سمی و آروماتیک است. طبق مطالعهای که در سال ۱۴۰۰ توسط دانشگاه تهران انجام شده، مالچ نفتی مورد استفاده در خوزستان، در سلامت انسان و موجودات مضر تشخیص داده نشد و کارکردهای آن برای مهار ریزگردها مثبت ارزیابی شده است. از سوی دیگر تاکنون هیچ نوع مالچ جایگزین معرفی نشده است و همه در حد پایلوت بوده است.»
موسویان در پاسخ به اینکه چرا با وجود عدم صدور مجوز از سوی سازمان محیطزیست مالچپاشی شروع شده است؟ میگوید: «نیازی نیست موافقت سازمان محیطزیست را داشته باشیم. چون عملیات مالچپاشی امسال، در ادامه پروژه ۶۷ هزارهکتاری مصوب سال ۱۳۹۸ است. این پروژه بنا به تخصیص اعتبارات بهتدریج اجرا میشود و تأییدیههای سازمان محیطزیست را دارد و در پنج استان دیگر نیز در حال اجراست.»
او در پاسخ به منتقدان میگوید: «یک عدهای دارند فضاسازی میکنند؛ برخی هم به دنبال زمینخواری و کشورگشایی هستند. ما بر اساس مستندات و تصاویر ماهوارهای میگوییم که این اراضی شنهای روان و کانون فعال فرسایش بادی است. ما تشخیص میدهیم که این عرصهها نیاز به مالچ پاشی دارد یا خیر؟ چرا آنهائی که تخصص ندارند دخالت میکنند؟ هنوز بیش از ۴۰ هزار هکتار ماسهزار در خوزستان داریم که تثبیت نشده و در صورت معرفی مالچ جایگزین در دستور کار قرار دارد. البته امسال آخرین سال مالچ نفتی است و از سال آینده باید مالچ جایگزین معرفی شود.»
کهورکاری یکگونه مهاجم در خوزستان
احمد زالی، عضو انجمن دوستداران شهر و طبیعت شوش توضیح میدهد: «طبق گفته دادستان کرخه با توجه به اختلافنظر ادارات محیطزیست و منابع طبیعی بر سر مالچپاشی نفتی، از منطقه بازدید و با مردم محلی گفتوگو کرده، اما به دلیل تخصصی بودن موضوع، پرونده به دادستانی مرکز استان ارجاع شده و مکاتباتی هم در این زمینه انجام شده است.»
زالی میگوید: «اعتراض کنشگران، به دستکاری طبیعت با مالچپاشی و کهورکاری است. چون این منطقه طبیعت خاص با هزاران سال قدمت دارد که شامل گونههای خاص گیاهی و جانوری اندمیک (بومزاد) است. برخلاف گفته سازمان منابع طبیعی، این عملیات به نفع محیطزیست نیست و باعث تغییر شکل منطقه و از بین رفتن تنوع زیستی آن میشود. انواع خزندگانی مثل آگامای سر وزغی و افعی شاخدار و سوسمار خاردم و حتی آهو حیاتشان وابسته به همین زیستگاه شنزاری است و با پاشیدن مالچ نفتی و کاشت درختان کهور همه این جانوران از بین میروند.»
وی در ادامه میافزاید: «گفته شده کهورکاری خارج از منطقه حفاظت شده میشداغ خواهد بود، درحالیکه ما شاهدیم این درخت که یکگونه مهاجم در خوزستان است به مناطق حفاظت شده همجوار سرایت کرده که نمونه آن در سطح وسیعی از جنگلهای حفاظت شده کرخه است.»
بهشت بیابان
سید باقر موسوی کارشناس محیطزیست خواستار توقف استفاده از مالچ نفتی در شنزارها میشود و میگوید: «زیستبوم ماسهای میشداغ با تنوع زیستی غنی و منحصربهفرد، با پاشیدن مالچ نفتی در معرض نابودی است، آنهائی که میگویند بیابان خشک و مرده و بیجان است، دانش زیستمحیطی ندارند و قصد دارند طبیعت را مطابق میل خودشان تغییر دهند.»
وی میافزاید: «اجساد تعدادی از این جانوران را پارسال در میان تپههایی که با مالچ سیاه و بدبو پوشیده شده بود پیدا کردیم، اینکه گفته میشود مالچ نفتی مضراتی ندارد صحیح نیست؛ زیرا تاکنون به جز وزارت نفت هیچ سازمانی درباره مالچ نفتی مطالعه نکرده، درحالیکه مطالعات باید توسط یک نهاد بیطرف انجام شود، بااینحال همین مطالعات نیز برخی تبعات منفی را تأیید کرده است.»
موسوی تعدادی از خزندگان خاص منطقه دشت آزادگان را که در معرض نابودی ناشی از مالچ پاشی هستند برمیشمرد و میگوید: «افعی شاخدار عربی، بوآیی شنی عربی، سوسمار انگشت شانهای اشمیت و آگامای سر وزغی عربی گونههای منحصربهفردی هستند که فقط در خوزستان زندگی میکنند؛ مارمولک کرمیشکل زارودنی و اسکینگ شنزار (یک نوع زیرگونه بزمجه) فقط در دو نقطه از ایران (دشت آزادگان و مرز خوزستان و ایلام) گزارش شدهاند؛ آگامای سر وزغی اهوازی تنها در میشداغ و روستای الباجی گزارش شده است؛ جکوی انگشت کوتاه خاورمیانه تنها در شنزارها و جکو پلنگی نیز گونه خاص پوشش گیاهی اطراف شنزارها است. تمام اینگونهها فقط در شنزارها زندگی میکنند و با ازبینرفتن و یا آلودهشدن ماسهزارها به مواد نفتی میمیرند.»
وی اضافه میکند: «مهمترین پستانداری که در ماسهزارهای میشداغ زندگی میکند، آهو است، مالچها آهوان را نمیکشند، اما باعث مهاجرت آنها میشوند، زیرا مالچ یک ماده سمی و بدبو است که آثارش چند سال باقی میماند و پوشش گیاهی منطقه را که آهوها از آن میخورند، آلوده میکند، گرگ و کفتار و روباه هم جزو جانورانی هستند که با مالچپاشی کوچ میکنند، جربیل پا سفید نوعی موش است که تنها در خوزستان پیدا میشود و از حشرات و گیاهان منطقه تغذیه میکند که در زمینهای مالچپاشی شده میمیرد، خرگوش وحشی هم از زیستمندان این منطقه است که اجساد آنها را در سال گذشته در میان مالچهای نفتی پیدا کردیم.»
این کارشناس محیطزیست تصریح میکند: «مالچ نفتی به مرور زمان پوشش گیاهی منطقه را از بین میبرد، از سوی دیگر کاشت درختان کهور آمریکایی در مناطق مالچپاشی شده باقیمانده گیاهان منطقه را نیز میخشکاند و جنگلهای کهور جایگزین ماسهزارها و پوشش گیاهی آنها میشوند، برخلاف تصور برخی که بیابانها را محلی خشک میدانند، ماسهها میتوانند رطوبت را در خود نگه دارند، به همین دلیل اطراف شنزارها پوشش جنگلی غنی مشاهده میشود؛ در شنزارهای دشت آزادگان نیز گونههای گیاهی گز شاهی، اسکنبیل، رملیک، تراث (رمث) و لگجی وجود دارد، اما کهور با ریشههای بلند ۸۰ متری خود همه رطوبت خاک را میمکد و منطقه خالی از سکنه میشود؛ در واقع بعد از مالچ پاشی، ماسهزارها به زیستگاه مرده تغییر کاربری داده میشود.»
موسوی تأکید میکند: «در منطقه دشت آزادگان تاکنون با ماسهزارها مشکلی نداشتیم و وجود روستاهای اطراف آن نیز این مسئله را تأیید میکند؛ بنابراین بهترین راه برای مقابله با بیابانزایی در منطقه قرق است.»
درختان بومی جایگزین مالچ نفتی
خوزستان یک میلیون و ۲۵۷ هزار هکتار اراضی بیابانی دارد که ۳۵۰ هزار هکتار از آن را کانونهای بحرانی گردوغبار (رسی) و ۳۵۰ هزار هکتار از آن را عرصههای ماسهای تشکیل میدهد. این بیابانها در شهرستانهای اهواز، کارون، باوی، حمیدیه، دشت آزادگان، هویزه، شوش، رامشیر، ماهشهر، امیدیه و هندیجان قرار دارند. در نیمقرن گذشته عملیات بیابانزدایی در ماسهزارها انجام میشد؛ اما از سال ۱۳۹۵ با وقوع طوفانهای شدید در خوزستان، اولویت نخست به مهار بیابان در کانونهای فوقبحرانی ریزگرد در اهواز و کارون اختصاص داده شد بااینحال روال معمول اداره کل منابع طبیعی برای مالچپاشی هنوز ادامه دارد.
آنچه بیش از همه اعتراض محیطزیستیها را به دنبال داشته، پاشیدن مالچ نفتی روی زیستگاههای حساس و مناطق حفاظت شده محیطزیست است. از جمله آن میشداغ (به زبان محلی مشداخ) که یکی از مناطق کویری منحصربهفرد با وسعت ۶۰ هزار هکتار است که در غرب خوزستان بین شهرهای بستان و عبدالخان در شهرستان دشت آزادگان (منطقه مرزی فکه) قرار دارد. شهرت این منطقه بیشتر به دلیل وجود یکگونه خاص و در معرض انقراض آهو یا «غزال مشداخ» است که در بانک ژن جهانی ثبت شده اما این زیستگاه به دلیل خزندگانش هم باارزش شناخته شده است.
سید عادل مولا معاون محیطزیست طبیعی حفاظت محیطزیست خوزستان میگوید: «استفاده از مالچ نفتی در مناطق حفاظت شده از سال گذشته متوقف و مقرر شده کاشت درختان بومی جایگزین آن شود.»
سید عادل مولا میافزاید: «در منطقه حفاظت شده میشداغ طرح کاشت دو هزار هکتار درخت بومی ارائه شده و منابع طبیعی نیز با آن موافقت کرده است.»
مولا حساسیت به منطقه حفاظت شده میشداغ را به دلیل حساسیت این زیستگاه میداند و میافزاید: «این منطقه زیستگاه آهو و تعدادی از جانوران و خزندگان منحصربهفرد است.» به گفته وی ماسهزارهای دشت آزادگان از جمله منطقه حفاظت شده میشداغ بخشی از کانونهای ریزگرد معرفی شده، وگرنه زیستگاه بیابان اگر آثار منفی نداشته باشد و کانون ریزگرد نباشد، نیازی به مالچپاشی ندارد.
از خشکی تالابها تا نفتپاشی در بیابانها
سازمان زمینشناسی منطقه جنوب باختری (مرکز اهواز) که مسئولیت مطالعات منشأیابی کانونهای گردوغبار را برعهده داشت، در سال ۹۴ اعلام کرد که ۳۵۰ هزار هکتار از زمینهای کشاورزی، مراتع و تالابهای خوزستان به کانون بحرانی تولید گردوغبار تبدیل شده است که این کانونها به جز کانونهای فرسایش بادی و ماسهای است.
تفکیک کانونهای بحرانی گردوغبار بر اساس نوع کاربری آنها نشان میدهد که ۲۰۵ هزار هکتار از اراضی مرتعی تخریب شده، ۵۶ هزار هکتار از اراضی کشاورزی دیم، ۴۵ هزار هکتار از بدون پوشش گیاهی (آبگیرهای قدیمی)، ۳۱ هزار هکتار از اراضی کشاورزی آبی و ۷۰۰ هکتار از سایر اراضی اکنون به کانون شکلگیری این پدیده تبدیل شدهاند. این آمار ادعای کارشناسان محیطزیست را که ثابت میکند که میگویند تأمین حقابه، مهمترین مانع برای بیابانزایی در خوزستان است.